
مذاکراتی که بینتیجه نیست
مذاکرات هستهای ایران و 1+5 از مدتها پیش در جریان بوده و به نظر میرسد باید هرچه زودتر به نتیجهای ملموس دست پیدا کند چراکه لازم است پرونده هستهای از وضعیت فعلی که بیشباهت به بلاتکلیفی نیست، خارج شود. اگرچه این حقیقت آشکار وجود دارد که امور کشور به مساله مذاکرات هستهای و سیاست خارجی گره نخورده و متکی بر مدیریت داخلی است اما نکته حایز اهمیت، حالت انتظار مردم است که به نوعی خواستار مشخص شدن سرانجام این مذاکرات هستند. به عبارت دیگر آنها میخواهند موضوع رسیدن یا نرسیدن به توافق مشخص شود. از سوی دیگر دولت آمریکا و شخص آقای اوباما وارد یک فضای چالشی شده است چراکه در طول 2 دوره ریاستجمهوری خود، سیاستهای غلطی داشته که این اشتباهات موجب شده تا انتقادات بسیاری متوجه او و دولتش شود؛ از اینرو رئیسجمهور دموکرات ایالات متحده آمریکا نیز میخواهد در زمینه مذاکرات هستهای، موفقیتهایی را به نام خود ثبت کند تا بدین ترتیب در برابر جمهوریخواهان که هر دو مجلس سنا و کنگره را از دست حزب حامی او درآوردهاند، بازنده نباشد. بنابراین امید است طرف مقابل به این نتیجه برسد که اگر تلاش نماید تا این توافق حاصل شود، به سود همه طرفها بهویژه آمریکا خواهد بود؛ اوباما و دولت آمریکا درصورت شکست مذاکرات، قطعا هزینهای سنگین پرداخت خواهند کرد لذا این تصور وجود دارد که این مذاکرات بدون نتیجه نخواهد بود و البته این نتیجه بلامنازع نیز نخواهد بود. بر این اساس هر نتیجهای هم که حاصل شود جمهوریخواهان برای فشار بر دولت و شخص آقای اوباما مساله هستهای را مطرح خواهند کرد و در این راستا حتی ممکن است دست به اقدامات عجولانه و حساب نشده نیز بزنند بنابراین ایران باید در این رابطه، با دقت گام بردارد بهگونهای که تعهداتش قابل تغییر یا تجدیدنظر نباشد. در نهایت، این مذاکرات نتیجهای به دنبال خواهد داشت هرچند ممکن است دو طرف چندان از نتایج آن راضی نباشند و تمام مساله نیز حل نشود و حتی ابعادی از آن نیز ممکن است، باقی بماند اما آنچه بیش از همه اهمیت دارد، فضای انتظاری است که اکنون مردم و حتی کارشناسان برای ترسیم آینده در آن بهسر میبرند. در هر صورت شرایط بهگونهای است که میتوان برای رسیدن به یک توافق خوشبین بود.
* نماینده مجلس