
سخنگوي حزب كارگزاران سازندگي: خاتمي رهبر همه اصلاح طلبان است
روزنو :من آقاي هاشمي را از بعد از استعفا نديدم. خودمان نيز از اين استعفا خبر نداشتيم. ايشان در چند جلسه اخير شوراي مركزي حاضر نميشدند،
حسين مرعشي از اعضاي شوراي مركزي حزب كارگزاران معتقد است در انتخابات مجلس دهم همه احزاب اصلاحطلب به رهبري خاتمي حضور خواهند داشت. او در گفتوگو با ايسنا تاكيد دارد كه در همه دولتها مردم بعد از انتخابات همان گرايش سياسي كه در انتخاب رييسجمهور داشتند را حفظ كرده و مجلسي را مطابق با مشي دولت انتخاب ميكنند. او همچنين از استعفاي محمد هاشمي از حزب كارگزاران اظهار بياطلاعي كرده است.
من آقاي هاشمي را از بعد از استعفا نديدم. خودمان نيز از اين استعفا خبر نداشتيم. ايشان در چند جلسه اخير شوراي مركزي حاضر نميشدند، به همين علت فكر ميكرديم كه شايد نميخواهند عضو شوراي مركزي باشند. اما تصور استعفاي ايشان را نداشتيم تا اينكه متوجه شديم كه وي از حزب كارگزاران استعفا داده است.
مهمتر از جهتگيريهاي سياسي براي انتخابات آتي مجلس، اين است كه بدانيم در حال مجلسي لازم داريم كه ملي فكر كند، زمانسنج باشد و به دور از گرايشات شخصي و تمايلات سياسي در خدمت مصالح ملي باشد. اگر مجلسي بخواهيم كه همجهت با دولت روحاني و حامي او باشد، بايد نمايندگاني انتخاب شوند كه حتما از عنصر كفايت برخوردار باشند. متاسفانه دو مجلس گذشته از عنصر كفايت خالي بوده است.
انتخابات مجلس در اين 35 سال به صورت رقم خورده و تابع حركتي پيوسته نبوده است و شاهد حركت مستمري نبوديم. به طور مثال به نفرات اول انتخابات تهران نگاه كنيد. زماني آقاي فخرالدين حجازي در تهران راي اول را با سخنرانيهاي هيجاني خود رقم ميزده است. همان زمان نيز آقاي هاشميرفسنجاني نفر پانزدهم و شانزدهم ليست تهران شدند. جلوتر كه ميآييم آقاي حسيني رأي اول تهران را كسب ميكنند. در دورهيي بعد فائزه هاشمي نفر اول و در دور بعد نفر پنجاهم ميشود. در دوره ديگر آقاي رضا خاتمي نفر اول ميشود. اين تغييرات، حركت رفت و برگشتي است. از همين رو متوجه ميشويم كه يكشبه نميشود همهچيز را درست كرد و از طرفي هم متوجه ميشويم كه با اين تغييرات دور از ذهن نيست كه فردي مثل آقاي احمدينژاد بر سر كار بيايد تا يك شبه همه علم، تجربه، تخصص و سابقه كشور را زير سوال ببرد.
اصولگراهاي افراطي هنوز حاضر نيستند پاسخگوي عملكرد گذشته خود باشند و به جاي پاسخگويي از فرار به جلو استفاده ميكنند. بالاخره در ميان اصولگراها كسي بايد مسووليت دولت نهم و دهم را بپذيرد.
نه آقاي مصباح مناسب چنين مسووليتي هستند و نه افراد ديگر اصولگرايي اين نقش را از طرف ايشان ميپذيرند. شايد همه با آقاي مهدوي كني موافق نبودند اما مشي و مشرب ايشان طوري بود كه همه به وي احترام ميگذاشتند. اگر هم رنجشي به وجود ميآمد توسط ايشان پنهان ميشد. من ميخواهم بگويم آقاي مصباح بايد بپذيرند كه مسوول كارهاي آقاي احمدينژاد، ايشان هستند. او بايد تكليف را با جامعه و با سياسيون مشخص كند و بگويد بر چه مبنايي از فردي كه در يك جريان انحرافي از دولت و اطرافيانش شكل گرفت و اين همه مفاسد به وجود آورد، حمايت كرد.
اينكه بچههايي از سياستهاي حزب مشاركت رنجيدهاند و ميخواهند يك حزب جديد درست كنند حق است، اما نشانه مثبتي براي تقويت جبهه اصلاحات نيست و در واقع به معناي ضعف آن است. ولي اگر احزاب اصلاحطلب فعلي مثل حزب كارگزاران نيروهاي خودش را گسترش دهد، نيروهاي جديدي را جذب كند و ساختارش را قويتر كند در جهت قوت حزب و جبهه اصلاحات قدم برداشته است. باز هم تاكيد ميكنم كه بايد به همديگر نزديكتر شويم.
كارگزاران در انتخابات در قالب جبهه بزرگ اصلاحطلبان وارد انتخابات خواهند شد و هيچ حركت تك حزبي را مناسب نميدانند. ما به رهبري آقاي خاتمي در انتخابات حضور خواهيم داشت و چند سياست روشن را انتخاب كرديم. نخستين آن اين است كه با لحاظ كردن دغدغههاي رهبري، مشكلاتي كه آقاي احمدينژاد در كشور به پاكرده بود، را از بين ببريم. من اعتقاد دارم كه دولت گذشته گرفتاريهاي بزرگي در كشور ايجاد كرده است.
من آقاي هاشمي را از بعد از استعفا نديدم. خودمان نيز از اين استعفا خبر نداشتيم. ايشان در چند جلسه اخير شوراي مركزي حاضر نميشدند، به همين علت فكر ميكرديم كه شايد نميخواهند عضو شوراي مركزي باشند. اما تصور استعفاي ايشان را نداشتيم تا اينكه متوجه شديم كه وي از حزب كارگزاران استعفا داده است.
مهمتر از جهتگيريهاي سياسي براي انتخابات آتي مجلس، اين است كه بدانيم در حال مجلسي لازم داريم كه ملي فكر كند، زمانسنج باشد و به دور از گرايشات شخصي و تمايلات سياسي در خدمت مصالح ملي باشد. اگر مجلسي بخواهيم كه همجهت با دولت روحاني و حامي او باشد، بايد نمايندگاني انتخاب شوند كه حتما از عنصر كفايت برخوردار باشند. متاسفانه دو مجلس گذشته از عنصر كفايت خالي بوده است.
انتخابات مجلس در اين 35 سال به صورت رقم خورده و تابع حركتي پيوسته نبوده است و شاهد حركت مستمري نبوديم. به طور مثال به نفرات اول انتخابات تهران نگاه كنيد. زماني آقاي فخرالدين حجازي در تهران راي اول را با سخنرانيهاي هيجاني خود رقم ميزده است. همان زمان نيز آقاي هاشميرفسنجاني نفر پانزدهم و شانزدهم ليست تهران شدند. جلوتر كه ميآييم آقاي حسيني رأي اول تهران را كسب ميكنند. در دورهيي بعد فائزه هاشمي نفر اول و در دور بعد نفر پنجاهم ميشود. در دوره ديگر آقاي رضا خاتمي نفر اول ميشود. اين تغييرات، حركت رفت و برگشتي است. از همين رو متوجه ميشويم كه يكشبه نميشود همهچيز را درست كرد و از طرفي هم متوجه ميشويم كه با اين تغييرات دور از ذهن نيست كه فردي مثل آقاي احمدينژاد بر سر كار بيايد تا يك شبه همه علم، تجربه، تخصص و سابقه كشور را زير سوال ببرد.
اصولگراهاي افراطي هنوز حاضر نيستند پاسخگوي عملكرد گذشته خود باشند و به جاي پاسخگويي از فرار به جلو استفاده ميكنند. بالاخره در ميان اصولگراها كسي بايد مسووليت دولت نهم و دهم را بپذيرد.
نه آقاي مصباح مناسب چنين مسووليتي هستند و نه افراد ديگر اصولگرايي اين نقش را از طرف ايشان ميپذيرند. شايد همه با آقاي مهدوي كني موافق نبودند اما مشي و مشرب ايشان طوري بود كه همه به وي احترام ميگذاشتند. اگر هم رنجشي به وجود ميآمد توسط ايشان پنهان ميشد. من ميخواهم بگويم آقاي مصباح بايد بپذيرند كه مسوول كارهاي آقاي احمدينژاد، ايشان هستند. او بايد تكليف را با جامعه و با سياسيون مشخص كند و بگويد بر چه مبنايي از فردي كه در يك جريان انحرافي از دولت و اطرافيانش شكل گرفت و اين همه مفاسد به وجود آورد، حمايت كرد.
اينكه بچههايي از سياستهاي حزب مشاركت رنجيدهاند و ميخواهند يك حزب جديد درست كنند حق است، اما نشانه مثبتي براي تقويت جبهه اصلاحات نيست و در واقع به معناي ضعف آن است. ولي اگر احزاب اصلاحطلب فعلي مثل حزب كارگزاران نيروهاي خودش را گسترش دهد، نيروهاي جديدي را جذب كند و ساختارش را قويتر كند در جهت قوت حزب و جبهه اصلاحات قدم برداشته است. باز هم تاكيد ميكنم كه بايد به همديگر نزديكتر شويم.
كارگزاران در انتخابات در قالب جبهه بزرگ اصلاحطلبان وارد انتخابات خواهند شد و هيچ حركت تك حزبي را مناسب نميدانند. ما به رهبري آقاي خاتمي در انتخابات حضور خواهيم داشت و چند سياست روشن را انتخاب كرديم. نخستين آن اين است كه با لحاظ كردن دغدغههاي رهبري، مشكلاتي كه آقاي احمدينژاد در كشور به پاكرده بود، را از بين ببريم. من اعتقاد دارم كه دولت گذشته گرفتاريهاي بزرگي در كشور ايجاد كرده است.
منبع: اعتماد