
حاشیه ای بر 12 سوال کیهان از حسن روحانی
چرا این سوالها را در آن هشت سال«معروف» نپرسیدید؟
روزنو :روزنامه کیهان در روزی که قرار بود حسن روحانی به سوالات خبرنگاران پاسخ دهد(27 دی ماه 95)، در تیتری درشت و یادداشتی قابل تامل ذیل این عنوان: «انتظار افکار عمومی از کنفرانس خبری امروز» از حسن روحانی میخواهد به«12سوال» آن روزنامه پاسخ دهد و اما در«پیشانی نوشت» این یادداشت میآورد:«بعد از ظهر امروز رئیسجمهور محترم با اصحاب رسانه کنفرانس خبری دارد و قرار است به پرسشهای آنها پاسخ بدهد. ظاهرا بهانه این نشست خبری، سالروز اجرای برجام است.
روزنامه کیهان در روزی که قرار بود حسن روحانی به سوالات خبرنگاران پاسخ دهد(27 دی ماه 95)، در تیتری درشت و یادداشتی قابل تامل ذیل این عنوان: «انتظار افکار عمومی از کنفرانس خبری امروز» از حسن روحانی میخواهد به«12سوال» آن روزنامه پاسخ دهد و اما در«پیشانی نوشت» این یادداشت میآورد:«بعد از ظهر امروز رئیسجمهور محترم با اصحاب رسانه کنفرانس خبری دارد و قرار است به پرسشهای آنها پاسخ بدهد. ظاهرا بهانه این نشست خبری، سالروز اجرای برجام است.
به گزارش روز نو؛ پیشبینی میشود این بار هم مثل همه گفتگوهای خبری، بخش مهمی از وقت به سخنان آغازین رئیسجمهور محترم اختصاص یافته و بعد هم سوالاتی از سوی خبرنگاران محترم بیان شود و طبیعتا هم پرسشها مجال طرح و پاسخ پیدا نکند.
اما افکار عمومی سوالات خودش را دارد و بهدنبال پاسخی برای آنهاست و اگر به هر دلیلی در یک گفتگوی خبری، اجازه طرح آنها داده نشود یا ملاحظهای باشد که فقط برخی پرسشهای منتخب، روتین و کانالیزه اجازه طرح بیابند، نمیتوان آن را دلیلی بر این دانست که همه پرسشها همانها بود که منتخب و گزینشی طرح شد. کیهان به منظور کمک به رئیسجمهور محترم و رساندن بدون واسطه صدای مردم به وی و برطرف کردن مشکلاتی مثل محدودیت وقت و... که باعث عدم طرح سوالات میشود، 12 سوال از بین دهها و صدها سوالی که در زمانهای مختلف از سوی مردم با ما در میان گذاشته شده را مطرح میکند، به امید آنکه پاسخ درخور و البته دقیق و بیحاشیهای برای آنها ارائه شود.»
کیهان که در این مقال و مجال خود را نماینده افکار عمومی میپندارد در سوال نخست به سراغ قیمت ارز میرود، موضوعی که در چند هفته اخیر، یکی از مهمترین مباحث روی جلد این روزنامه به شمار میآمده است:
سوال نخست:
شما در تبلیغات انتخاباتی وعده داده بودید که در صورت برگزیده شدن به ریاست جمهوری، ارزش را به پول ملی ایران باز میگردانید. بعدها این وعده بارها برای زمان اجرای برجام تکرار شد. آیا موفق به عمل به این وعده شدهاید؟ جهت یادآوری به شما و خوانندگان محترم، بر اساس گزارش بانک مرکزی، یک دلار آمریکا در هنگام انتقال دولت در مرداد 92 به مبلغ 2478 تومان معامله میشد. این مبلغ در دولت شما رشد کرد و سال قبل در روز اجرای برجام به 3017 تومان رسید. با اجراییشدن برجام امید به معکوس شدن این روند در دل مردم قوت گرفت و حتی عدهای از طرفداران شما در خیابان، یک دلار را با اسکناس پانصد تومانی
در دست گرفتند و رقصیدند که معنای آن معلوم است. اکنون هر دلار آمریکا 4000 تومان معامله میشود! آیا در این باره توضیحی دارید؟
از این سوال کیهان یک مقدمه و چهار سوال اساسی میتوان استخراج کرد! در مقدمه باید بدین نکته روی آورد که بازگرداندن هرچیزی به اصل خود یعنی فاصله گرفتن آن چیز از آن اصلی که مد نظر بوده است! پس در کل کیهان اگرچه خیلی دیر اما در نهایت پذیرفته که هنگام روی کار آمدن حسن روحانی، پول ملی ارزش واقعی خود را از دست داده بوده است و این قطعا به دولتها ی اصلاحات و سازندگی مربوط نبوده زیرا هشت سال تمام یکی از چهرهها ی مورد عنایت و تایید اصولگرایان سکاندار امور اینچنینی این سرزمین بوده است.
و اما چهار سوال:
اول: اگر قائل به سقوط ارزش دلار بوده اند چرا هشت سال چنین 12 سوال محکمی را مطرح نکردهاند؟
دوم: کیهان تازگیها به عنوان نماینده افکار عمومی برگزیده شده است؟ یعنی در آن هشت سال مطمئن بوده اند که افکار عمومی نگران سقوط ارزش ریال در برابر دلار نبوده است؟
سوم: بخشی از نوسان قیمت ارز کاملا علمی، جهانی و پیرو شرایط اقتصاد بین المللی است،آیا این بخش را از کل مجموعه سوال تفکیک کردهاند؟
و چهارم: باور دارند بازگردانیدن هر یک ریال به ارزش پول ملی بسیار سخت تر از به سقوطکشانیدن نرخ اصلی است؟
روزنامه کیهان به عنوان دومین سوال و آن هم به نمایندگی از«افکار عمومی» میپرسد:
در حاشیه نخستین سفر خود به آمریکا، باراک اوباما رئیسجمهور آن کشور را فردی باهوش و مودب توصیف کردید! آیا همچنان بر این نظر هستید؟ جهت کمک به شما یادآوری میشود که وی در طول دوره مذاکرات و نیز ایام پسابرجام، بیش از ده بار کشورمان را تهدید به حمله نظامی کرد، همه تحریمهایی که روسای جمهور پیشین وضع کرده بودند تمدید کرد، تحریمهای تازه زیادی علیه کشورمان وضع نمود و در واپسین روزهای ریاستش، افزون بر عدم وتوی تمدید تحریمهای موسوم به آیسا، وضعیت فوقالعاده علیه کشورمان را هم تمدید کرد! آیا به نظر شما، او هنوز هم فردی مودب است!؟ و اگر پاسخ مثبت است، اگر چه کار کند، مودب نخواهد بود؟!
در این سوال کیهان نوعی مغالطه هوشمندانه دیده میشود، ادب رفتاری و نیز هوشمندی هیچ جایگاهی در سیاستها ی مورد اشاره ایران و ایالات متحده آمریکا نداشته و ندارد! این بخش تنها به شعور و ادب رئیس جمهوری باز میگردد که نماینده نظامی اسلامی، قدرتمند، با فرهنگ و سرشار از تاریخ و ادبیاتی چند هزارساله است و هوشمندی در جملات رئیس جمهور قطعا دیده می شود و شاید منظور آن منظوری نباشد که کیهان برداشت میکند.
پنجمین سوال کیهان از آن دست سوالاتی است که ای کاشهای فراوانی ایجاد میکند اما یک ایکاش آن برایمان بسیار مهم است و آن این که ای کاش این نکته سنجیها و ریز بینیها در دوران سکونت محمود در پاستور نیز از این روزنامه دیده شده بود! متن سوال پنجم مهر تاییدی است بر عدم توجه چندین ساله زیرا سقوط نرخ اشتغال یا صعود نرخ بیکاری از آن دست مسائلی نیست که یک شبه و ناگهانی رخ دهد! پنجمین سوال این است:
شما در تبلیغات انتخاباتی با طعنه به واردات کالا از چین، از ایجاد اشتغال برای جوانان چینی گلایه کردید و گفتید سختتان است که جوان ایرانی را بیکار ببینید. به یاد دارید؟! آیا اکنون برای جوان نخبه و باهوش ایرانی کاری دست و پا کردهاید!؟ جهت یادآوری عرض میشود که حتی نرخ بیکاری رسمی - نه حقیقی و واقعی که مردم با آن دست و پنجه نرم میکنند - از سال قبل تا کنون، رشد نگرانکنندهای داشته و از 11درصد به 5/13درصد رسیده است! از این نکته بدیهی و اعلامشده میگذریم که در دولت شما، دو ساعت کار در هفته هم شغل حساب میشود! اما این را هم بدانید که در برخی استانها بیکاری جوانان به بیش از 50درصد رسیده است. آیا در اینباره حرفی برای مردم دارید؟! اصلا زیرمجموعهها این خبرها را به شما میدهند؟!
و اما نهمین سوال!
در سوال نهم میخوانیم:
جناب رئیسجمهور! از وضع مسکن مردم و بهخصوص جوانان خبری دارید؟ آیا از آمار اخیر بانک مرکزی که گواه اوضاع اسفبار مردم در اثر سیاستهای شماست خبر دارید!؟ قریب ده میلیون نفر از مردم کشورمان در اثر طرح مسکن مهر خانهدار شدند. شما و وزیرتان با همه توان به مسکن مهر بیمهری کردید. واژه «مزخرف» برایتان آشنا نیست؟! این واژه را وزیر مسکن شما چند بار برای مسکن مهر به کار برد و حالا در نهایت ناتوانی و عجز از این سخن میگویند که خانههای ساختهشده برای مردم، زیرساخت و کلانتری و... نداشت! آقای رئیسجمهور! آیا شما هیچ برنامه عملی و حتی اسمی و روی کاغذی برای مسکن مردم دارید!؟ آیا اساسا وظیفه خود میدانید که برای مسکن مردم بیخانه فکری بکنید!؟ و آیا متوجه رکود عمیق بیش از 160 شغل و صنعت وابسته به مسکن هستید!؟ خبر دارید که هزاران معدن سنگ و کارخانه تولید مصالح ساختمانی تعطیل و کارگران آنها بیکار شدهاند!؟ اساسا اخبار اقتصادی به شما هم داده میشود یا مردم در میانه سختیهای معیشتی و اقتصادی تنهایند!؟
منصفانه ترین پاسخ به این سوال آن است که گفته شود یا به تعبیری درست تر پرسیده شود؛ آیا قبول دارید خراب و ویران کردن آسان اما ساختن و
آباد کردن کاری است سخت و طاقت فرسا، کاری است مستلزم صرف هزینه و زمان؟
همه فجایعی که کوشیده شده است مستقیما به دولت تدبیر و امید نسبت داده شود نتیجه بیتدبیریها و آمار بازیها و باری به هرجهتهایی است که حتی کیهان هم در برابر آن سکوت اختیار کرده و حالا و آن هم در ماههای منتهی به انتخابات ریاست جمهوری از آن سراغ گرفته است! هیچ اشتغال و نرخ بیکاری یک شبه جا به جا نمیشود! هیچ وضعیت معیشتی به یکباره دچار سرنگونی و فلاکت نمیشود و هیچ سیستم اقتصادی به ناگاه دچار افت و خیزهای آسیب زا نمیشود مگر آن که در بستری ناآگاهانه رشد کرده باشد. مسکن مهر از آن دست برنامهها یی است که حتی اگر دوران سکونت احمدی نژاد در پاستور برای یک دوره 20ساله هم تمدید شده بود سرانجام گرفتنی نبود.
اگرچه هر سوال کیهان که به نمایندگی از افکار عمومی پرسیده شده است پاسخها یی دارد اما به همین اندازه بسنده کرده این موضوع گلایه گونه را مطرح میسازیم؛ شما که داعیه نمایندگی افکار عمومی دارید! ای کاش، ای کاش و ای کاش دو سوال از 12 سوالی که از حسن روحانی پرسیده اید را از محمود احمدی نژاد نیز مطالبه میکردید! نکته آخر این که ما سندی برای سپرده شدن نمایندگی افکار عمومی به صورت عام به روزنامه کیهان در دست نداریم آیا روزنامه کیهان چنین سندی برای انتشار و شفاف سازی در اختیار دارد؟
روزنامه کیهان در روزی که قرار بود حسن روحانی به سوالات خبرنگاران پاسخ دهد(27 دی ماه 95)، در تیتری درشت و یادداشتی قابل تامل ذیل این عنوان: «انتظار افکار عمومی از کنفرانس خبری امروز» از حسن روحانی میخواهد به«12سوال» آن روزنامه پاسخ دهد.
*آفتاب يزد
به گزارش روز نو؛ پیشبینی میشود این بار هم مثل همه گفتگوهای خبری، بخش مهمی از وقت به سخنان آغازین رئیسجمهور محترم اختصاص یافته و بعد هم سوالاتی از سوی خبرنگاران محترم بیان شود و طبیعتا هم پرسشها مجال طرح و پاسخ پیدا نکند.
اما افکار عمومی سوالات خودش را دارد و بهدنبال پاسخی برای آنهاست و اگر به هر دلیلی در یک گفتگوی خبری، اجازه طرح آنها داده نشود یا ملاحظهای باشد که فقط برخی پرسشهای منتخب، روتین و کانالیزه اجازه طرح بیابند، نمیتوان آن را دلیلی بر این دانست که همه پرسشها همانها بود که منتخب و گزینشی طرح شد. کیهان به منظور کمک به رئیسجمهور محترم و رساندن بدون واسطه صدای مردم به وی و برطرف کردن مشکلاتی مثل محدودیت وقت و... که باعث عدم طرح سوالات میشود، 12 سوال از بین دهها و صدها سوالی که در زمانهای مختلف از سوی مردم با ما در میان گذاشته شده را مطرح میکند، به امید آنکه پاسخ درخور و البته دقیق و بیحاشیهای برای آنها ارائه شود.»
کیهان که در این مقال و مجال خود را نماینده افکار عمومی میپندارد در سوال نخست به سراغ قیمت ارز میرود، موضوعی که در چند هفته اخیر، یکی از مهمترین مباحث روی جلد این روزنامه به شمار میآمده است:
سوال نخست:
شما در تبلیغات انتخاباتی وعده داده بودید که در صورت برگزیده شدن به ریاست جمهوری، ارزش را به پول ملی ایران باز میگردانید. بعدها این وعده بارها برای زمان اجرای برجام تکرار شد. آیا موفق به عمل به این وعده شدهاید؟ جهت یادآوری به شما و خوانندگان محترم، بر اساس گزارش بانک مرکزی، یک دلار آمریکا در هنگام انتقال دولت در مرداد 92 به مبلغ 2478 تومان معامله میشد. این مبلغ در دولت شما رشد کرد و سال قبل در روز اجرای برجام به 3017 تومان رسید. با اجراییشدن برجام امید به معکوس شدن این روند در دل مردم قوت گرفت و حتی عدهای از طرفداران شما در خیابان، یک دلار را با اسکناس پانصد تومانی
در دست گرفتند و رقصیدند که معنای آن معلوم است. اکنون هر دلار آمریکا 4000 تومان معامله میشود! آیا در این باره توضیحی دارید؟
از این سوال کیهان یک مقدمه و چهار سوال اساسی میتوان استخراج کرد! در مقدمه باید بدین نکته روی آورد که بازگرداندن هرچیزی به اصل خود یعنی فاصله گرفتن آن چیز از آن اصلی که مد نظر بوده است! پس در کل کیهان اگرچه خیلی دیر اما در نهایت پذیرفته که هنگام روی کار آمدن حسن روحانی، پول ملی ارزش واقعی خود را از دست داده بوده است و این قطعا به دولتها ی اصلاحات و سازندگی مربوط نبوده زیرا هشت سال تمام یکی از چهرهها ی مورد عنایت و تایید اصولگرایان سکاندار امور اینچنینی این سرزمین بوده است.
و اما چهار سوال:
اول: اگر قائل به سقوط ارزش دلار بوده اند چرا هشت سال چنین 12 سوال محکمی را مطرح نکردهاند؟
دوم: کیهان تازگیها به عنوان نماینده افکار عمومی برگزیده شده است؟ یعنی در آن هشت سال مطمئن بوده اند که افکار عمومی نگران سقوط ارزش ریال در برابر دلار نبوده است؟
سوم: بخشی از نوسان قیمت ارز کاملا علمی، جهانی و پیرو شرایط اقتصاد بین المللی است،آیا این بخش را از کل مجموعه سوال تفکیک کردهاند؟
و چهارم: باور دارند بازگردانیدن هر یک ریال به ارزش پول ملی بسیار سخت تر از به سقوطکشانیدن نرخ اصلی است؟
روزنامه کیهان به عنوان دومین سوال و آن هم به نمایندگی از«افکار عمومی» میپرسد:
در حاشیه نخستین سفر خود به آمریکا، باراک اوباما رئیسجمهور آن کشور را فردی باهوش و مودب توصیف کردید! آیا همچنان بر این نظر هستید؟ جهت کمک به شما یادآوری میشود که وی در طول دوره مذاکرات و نیز ایام پسابرجام، بیش از ده بار کشورمان را تهدید به حمله نظامی کرد، همه تحریمهایی که روسای جمهور پیشین وضع کرده بودند تمدید کرد، تحریمهای تازه زیادی علیه کشورمان وضع نمود و در واپسین روزهای ریاستش، افزون بر عدم وتوی تمدید تحریمهای موسوم به آیسا، وضعیت فوقالعاده علیه کشورمان را هم تمدید کرد! آیا به نظر شما، او هنوز هم فردی مودب است!؟ و اگر پاسخ مثبت است، اگر چه کار کند، مودب نخواهد بود؟!
در این سوال کیهان نوعی مغالطه هوشمندانه دیده میشود، ادب رفتاری و نیز هوشمندی هیچ جایگاهی در سیاستها ی مورد اشاره ایران و ایالات متحده آمریکا نداشته و ندارد! این بخش تنها به شعور و ادب رئیس جمهوری باز میگردد که نماینده نظامی اسلامی، قدرتمند، با فرهنگ و سرشار از تاریخ و ادبیاتی چند هزارساله است و هوشمندی در جملات رئیس جمهور قطعا دیده می شود و شاید منظور آن منظوری نباشد که کیهان برداشت میکند.
پنجمین سوال کیهان از آن دست سوالاتی است که ای کاشهای فراوانی ایجاد میکند اما یک ایکاش آن برایمان بسیار مهم است و آن این که ای کاش این نکته سنجیها و ریز بینیها در دوران سکونت محمود در پاستور نیز از این روزنامه دیده شده بود! متن سوال پنجم مهر تاییدی است بر عدم توجه چندین ساله زیرا سقوط نرخ اشتغال یا صعود نرخ بیکاری از آن دست مسائلی نیست که یک شبه و ناگهانی رخ دهد! پنجمین سوال این است:
شما در تبلیغات انتخاباتی با طعنه به واردات کالا از چین، از ایجاد اشتغال برای جوانان چینی گلایه کردید و گفتید سختتان است که جوان ایرانی را بیکار ببینید. به یاد دارید؟! آیا اکنون برای جوان نخبه و باهوش ایرانی کاری دست و پا کردهاید!؟ جهت یادآوری عرض میشود که حتی نرخ بیکاری رسمی - نه حقیقی و واقعی که مردم با آن دست و پنجه نرم میکنند - از سال قبل تا کنون، رشد نگرانکنندهای داشته و از 11درصد به 5/13درصد رسیده است! از این نکته بدیهی و اعلامشده میگذریم که در دولت شما، دو ساعت کار در هفته هم شغل حساب میشود! اما این را هم بدانید که در برخی استانها بیکاری جوانان به بیش از 50درصد رسیده است. آیا در اینباره حرفی برای مردم دارید؟! اصلا زیرمجموعهها این خبرها را به شما میدهند؟!
و اما نهمین سوال!
در سوال نهم میخوانیم:
جناب رئیسجمهور! از وضع مسکن مردم و بهخصوص جوانان خبری دارید؟ آیا از آمار اخیر بانک مرکزی که گواه اوضاع اسفبار مردم در اثر سیاستهای شماست خبر دارید!؟ قریب ده میلیون نفر از مردم کشورمان در اثر طرح مسکن مهر خانهدار شدند. شما و وزیرتان با همه توان به مسکن مهر بیمهری کردید. واژه «مزخرف» برایتان آشنا نیست؟! این واژه را وزیر مسکن شما چند بار برای مسکن مهر به کار برد و حالا در نهایت ناتوانی و عجز از این سخن میگویند که خانههای ساختهشده برای مردم، زیرساخت و کلانتری و... نداشت! آقای رئیسجمهور! آیا شما هیچ برنامه عملی و حتی اسمی و روی کاغذی برای مسکن مردم دارید!؟ آیا اساسا وظیفه خود میدانید که برای مسکن مردم بیخانه فکری بکنید!؟ و آیا متوجه رکود عمیق بیش از 160 شغل و صنعت وابسته به مسکن هستید!؟ خبر دارید که هزاران معدن سنگ و کارخانه تولید مصالح ساختمانی تعطیل و کارگران آنها بیکار شدهاند!؟ اساسا اخبار اقتصادی به شما هم داده میشود یا مردم در میانه سختیهای معیشتی و اقتصادی تنهایند!؟
منصفانه ترین پاسخ به این سوال آن است که گفته شود یا به تعبیری درست تر پرسیده شود؛ آیا قبول دارید خراب و ویران کردن آسان اما ساختن و
آباد کردن کاری است سخت و طاقت فرسا، کاری است مستلزم صرف هزینه و زمان؟
همه فجایعی که کوشیده شده است مستقیما به دولت تدبیر و امید نسبت داده شود نتیجه بیتدبیریها و آمار بازیها و باری به هرجهتهایی است که حتی کیهان هم در برابر آن سکوت اختیار کرده و حالا و آن هم در ماههای منتهی به انتخابات ریاست جمهوری از آن سراغ گرفته است! هیچ اشتغال و نرخ بیکاری یک شبه جا به جا نمیشود! هیچ وضعیت معیشتی به یکباره دچار سرنگونی و فلاکت نمیشود و هیچ سیستم اقتصادی به ناگاه دچار افت و خیزهای آسیب زا نمیشود مگر آن که در بستری ناآگاهانه رشد کرده باشد. مسکن مهر از آن دست برنامهها یی است که حتی اگر دوران سکونت احمدی نژاد در پاستور برای یک دوره 20ساله هم تمدید شده بود سرانجام گرفتنی نبود.
اگرچه هر سوال کیهان که به نمایندگی از افکار عمومی پرسیده شده است پاسخها یی دارد اما به همین اندازه بسنده کرده این موضوع گلایه گونه را مطرح میسازیم؛ شما که داعیه نمایندگی افکار عمومی دارید! ای کاش، ای کاش و ای کاش دو سوال از 12 سوالی که از حسن روحانی پرسیده اید را از محمود احمدی نژاد نیز مطالبه میکردید! نکته آخر این که ما سندی برای سپرده شدن نمایندگی افکار عمومی به صورت عام به روزنامه کیهان در دست نداریم آیا روزنامه کیهان چنین سندی برای انتشار و شفاف سازی در اختیار دارد؟
روزنامه کیهان در روزی که قرار بود حسن روحانی به سوالات خبرنگاران پاسخ دهد(27 دی ماه 95)، در تیتری درشت و یادداشتی قابل تامل ذیل این عنوان: «انتظار افکار عمومی از کنفرانس خبری امروز» از حسن روحانی میخواهد به«12سوال» آن روزنامه پاسخ دهد.
*آفتاب يزد