
دوقطبی قالیباف-رئیسی و احتمال فروپاشی «جمنا»
محمدباقر قالیباف درحالی در آخرین دقایق مهلت ثبتنام در انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم به ستاد انتخابات رفت و نام خود را بهعنوان یکی از ۱۶۳۶ نامزد این انتخابات به ثبت رساند که برخی معتقدند قرار نیست این بار مانند دو دوره قبل تا پایان در عرصه انتخابات حضور داشته باشد. خبر آنلاین نوشت: «از آنجا که سازوکار جبهه مردمی نیروهای انقلاب ایجاب میکند که در نهایت تنها یکی از کاندیداهای این جبهه روز رایگیری در عرصه حضور داشته باشد، از هم اکنون رقابتی آشکار میان سیدابراهیم رئیسی و محمدباقر قالیباف که هر دو مدعی محبوبیت بیشتر هستند بالا گرفته و در عمل شاهد شکلگیری یک دوقطبی میان این دو در جبهه اصولگرایی هستیم».
پیشینه رقابتهای درون جناحی با قالیباف
البته محمدباقر قالیباف برای اولین بار نیست که وارد رقابتهای درونگروهی با اصولگرایان میشود. شاید همین نکته که او خود را اصولگرایی اصلاحطلب میداند، باعث شده به تمامی در زمین اصولگرایان بازی نکرده و در برخی مواقع به رقابت با نامزدهای اصلی این جناح بپردازد. برای مثال در سال ۱۳۸۴ که قالیباف مانند محمود احمدینژاد، به رقابت با نامزد اصلی اصولگرایان که در آن سال کسی جز علی لاریجانی نبود، ادامه داد و در نهایت تنها با کسب ۱۶درصد آرا در دوره اول، جایگاهی بهتر از چهارمی در جدول انتخابات پیدا نکرد. وی در آن انتخابات ۷۰۰هزار رای کمتر از کاندیدای پیروز داشت. محمدباقر قالیباف پس از پیروزی نهایی محمود احمدینژاد در آن سال، همچنان رقابت با او را ادامه داد و تمایل خود برای کاندیداتوری در سال ۱۳۸۸ را نیز پنهان نکرد. هرچند سرانجام در آن سال با ایجاد دوقطبی میان میرحسین موسوی و محمود احمدینژاد، خود را از گردونه انتخابات کنار کشید و منتظر ماند تا در سال ۱۳۹۲ و در نبود رئیسجمهور مستقر، شانس خود را دوباره برای ریاستجمهوری بیازماید. قالیباف اما در سال ۹۲ فقط کمی کمتر از دو میلیون نفر به تعداد آرایش نسبت به سال ۸۴ افزود. این درحالی بود که مجموعا در سال ۹۲ هفت میلیون رای بیشتر نسبت به سال ۸۴ در سبد رای انتخابات ریخته شده بود. درست است که قالیباف در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم ۱۶ درصد آرا را به دست آورد، اما اختلافش با نامزد پیروز، ۱۲ میلیون رای بود.
دوقطبی قالیباف-رئیسی در اردوگاه اصولگرایان
حالا در آستانه انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم محمدباقر قالیباف درحالی برای سومین بار نامزد اصولگرایان شده که این بار هم میخواهد با چهرههای مختلفی از کمپین اصولگرایان به رقابت بپردازد. او یک بار در رقابت درون گروهی در مجمع عمومی جبهه مردمی نیروهای انقلاب، شانس خود را برای رقابت آزموده بود، اما به جایگاهی بهتر از دومی دست نیافت. با این وجود رقابت او با نامزد اول جمنا یعنی سید ابراهیم رئیسی همچنان ادامه دارد و هواداران هر دو نامزد میکوشند کاندیدای خود را محبوبترین نامزد اين جبهه مردمی بخوانند. روشن نبودن مکانیزم تعیین نامزد محبوبتر در جمنا، درست مانند سال ۸۴ یا ۹۲ که باعث فروپاشیده شدن ائتلافهای چندگانه اصولگرایان شد، این بار هم باعث میشود تا دستکم رئیسی و قالیباف هر دو تا روز رایگیری در عرصه حضور داشته باشند. به ویژه به این خاطر که سید ابراهیم رئیسی در بیانیه اعلام حضور، خود را در جایگاهی بالاتر از جمنا نشانده و قالیباف برخلاف او تاکید کرده که قصد شخصی برای کاندیداتوری نداشته، اما جبهه مردمی نام او را در بین نامزدها آورده است. شاید برای همین است که هواداران دو طرف، فعلا مشغول رقابتی تلویحی با یکدیگر هستند و جنگ قدرت میان صدرنشینان جمنا کم کم شکل علنیتری به خود میگیرد. این رقابت در آشکار و نهان حتی احتمال فروپاشیدن کمپین واحد جمنا را بیشتر هم کرده است. تندترین موضع را در این رابطه رضا شیران نماینده مشهد در مجلس و از چهرههای نزدیک به محمدباقر قالیباف گرفت. او تلویحا تاکید کرد که قالیباف پایبند به سازوکار جمنا برای کنارهگیری از فرایند انتخابات نیست. شیران در گفتوگویی با خانه ملت، گفته: «قالیباف درخواستی برای حضور در جمنا نداشت و بدون درخواست وی اقدام به رایگیری شد که نتیجه نیز با واقعیت همخوانی ندارد... بعد از انتشار نتیجه نهایی رایگیری جمنا مشخص شد این جمعیت نمیتواند نماینده همه مردم در حوزه انتخابات ریاستجمهوری باشد؛ چرا که نتیجه اقدامات این جبهه با چیزی که در نظرسنجیهای معتبر آمده، متفاوت است. او در این مصاحبه پیشبینی جالبی کرد که البته با فضای کلی امروز رقابتهای انتخاباتی چندان دور از ذهن نیست. او پیش از فرایند ثبت نام از نامزدهای انتخابات، تصریح کرد: «پیشبینی من این است اگر فرد مورد نظر جبهه پایداری در جمنا رای بیاورد، آقای جلیلی دیگر وارد صحنه نمیشود و این یک تاکتیک حزبی است که از طرفی جمنا را قبول ندارند اما از طرف دیگر، افراد شاخص جمنا قرابت فکری و عملی با پایداریها دارند. این پیشبینی شیران فعلا درست از آب درآمده است. سیدابراهیم رئیسی که گفته میشود آیتا... مصباح یزدی به عنوان پدر معنوی جبهه پایداری از او حمایت میکند، به عنوان نامزد شاخص جمنا به میدان آمده و سعید جلیلی از کاندیداتوری انصراف داده است. حتی مهرداد بذرپاش هم که نزدیک به این جبهه بود از کاندیداتوری انصراف داده و به این ترتیب ميتوان رئیسی را نه نامزد جمنا که کاندیدای جبهه پایداری در انتخابات ریاست جمهوری ۹۶ قلمداد کرد. بنابراین قالیباف حق دارد که در چنین وضعیتی خود را نامزد اصلی اصولگرایان دانسته و به رقابت با رئیسی به عنوان کاندیداي جریانی که چندان محبوبیتی میان اصولگرایان ندارد، بپردازد. با این حال برخی هواداران رئیسی سعی میکنند با مطرح کردن نام قالیباف به عنوان معاون اول دولت رئیسی، به نوعی به او امتیاز داده و ترغیبش کنند که به نفع تولیت آستان قدس رضوی کنارهگیری کند. این درحالی است که ناظران سیاسی چنین احتمالی را ضعیف میدانند. مثلا ناصر ایمانی فعال اصولگرا به خبرآنلاین میگوید: «هم آقای رئیسی و هم آقای قالیباف براساس نظر جمنا و تعهدی که به آن مجموعه داده بودند امکان دارد به نفع دیگری کنار بکشند. ضمن آنکه خودشان میدانند هر کدام به این تعهد عمل نکنند اصلا سابقه خوبی در جامعه اصولگرا برای آنها باقی نمیماند. اگر آقای رئیسی ببیند که آقای قالیباف امکان پیروزی بیشتری در انتخابات دارد چون از ابتدا خیلی انگیزهای برای نامزدی در انتخابات نداشت خیلی سادهتر میشود کنار بکشد، بنابراین احتمال عقلاییاش وجود دارد.
کار سخت قالیباف برای رایآوری
رئیسی و قالیباف هر دو برای جلب آرای عمومی با چالشهای بسیاری روبهرو هستند. از یکسو رئیسی تاکنون اقبال عمومی به خود را محک نزده و تصویری از آرایش آرا ندارد و از سوی دیگر پیشینه قالیباف در دو انتخابات گذشته نشان میدهد که سقف آرای او بیشتر از شش میلیون رای نیست. سقفی که بسیار کوتاهتر از آن است که بخواهد نامزدی را به کرسی ریاستجمهوری بنشاند. قالیباف حتی اگر آرای سال ۹۲ را ملاک قرار داده و بتواند امیدوار باشد با انتخاب به عنوان نامزد واحد اصولگرایان رای دیگر اصولگرایان را نیز به سبد خود بریزد، مطمئن است که سهم زیادی از چهار میلیون رای سعید جلیلی در سال ۹۲ نداشته و حتی به طور کامل، سه میلیون رای محسن رضایی و دو میلیون رای ولایتی را هم جلب نخواهد کرد. چرا که بخش مهمی از آرای ولایتی به سبد روحانی ریخته شده و رایهای محسن رضایی و جلیلی هم با فرض باقی ماندن رئیسی در صحنه، احتمالا به او تعلق خواهد گرفت. البته قالیباف نیمنگاهی هم به ریزش آرای حسن روحانی دارد اما خود او نیز با آرای منفی درگیر است. در حد فاصل دو انتخابات ۹۲ و ۹۶ اتفاقاتی رخ داده که برای قالیباف نتایج مثبتی به همراه نداشته است. افشای پرونده املاک نجومی از یکسو و حاشیههای فروریختن ساختمان پلاسکو و ناکارآمدی مدیریت شهری تهران در مهار این بحران از سوی دیگر، حکایت از آن دارد که قالیباف با انتقادات جدی روبهروست. همین امر باعث میشود که کار قالیباف درست مانند رئیسی، مشکل شود. آسیبپذیری این دو در برابر موج انتقادات شاید حتی اصولگرایان را با گزینه سومی بهجز انصراف هر یک از نامزدهای اصلی - رئیسی و قالیباف- به نفع یکدیگر مواجه کند؛ انصراف هر دو به نفع نامزد سوم و کمتر شناخته شدهای مانند حاجیبابایی؛ البته اگر او بتواند از سوی شورای نگهبان احراز صلاحیت شود. هرچه هست، این روزها دو کمپین محمدباقر قالیباف و سید ابراهیم رئیسی رو در روی هم قرار گرفتهاند و باید منتظر باشیم تا ببینیم کدام یک نامزد اصلی و دیگری نامزد پوششی اصولگرایان است.
پیشینه رقابتهای درون جناحی با قالیباف
البته محمدباقر قالیباف برای اولین بار نیست که وارد رقابتهای درونگروهی با اصولگرایان میشود. شاید همین نکته که او خود را اصولگرایی اصلاحطلب میداند، باعث شده به تمامی در زمین اصولگرایان بازی نکرده و در برخی مواقع به رقابت با نامزدهای اصلی این جناح بپردازد. برای مثال در سال ۱۳۸۴ که قالیباف مانند محمود احمدینژاد، به رقابت با نامزد اصلی اصولگرایان که در آن سال کسی جز علی لاریجانی نبود، ادامه داد و در نهایت تنها با کسب ۱۶درصد آرا در دوره اول، جایگاهی بهتر از چهارمی در جدول انتخابات پیدا نکرد. وی در آن انتخابات ۷۰۰هزار رای کمتر از کاندیدای پیروز داشت. محمدباقر قالیباف پس از پیروزی نهایی محمود احمدینژاد در آن سال، همچنان رقابت با او را ادامه داد و تمایل خود برای کاندیداتوری در سال ۱۳۸۸ را نیز پنهان نکرد. هرچند سرانجام در آن سال با ایجاد دوقطبی میان میرحسین موسوی و محمود احمدینژاد، خود را از گردونه انتخابات کنار کشید و منتظر ماند تا در سال ۱۳۹۲ و در نبود رئیسجمهور مستقر، شانس خود را دوباره برای ریاستجمهوری بیازماید. قالیباف اما در سال ۹۲ فقط کمی کمتر از دو میلیون نفر به تعداد آرایش نسبت به سال ۸۴ افزود. این درحالی بود که مجموعا در سال ۹۲ هفت میلیون رای بیشتر نسبت به سال ۸۴ در سبد رای انتخابات ریخته شده بود. درست است که قالیباف در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم ۱۶ درصد آرا را به دست آورد، اما اختلافش با نامزد پیروز، ۱۲ میلیون رای بود.
دوقطبی قالیباف-رئیسی در اردوگاه اصولگرایان
حالا در آستانه انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم محمدباقر قالیباف درحالی برای سومین بار نامزد اصولگرایان شده که این بار هم میخواهد با چهرههای مختلفی از کمپین اصولگرایان به رقابت بپردازد. او یک بار در رقابت درون گروهی در مجمع عمومی جبهه مردمی نیروهای انقلاب، شانس خود را برای رقابت آزموده بود، اما به جایگاهی بهتر از دومی دست نیافت. با این وجود رقابت او با نامزد اول جمنا یعنی سید ابراهیم رئیسی همچنان ادامه دارد و هواداران هر دو نامزد میکوشند کاندیدای خود را محبوبترین نامزد اين جبهه مردمی بخوانند. روشن نبودن مکانیزم تعیین نامزد محبوبتر در جمنا، درست مانند سال ۸۴ یا ۹۲ که باعث فروپاشیده شدن ائتلافهای چندگانه اصولگرایان شد، این بار هم باعث میشود تا دستکم رئیسی و قالیباف هر دو تا روز رایگیری در عرصه حضور داشته باشند. به ویژه به این خاطر که سید ابراهیم رئیسی در بیانیه اعلام حضور، خود را در جایگاهی بالاتر از جمنا نشانده و قالیباف برخلاف او تاکید کرده که قصد شخصی برای کاندیداتوری نداشته، اما جبهه مردمی نام او را در بین نامزدها آورده است. شاید برای همین است که هواداران دو طرف، فعلا مشغول رقابتی تلویحی با یکدیگر هستند و جنگ قدرت میان صدرنشینان جمنا کم کم شکل علنیتری به خود میگیرد. این رقابت در آشکار و نهان حتی احتمال فروپاشیدن کمپین واحد جمنا را بیشتر هم کرده است. تندترین موضع را در این رابطه رضا شیران نماینده مشهد در مجلس و از چهرههای نزدیک به محمدباقر قالیباف گرفت. او تلویحا تاکید کرد که قالیباف پایبند به سازوکار جمنا برای کنارهگیری از فرایند انتخابات نیست. شیران در گفتوگویی با خانه ملت، گفته: «قالیباف درخواستی برای حضور در جمنا نداشت و بدون درخواست وی اقدام به رایگیری شد که نتیجه نیز با واقعیت همخوانی ندارد... بعد از انتشار نتیجه نهایی رایگیری جمنا مشخص شد این جمعیت نمیتواند نماینده همه مردم در حوزه انتخابات ریاستجمهوری باشد؛ چرا که نتیجه اقدامات این جبهه با چیزی که در نظرسنجیهای معتبر آمده، متفاوت است. او در این مصاحبه پیشبینی جالبی کرد که البته با فضای کلی امروز رقابتهای انتخاباتی چندان دور از ذهن نیست. او پیش از فرایند ثبت نام از نامزدهای انتخابات، تصریح کرد: «پیشبینی من این است اگر فرد مورد نظر جبهه پایداری در جمنا رای بیاورد، آقای جلیلی دیگر وارد صحنه نمیشود و این یک تاکتیک حزبی است که از طرفی جمنا را قبول ندارند اما از طرف دیگر، افراد شاخص جمنا قرابت فکری و عملی با پایداریها دارند. این پیشبینی شیران فعلا درست از آب درآمده است. سیدابراهیم رئیسی که گفته میشود آیتا... مصباح یزدی به عنوان پدر معنوی جبهه پایداری از او حمایت میکند، به عنوان نامزد شاخص جمنا به میدان آمده و سعید جلیلی از کاندیداتوری انصراف داده است. حتی مهرداد بذرپاش هم که نزدیک به این جبهه بود از کاندیداتوری انصراف داده و به این ترتیب ميتوان رئیسی را نه نامزد جمنا که کاندیدای جبهه پایداری در انتخابات ریاست جمهوری ۹۶ قلمداد کرد. بنابراین قالیباف حق دارد که در چنین وضعیتی خود را نامزد اصلی اصولگرایان دانسته و به رقابت با رئیسی به عنوان کاندیداي جریانی که چندان محبوبیتی میان اصولگرایان ندارد، بپردازد. با این حال برخی هواداران رئیسی سعی میکنند با مطرح کردن نام قالیباف به عنوان معاون اول دولت رئیسی، به نوعی به او امتیاز داده و ترغیبش کنند که به نفع تولیت آستان قدس رضوی کنارهگیری کند. این درحالی است که ناظران سیاسی چنین احتمالی را ضعیف میدانند. مثلا ناصر ایمانی فعال اصولگرا به خبرآنلاین میگوید: «هم آقای رئیسی و هم آقای قالیباف براساس نظر جمنا و تعهدی که به آن مجموعه داده بودند امکان دارد به نفع دیگری کنار بکشند. ضمن آنکه خودشان میدانند هر کدام به این تعهد عمل نکنند اصلا سابقه خوبی در جامعه اصولگرا برای آنها باقی نمیماند. اگر آقای رئیسی ببیند که آقای قالیباف امکان پیروزی بیشتری در انتخابات دارد چون از ابتدا خیلی انگیزهای برای نامزدی در انتخابات نداشت خیلی سادهتر میشود کنار بکشد، بنابراین احتمال عقلاییاش وجود دارد.
کار سخت قالیباف برای رایآوری
رئیسی و قالیباف هر دو برای جلب آرای عمومی با چالشهای بسیاری روبهرو هستند. از یکسو رئیسی تاکنون اقبال عمومی به خود را محک نزده و تصویری از آرایش آرا ندارد و از سوی دیگر پیشینه قالیباف در دو انتخابات گذشته نشان میدهد که سقف آرای او بیشتر از شش میلیون رای نیست. سقفی که بسیار کوتاهتر از آن است که بخواهد نامزدی را به کرسی ریاستجمهوری بنشاند. قالیباف حتی اگر آرای سال ۹۲ را ملاک قرار داده و بتواند امیدوار باشد با انتخاب به عنوان نامزد واحد اصولگرایان رای دیگر اصولگرایان را نیز به سبد خود بریزد، مطمئن است که سهم زیادی از چهار میلیون رای سعید جلیلی در سال ۹۲ نداشته و حتی به طور کامل، سه میلیون رای محسن رضایی و دو میلیون رای ولایتی را هم جلب نخواهد کرد. چرا که بخش مهمی از آرای ولایتی به سبد روحانی ریخته شده و رایهای محسن رضایی و جلیلی هم با فرض باقی ماندن رئیسی در صحنه، احتمالا به او تعلق خواهد گرفت. البته قالیباف نیمنگاهی هم به ریزش آرای حسن روحانی دارد اما خود او نیز با آرای منفی درگیر است. در حد فاصل دو انتخابات ۹۲ و ۹۶ اتفاقاتی رخ داده که برای قالیباف نتایج مثبتی به همراه نداشته است. افشای پرونده املاک نجومی از یکسو و حاشیههای فروریختن ساختمان پلاسکو و ناکارآمدی مدیریت شهری تهران در مهار این بحران از سوی دیگر، حکایت از آن دارد که قالیباف با انتقادات جدی روبهروست. همین امر باعث میشود که کار قالیباف درست مانند رئیسی، مشکل شود. آسیبپذیری این دو در برابر موج انتقادات شاید حتی اصولگرایان را با گزینه سومی بهجز انصراف هر یک از نامزدهای اصلی - رئیسی و قالیباف- به نفع یکدیگر مواجه کند؛ انصراف هر دو به نفع نامزد سوم و کمتر شناخته شدهای مانند حاجیبابایی؛ البته اگر او بتواند از سوی شورای نگهبان احراز صلاحیت شود. هرچه هست، این روزها دو کمپین محمدباقر قالیباف و سید ابراهیم رئیسی رو در روی هم قرار گرفتهاند و باید منتظر باشیم تا ببینیم کدام یک نامزد اصلی و دیگری نامزد پوششی اصولگرایان است.