
سیدحسین موسویان تشریح کرد
جزئیات درخواست ترامپ برای مذاکره با روحانی
روزنو :خواه و ناخواه روابط و سیاست خارجه ایران و هر تهدید متقابلی بر روی جامعه اثرگذار خواهد بود به ویژه جامعه ایکه خواهان آرامش و امنیت در روابط خارجی و بین المللی است و به همین دلیل هم به روحانی در انتخابات اخیر رای داد. از این رو، تهدیدات متقابل اخیر آمریکا شرایط خاصی را در میان افکار عمومیایجاد کرده است که نمیتوان نسبت به آن غافل شد. اساسا لحن تند شیخ دیپلمات در برابر تهدیدات اخیر ترامپ به شائبههای بسیاری درکشور دامن زده است. از سویی برخی معتقدند که بخشی از شوکهای اقتصادی ایران فارغ از مدیریت و سیاستهای اقتصادی در داخل، ناشی از تهدیدات اخیر آمریکاست. علاوه بر این، هر اندازه که میزان تهدیدات متقابل ایران و آمریکا افزایش مییابد نه تنها که اصلاح روابط با برخی کشورهای همسایه به عنوان مسئلهایکه روحانی، شیخ دیپلمات اخیرا مطرح کرده است، مشکل میشود بلکه به نظر برخیکشورهای منطقه از جمله عربستان، امارات و رژیم صهیونیستی از بدتر شدن روابط حتی سود میبرند و به همین دلیل نیز خواهان تشدید تشنج و وخامت روابط میان ایران و آمریکا هستند تا آنجا که سید حسین موسویان میگوید« عربستان و اسرائیل و امارات عناصر محوری فشار به ترامپ برای حمله نظامیبه ایران هستند. وقتی ایران و آمریکا وارد دیپلماسی تهدید شده اند، در واقع عربستان و اسرائیل و امارات جشن گرفته و باور میکنند که به هدف (البته خیالی خود) فروپاشی ایران نزدیک شده اند.»
بر این اساس، سید حسین موسویان دیپلمات و مذاکرهکننده ارشد هستهای در دولت اصلاحات درباره لحن تند روحانی در برابر تهدیدات ترامپ، ضرورت چنین مواضعی در مقابل آمریکا، تاکید روحانی بر اصلاح روابط با همسایگان و در نهایت روابط ایران و روسیه به گفت و گو پرداخته است که در ادامه آن را میخوانید.
خواه و ناخواه روابط و سیاست خارجه ایران و هر تهدید متقابلی بر روی جامعه اثرگذار خواهد بود به ویژه جامعه ایکه خواهان آرامش و امنیت در روابط خارجی و بین المللی است و به همین دلیل هم به روحانی در انتخابات اخیر رای داد. از این رو، تهدیدات متقابل اخیر آمریکا شرایط خاصی را در میان افکار عمومیایجاد کرده است که نمیتوان نسبت به آن غافل شد. اساسا لحن تند شیخ دیپلمات در برابر تهدیدات اخیر ترامپ به شائبههای بسیاری درکشور دامن زده است. از سویی برخی معتقدند که بخشی از شوکهای اقتصادی ایران فارغ از مدیریت و سیاستهای اقتصادی در داخل، ناشی از تهدیدات اخیر آمریکاست. علاوه بر این، هر اندازه که میزان تهدیدات متقابل ایران و آمریکا افزایش مییابد نه تنها که اصلاح روابط با برخی کشورهای همسایه به عنوان مسئلهایکه روحانی، شیخ دیپلمات اخیرا مطرح کرده است، مشکل میشود بلکه به نظر برخیکشورهای منطقه از جمله عربستان، امارات و رژیم صهیونیستی از بدتر شدن روابط حتی سود میبرند و به همین دلیل نیز خواهان تشدید تشنج و وخامت روابط میان ایران و آمریکا هستند تا آنجا که سید حسین موسویان میگوید« عربستان و اسرائیل و امارات عناصر محوری فشار به ترامپ برای حمله نظامیبه ایران هستند. وقتی ایران و آمریکا وارد دیپلماسی تهدید شده اند، در واقع عربستان و اسرائیل و امارات جشن گرفته و باور میکنند که به هدف (البته خیالی خود) فروپاشی ایران نزدیک شده اند.»
بر این اساس، سید حسین موسویان دیپلمات و مذاکرهکننده ارشد هستهای در دولت اصلاحات درباره لحن تند روحانی در برابر تهدیدات ترامپ، ضرورت چنین مواضعی در مقابل آمریکا، تاکید روحانی بر اصلاح روابط با همسایگان و در نهایت روابط ایران و روسیه به گفت و گو پرداخته است که در ادامه آن را میخوانید.
به گزارش روز نو : اخیرا روحانی، شیخ دیپلمات در مواجهه با آمریکای ترامپ با لحنی تهاجمیرفتار میکند به طوری که طی چند روز گذشته تهدیدهای متقابل روحانی و ترامپ به صدر اخبار سیاسی و بین الملل تبدیل شده است. از این رو، تغییر لفظ روحانی چه مفهومیدارد؟آیا در شرایط فعلی تغییر ادبیات شخص رئیس جمهور از دیپلماسی تعاملی به گفتمان برابر با تهدیدات ترامپ را ضروری میدانید؟
تهدیدات متقابل اخیر بین ایران و آمریکا به روسای جمهورها محدود نمیشود بلکه برخی دیگر از مقامات کلیدی هر دوکشور نیز وارد گود تهدید متقابل شده اند. البته تهدید را باید با تهدید متقابل جواب داد منتهی همزمان توجه به پنج نکته دیگر هم لازم است: اول : تهدیدات فعلی آمریکا در مورد تغییر رژیم و حمله نظامیو سایر خزعبلات مشابه از سوی مقامات نظامیاین کشور نیست بلکه از سوی سیاسیون تندرو مثل جان بولتون مشاور امنیت ملی و پمپئو وزیر امور خارجه است. نظامیهای آمریکا از ابتدای دولت ترامپ موضع متفاوتی داشته اند. عالیترین مقام نظامیآمریکا، ژنرال ماتیس فرمانده پنتاگون است که مخالفت خود با خروج آمریکا از برجام، سیاست تغییر رژیم و حمله نظامیبه ایران را رسما اعلام کرده است. او علنا به اعضای کنگره آمریکا گفت که من برجام را سه بار دقیق خوانده ام و حمایت میکنم. ژنرال میخواست به کنگره بفهماند که مخالفین برجام در آمریکا حتی آن را نخوانده و نمیفهمند. ماتیس چند روز پیش هم فورا گزارش روزنامه استرالیایی را تکذیب و صریحا گفت که حمله نظامیو برنامه تغییر رژیم در ایران در دستور نیست. لذا نباید کار به نحوی پیش رود که فرماندهان ارشد نظامیآمریکا مجبور به پیروی از سیاسیون تندرو این کشور شوند. دوم: نشان دادن اقتدار و عزت و مقابله با زورگویی و تهدیدات آمریکا ضروری و حیاتی است درعین حال باید توجه داشت که هدف اسرائیل و عربستان و نئوکانهای آمریکا کشاندن دو کشور به رویارویی نظامیاست و لذا باید مراقب این دام بود. سوم: حاکم شدن "فضای جنگ" ، بخشی از پروژه مثلث اسرائیل-عربستان-نئوکانهای آمریکا درمورد ایران است زیرا موجب فرار بیشتر سرمایههای داخلی، اجتناب بیشتر شرکتهای خارجی از همکاری اقتصادی با ایران، سقوط بیشتر ارزش پول ملی، ایجاد یاس و ناامیدی و نگرانی بیشتر در مردم و گرانی و تورم بیشتر میشود که سر و سامان دادن به مشکلات اقتصادی کشور را اگر غیرممکن نکند، حداقل بسیار پیچیدهتر میکند. چهارم: هرچند متاسفانه مقامات آمریکا همراه با تهدید، متوسل به ناسزاگویی و توهین شدهاند منتهی مقامات جمهوری اسلامیباید همچنان با رعایت ادب اسلامی، به آنها درس اخلاق دیپلماتیک، انسانی و اسلامیبدهند چون دین اسلام ناسزاگویی حتی به دشمن را منع کرده است. پنجم: در داخل آمریکا در سطوح امنیتی، نظامی، سیاسی، رسانهای و آکادمیک شکاف جدی درمورد موضوع ایران و برجام وجود دارد. اکثریت افکار عمومیآمریکا با حمله نظامیبه ایران مخالف است و حداقل نیمیاز جامعه آمریکا با سیاستهای افراطی همچون تغییر رژیم یا درگیری نظامیمخالف هستند. این فرصت را باید حفظ کرد. استراتژی ایران باید تضعیف جناح عقابهای نئوکان تندرو باشد و نه تقویت آنها.
جنابعالی در مصاحبههای اخیر خود اشاره کردید که در شرایط فعلی مذاکره با آمریکا را مفید نمیدانید، چرا؟
بله من گفتم و الان هم همین اعتقاد را دارم زیرا شرایط و زمان فعلی نامناسب است؛ به پنج دلیل: اول: ترامپ با زبان تهدید و تغییر رژیم حرف میزند. مذاکره در چنین شرایطی به این معنی است که ایران تسلیم فشار و تهدید شده است. به ویژه در شرایط فعلی که قبل از شروع تحریمهای آمریکا، ارزش پول ملی ایران به طرز غیر قابل تصوری سقوط کرده و هنوز هم مسئولین قادر به مهار و مدیریت آن نیستند، هر نوع مذاکره احتمالی به معنی اوج ضعف ایران تلقی خواهد شد. مذاکره باید از موضع اقتدار و عزت باشد و نه ضعف و درماندگی. دوم: مذاکره با آمریکا از اختیارات مقام معظم رهبری است و تا زمانی که معظم له مخالف هستند، مذاکره معنی ندارد و نباید جنجال داخلی در این مورد درست کرد. سوم: اجماع داخلی ضروری است. مذاکره با آمریکا نباید موجب تفرقه و شکاف درداخل کشور شود که کاملا نتیجه معکوس خواهد داشت. چهارم: سیاست فعلی کاخ سفید حذف ایران از منطقه است. کاخ سفید باید بپذیرد که باید هم با زبان احترام با ایران صحبت کند، هم به اصل عدم مداخله در امور داخلی ایران احترام بگذارد و هم حقوق و منافع مشروع و طبیعی ایران در منطقه را بپذیرد. پنجم: عناصر کلیدی تیم ترامپ و پمپئو علاقه و اعتقادی به مذاکره و مصالحه با ایران ندارند و دنبال سیاست تغییر رژیم و حمله نظامیبه ایران هستند. آنها همراه با متحدینشان یعنی اسرائیل و عربستان و امارات، با تمام توان مانعتراشی خواهند کرد. ژنرال ماتیس وزیر دفاع و فرمانده پنتاگون تنها عنصر کلیدی است که با سیاست تغییر رژیم و تقابل نظامیبا ایران مخالف است که فعلا او را تا حدی منزوی کرده اند.
در عین حال به نظر من در را برای مذاکره باید باز گذاشت تا در صورتیکه آمریکا زبان تهدید و تحقیر را کنار گذاشت، با زبان احترام صحبت کرد، در داخل هم نوعی اجماع به وجود آید و نهایتا هم اگر مقام معظم رهبری صلاح دانستند، مذاکره با هزینه کمتری انجام شود.
شما شخصیت و سیاست شخص ترامپ را چگونه ارزیابی میکنید؟
چهار نکته در مورد شخصیت و سیاست شخص آقای ترامپ: 1- من سال گذشته درمقاله ای گفتم آقای ترامپ را سیاه و سفید نباید دید. ترامپ شخصا نه تنها جنگ با ایران را نمیخواهد بلکه دنبال مذاکره و معامله با ایران است. او در سفر آقای روحانی در شهریور سال گذشته پیشنهاد دیدار با آقای روحانی را داد و چند بار هم وزارت خارجه آمریکا پیگیری کرد.حتی وقتی آقای روحانی رد کرد، ترامپ آقای مکرون رئیس جمهور فرانسه را واسطه کرد. باز هم آقای روحانی رد کرد. بعد مکرون پیشنهاد دیدار سه جانبه با حضور مکرون-ترامپ-روحانی را داد که بازهم آقای روحانی رد کرد. این خود نشانه روشنی است که شخص او مذاکره با ایران را میخواهد. شعارهای تند و توهین آمیزی که او علیه رهبر کره شمالی داد، بیسابقه بود. منتهی دو سه ماه بعد با رهبر کره شمالی نشست و او را مورد ستایش قرار داد. این نمونه خوبی برای ترامپ شناسی است. 2- او در داخل آمریکا و در روابط خارجی با چالشها و مشکلاتی مواجه شده که در تاریخ روسای جمهور آمریکا شاید بی سابقه باشد. اما موضوع دشمنی با ایران تنها موضوعی است که میتواند دو حزب بزرگ جمهوریخواه و دموکرات آمریکا را با ترامپ همراه کند. 3- متحدین بزرگ و سنتی آمریکا از فرانسه و آلمان و کانادا به عربستان و امارات و بحرین تبدیل شدهاند که با دشمن دائمیایران یعنی اسرائیل همدست شده و قصد کشاندن ترامپ به جنگ با ایران را دارند. امروز نفوذ عربستان و امارات در واشنگتن بیشتر از نفوذ فرانسه و آلمان است. آنها علاوه بر اینکه تماس و ارتباط نزدیک و فعالی با ترامپ و حلقه اول او دارند، صحنه را در واشنگتن با لابیهای بی سابقه اداره میکنند و از غیبت ایران هم بیشترین بهره را میبرند تا جایی که کار روی ایرانیهای مقیم آمریکا را هم شروع کردهاند. پمپئو از واشنگتن تا لس نجلس شش ساعت پرواز میکند که ایرانیهای جامعه ایرانی مقیم آمریکا را همراه کند. 4- ترامپ از برجام خارج شده و دو راه روی میز خود قرار داده و آن اینکه یا باید با ایران یک معامله کند یا ایران و سایر قدرتهای جهانی در امر حفظ برجام را ضربه فنی کند. مذاکرات و توافق با کره شمالی نشان داد که او شخصیتی دارد که در عمل امتیازهای بزرگ میدهد بشرطی که در تبلیغات بتواند در آمریکا و درصحنه بینالمللی وجاهت کسب کند.
برخی افراد شرایط موجود را بهترین دلیل اشتباه ایران در پذیرش برجام میدانند. نظر شما چیست؟
من برعکس معتقدم که شرایط فعلی بهترین دلیل بر تایید استراتژی پذیرش برجام توسط نظام جمهوری اسلامیایران است ، حداقل به پنج دلیل: 1- امروز برجام تنها عامل شکاف در جهان غرب و مخالفت اروپا و سایرکشورهای غربی با آمریکا در مورد نحوه تعامل با ایران است. 2- برجام موجب شده که هر چهار قدرت عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل، دبیر کل سازمان ملل، آژانس بین المللی انرژی اتمیو بقیه قدرتهای جهانی مثل هند درمقابل آمریکا ایستادهاند. 3- شاید اولین بار بعد از انقلاب است که ایران در تقابل با آمریکا متکی به قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد و یک پیمان چندجانبه معتبر بین المللی به نام برجام است و درصحنه جهانی از نظر قانونی و حقوقی دست برتر دارد. 4- در زورآزمایی آمریکا با ایران درمورد برجام، ایران در افکار عمومیجهان برنده شده و آمریکا بازنده. 5- برجام تنها ابزار مقاومت اروپا و روسیه و چین و هند و سایر کشورهای جهان درمقابل آمریکا درمورد بازگرداندن تحریمهای قبلی بویژه تحریم نفت و بانک مرکزی و سوئیفت است.
روحانی زمانی که به ترامپ اعلام کرد با دم شیر« ایران» بازی نکن در تغییر لفظی آشکار بر ضرورت حل مشکل ایران با سه کشور مهم عربستان، امارات و بحرین با لفظی خاص تاکید کرد. از این رو، اصلاح روابط با همسایگان در شرایط کنونی را چگونه ارزیابی میکنید؟
اصلاح روابط با کشورهای همسایه بویژه عربستان بسیار لازم است اما درمورد اظهارات دکتر روحانی دو نکته را باید ذکر کنم؛ اول اینکه بلافاصله بعد از اظهارنظر مثبت آقای روحانی در مورد قصد بهبودی روابط با عربستان و امارات و بحرین، شعار "موشکها در راه است، دوبی، ابوظبی و ریاض را تخلیه کنید"، داده شد. آقای روحانی اعلام کرد که "به غیر از تنگه هرمز، بسیاری تنگههای دیگر در اختیار داریم". روز بعد هم حوثیها به کشتیهای سعودی در تنگه باب المندب حمله کردند و یک مقام محترمیهم فرمودند "تصور کردند نفت عربستان را از این طریق صادر میکنند اما با زدن این ناوچه و با قهرمانی عزیزان ما در یمن، عربستان اعلام کرد دیگر کشتی نفتش را از باب المندب و دریای سرخ عبور نمیدهد". در این مورد خبرنگاران خارجی زیادی با من تماس گرفته و سوال میکردند که بالاخره سیاست ایران کدام است. من در این چند ساله برای روشنگری افکار عمومیجهانی، در دهها مقاله و مصاحبه و سخنرانی تاکید کرده ام که سیاست ایران حسن همجواری و روابط دوستانه با کشورهای همسایه است منتهی با چنین شرایطی دشمن براحتی میتواند اظهارات مثبت ایران درمورد بهبود روابط با عربستان و امارات و بحرین را سو استفاده و بی اثرکرده و ایران را متهم کند. دوم: اساسا عربستان و اسرائیل و امارات عناصر محوری فشار به ترامپ برای حمله نظامیبه ایران هستند. وقتی ایران و آمریکا وارد دیپلماسی تهدید و جنگ شده اند، در واقع عربستان و اسرائیل و امارات جشن گرفته و باور میکنند که به هدف فروپاشی ایران نزدیک شده اند. لذا درچنین موقعیتی چه دلیلی دارد که وارد پروسه بهبود روابط با ایران شوند. ممکن است کاهش تشنج در روابط آمریکا با ایران، موجب ناامیدی مثلث اسرائیل- عربستان-امارات شده و آنها را ناچار به ورود به پروسه تعامل با ایران کند اما هرچه تقابل آمریکا با ایران گسترش یابد، مثلث منطقهای ضد ایران به رهبری اسرائیل امیدوارتر شده و کشورهای عرب همجوار را از مسیر بهبود رابطه با ایران دورتر خواهدکرد.
راه برون رفت از روند تشدید تشنج آمریکا و ایران چیست؟
روند افزایشی و خطرناک تقابل کنونی آمریکا با ایران قابل مهار است. ابتکارات ایران در صحنه دیپلماسی از جمله حل بحرانهای جاری منطقه، ایجاد اجماع ملی، ایجاد امید در ملت، مهار افسارگسیخته سقوط ارزش پول ملی، اصلاحات ساختاری در اقتصاد کشور، خانه تکانی در برخی از دستگاههای کلیدی و کارآمد نمودن مدیران و هماهنگی قوا از جمله راهکارهای ضروری است.
به عنوان سوال پایانی؛ میتوان گفت که اکنون ایران وارد روابط استراتژیک با روسیه شده است؟ تا چه اندازه این توان را در روسیه برای ایستادگی در برابر آمریکا و حل مسئله برجام «به تعبیر برخی از تحلیلگران» میبینید؟
بر این اساس، سید حسین موسویان دیپلمات و مذاکرهکننده ارشد هستهای در دولت اصلاحات درباره لحن تند روحانی در برابر تهدیدات ترامپ، ضرورت چنین مواضعی در مقابل آمریکا، تاکید روحانی بر اصلاح روابط با همسایگان و در نهایت روابط ایران و روسیه به گفت و گو پرداخته است که در ادامه آن را میخوانید.
به گزارش روز نو : اخیرا روحانی، شیخ دیپلمات در مواجهه با آمریکای ترامپ با لحنی تهاجمیرفتار میکند به طوری که طی چند روز گذشته تهدیدهای متقابل روحانی و ترامپ به صدر اخبار سیاسی و بین الملل تبدیل شده است. از این رو، تغییر لفظ روحانی چه مفهومیدارد؟آیا در شرایط فعلی تغییر ادبیات شخص رئیس جمهور از دیپلماسی تعاملی به گفتمان برابر با تهدیدات ترامپ را ضروری میدانید؟
تهدیدات متقابل اخیر بین ایران و آمریکا به روسای جمهورها محدود نمیشود بلکه برخی دیگر از مقامات کلیدی هر دوکشور نیز وارد گود تهدید متقابل شده اند. البته تهدید را باید با تهدید متقابل جواب داد منتهی همزمان توجه به پنج نکته دیگر هم لازم است: اول : تهدیدات فعلی آمریکا در مورد تغییر رژیم و حمله نظامیو سایر خزعبلات مشابه از سوی مقامات نظامیاین کشور نیست بلکه از سوی سیاسیون تندرو مثل جان بولتون مشاور امنیت ملی و پمپئو وزیر امور خارجه است. نظامیهای آمریکا از ابتدای دولت ترامپ موضع متفاوتی داشته اند. عالیترین مقام نظامیآمریکا، ژنرال ماتیس فرمانده پنتاگون است که مخالفت خود با خروج آمریکا از برجام، سیاست تغییر رژیم و حمله نظامیبه ایران را رسما اعلام کرده است. او علنا به اعضای کنگره آمریکا گفت که من برجام را سه بار دقیق خوانده ام و حمایت میکنم. ژنرال میخواست به کنگره بفهماند که مخالفین برجام در آمریکا حتی آن را نخوانده و نمیفهمند. ماتیس چند روز پیش هم فورا گزارش روزنامه استرالیایی را تکذیب و صریحا گفت که حمله نظامیو برنامه تغییر رژیم در ایران در دستور نیست. لذا نباید کار به نحوی پیش رود که فرماندهان ارشد نظامیآمریکا مجبور به پیروی از سیاسیون تندرو این کشور شوند. دوم: نشان دادن اقتدار و عزت و مقابله با زورگویی و تهدیدات آمریکا ضروری و حیاتی است درعین حال باید توجه داشت که هدف اسرائیل و عربستان و نئوکانهای آمریکا کشاندن دو کشور به رویارویی نظامیاست و لذا باید مراقب این دام بود. سوم: حاکم شدن "فضای جنگ" ، بخشی از پروژه مثلث اسرائیل-عربستان-نئوکانهای آمریکا درمورد ایران است زیرا موجب فرار بیشتر سرمایههای داخلی، اجتناب بیشتر شرکتهای خارجی از همکاری اقتصادی با ایران، سقوط بیشتر ارزش پول ملی، ایجاد یاس و ناامیدی و نگرانی بیشتر در مردم و گرانی و تورم بیشتر میشود که سر و سامان دادن به مشکلات اقتصادی کشور را اگر غیرممکن نکند، حداقل بسیار پیچیدهتر میکند. چهارم: هرچند متاسفانه مقامات آمریکا همراه با تهدید، متوسل به ناسزاگویی و توهین شدهاند منتهی مقامات جمهوری اسلامیباید همچنان با رعایت ادب اسلامی، به آنها درس اخلاق دیپلماتیک، انسانی و اسلامیبدهند چون دین اسلام ناسزاگویی حتی به دشمن را منع کرده است. پنجم: در داخل آمریکا در سطوح امنیتی، نظامی، سیاسی، رسانهای و آکادمیک شکاف جدی درمورد موضوع ایران و برجام وجود دارد. اکثریت افکار عمومیآمریکا با حمله نظامیبه ایران مخالف است و حداقل نیمیاز جامعه آمریکا با سیاستهای افراطی همچون تغییر رژیم یا درگیری نظامیمخالف هستند. این فرصت را باید حفظ کرد. استراتژی ایران باید تضعیف جناح عقابهای نئوکان تندرو باشد و نه تقویت آنها.
جنابعالی در مصاحبههای اخیر خود اشاره کردید که در شرایط فعلی مذاکره با آمریکا را مفید نمیدانید، چرا؟
بله من گفتم و الان هم همین اعتقاد را دارم زیرا شرایط و زمان فعلی نامناسب است؛ به پنج دلیل: اول: ترامپ با زبان تهدید و تغییر رژیم حرف میزند. مذاکره در چنین شرایطی به این معنی است که ایران تسلیم فشار و تهدید شده است. به ویژه در شرایط فعلی که قبل از شروع تحریمهای آمریکا، ارزش پول ملی ایران به طرز غیر قابل تصوری سقوط کرده و هنوز هم مسئولین قادر به مهار و مدیریت آن نیستند، هر نوع مذاکره احتمالی به معنی اوج ضعف ایران تلقی خواهد شد. مذاکره باید از موضع اقتدار و عزت باشد و نه ضعف و درماندگی. دوم: مذاکره با آمریکا از اختیارات مقام معظم رهبری است و تا زمانی که معظم له مخالف هستند، مذاکره معنی ندارد و نباید جنجال داخلی در این مورد درست کرد. سوم: اجماع داخلی ضروری است. مذاکره با آمریکا نباید موجب تفرقه و شکاف درداخل کشور شود که کاملا نتیجه معکوس خواهد داشت. چهارم: سیاست فعلی کاخ سفید حذف ایران از منطقه است. کاخ سفید باید بپذیرد که باید هم با زبان احترام با ایران صحبت کند، هم به اصل عدم مداخله در امور داخلی ایران احترام بگذارد و هم حقوق و منافع مشروع و طبیعی ایران در منطقه را بپذیرد. پنجم: عناصر کلیدی تیم ترامپ و پمپئو علاقه و اعتقادی به مذاکره و مصالحه با ایران ندارند و دنبال سیاست تغییر رژیم و حمله نظامیبه ایران هستند. آنها همراه با متحدینشان یعنی اسرائیل و عربستان و امارات، با تمام توان مانعتراشی خواهند کرد. ژنرال ماتیس وزیر دفاع و فرمانده پنتاگون تنها عنصر کلیدی است که با سیاست تغییر رژیم و تقابل نظامیبا ایران مخالف است که فعلا او را تا حدی منزوی کرده اند.
در عین حال به نظر من در را برای مذاکره باید باز گذاشت تا در صورتیکه آمریکا زبان تهدید و تحقیر را کنار گذاشت، با زبان احترام صحبت کرد، در داخل هم نوعی اجماع به وجود آید و نهایتا هم اگر مقام معظم رهبری صلاح دانستند، مذاکره با هزینه کمتری انجام شود.
شما شخصیت و سیاست شخص ترامپ را چگونه ارزیابی میکنید؟
چهار نکته در مورد شخصیت و سیاست شخص آقای ترامپ: 1- من سال گذشته درمقاله ای گفتم آقای ترامپ را سیاه و سفید نباید دید. ترامپ شخصا نه تنها جنگ با ایران را نمیخواهد بلکه دنبال مذاکره و معامله با ایران است. او در سفر آقای روحانی در شهریور سال گذشته پیشنهاد دیدار با آقای روحانی را داد و چند بار هم وزارت خارجه آمریکا پیگیری کرد.حتی وقتی آقای روحانی رد کرد، ترامپ آقای مکرون رئیس جمهور فرانسه را واسطه کرد. باز هم آقای روحانی رد کرد. بعد مکرون پیشنهاد دیدار سه جانبه با حضور مکرون-ترامپ-روحانی را داد که بازهم آقای روحانی رد کرد. این خود نشانه روشنی است که شخص او مذاکره با ایران را میخواهد. شعارهای تند و توهین آمیزی که او علیه رهبر کره شمالی داد، بیسابقه بود. منتهی دو سه ماه بعد با رهبر کره شمالی نشست و او را مورد ستایش قرار داد. این نمونه خوبی برای ترامپ شناسی است. 2- او در داخل آمریکا و در روابط خارجی با چالشها و مشکلاتی مواجه شده که در تاریخ روسای جمهور آمریکا شاید بی سابقه باشد. اما موضوع دشمنی با ایران تنها موضوعی است که میتواند دو حزب بزرگ جمهوریخواه و دموکرات آمریکا را با ترامپ همراه کند. 3- متحدین بزرگ و سنتی آمریکا از فرانسه و آلمان و کانادا به عربستان و امارات و بحرین تبدیل شدهاند که با دشمن دائمیایران یعنی اسرائیل همدست شده و قصد کشاندن ترامپ به جنگ با ایران را دارند. امروز نفوذ عربستان و امارات در واشنگتن بیشتر از نفوذ فرانسه و آلمان است. آنها علاوه بر اینکه تماس و ارتباط نزدیک و فعالی با ترامپ و حلقه اول او دارند، صحنه را در واشنگتن با لابیهای بی سابقه اداره میکنند و از غیبت ایران هم بیشترین بهره را میبرند تا جایی که کار روی ایرانیهای مقیم آمریکا را هم شروع کردهاند. پمپئو از واشنگتن تا لس نجلس شش ساعت پرواز میکند که ایرانیهای جامعه ایرانی مقیم آمریکا را همراه کند. 4- ترامپ از برجام خارج شده و دو راه روی میز خود قرار داده و آن اینکه یا باید با ایران یک معامله کند یا ایران و سایر قدرتهای جهانی در امر حفظ برجام را ضربه فنی کند. مذاکرات و توافق با کره شمالی نشان داد که او شخصیتی دارد که در عمل امتیازهای بزرگ میدهد بشرطی که در تبلیغات بتواند در آمریکا و درصحنه بینالمللی وجاهت کسب کند.
برخی افراد شرایط موجود را بهترین دلیل اشتباه ایران در پذیرش برجام میدانند. نظر شما چیست؟
من برعکس معتقدم که شرایط فعلی بهترین دلیل بر تایید استراتژی پذیرش برجام توسط نظام جمهوری اسلامیایران است ، حداقل به پنج دلیل: 1- امروز برجام تنها عامل شکاف در جهان غرب و مخالفت اروپا و سایرکشورهای غربی با آمریکا در مورد نحوه تعامل با ایران است. 2- برجام موجب شده که هر چهار قدرت عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل، دبیر کل سازمان ملل، آژانس بین المللی انرژی اتمیو بقیه قدرتهای جهانی مثل هند درمقابل آمریکا ایستادهاند. 3- شاید اولین بار بعد از انقلاب است که ایران در تقابل با آمریکا متکی به قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد و یک پیمان چندجانبه معتبر بین المللی به نام برجام است و درصحنه جهانی از نظر قانونی و حقوقی دست برتر دارد. 4- در زورآزمایی آمریکا با ایران درمورد برجام، ایران در افکار عمومیجهان برنده شده و آمریکا بازنده. 5- برجام تنها ابزار مقاومت اروپا و روسیه و چین و هند و سایر کشورهای جهان درمقابل آمریکا درمورد بازگرداندن تحریمهای قبلی بویژه تحریم نفت و بانک مرکزی و سوئیفت است.
روحانی زمانی که به ترامپ اعلام کرد با دم شیر« ایران» بازی نکن در تغییر لفظی آشکار بر ضرورت حل مشکل ایران با سه کشور مهم عربستان، امارات و بحرین با لفظی خاص تاکید کرد. از این رو، اصلاح روابط با همسایگان در شرایط کنونی را چگونه ارزیابی میکنید؟
اصلاح روابط با کشورهای همسایه بویژه عربستان بسیار لازم است اما درمورد اظهارات دکتر روحانی دو نکته را باید ذکر کنم؛ اول اینکه بلافاصله بعد از اظهارنظر مثبت آقای روحانی در مورد قصد بهبودی روابط با عربستان و امارات و بحرین، شعار "موشکها در راه است، دوبی، ابوظبی و ریاض را تخلیه کنید"، داده شد. آقای روحانی اعلام کرد که "به غیر از تنگه هرمز، بسیاری تنگههای دیگر در اختیار داریم". روز بعد هم حوثیها به کشتیهای سعودی در تنگه باب المندب حمله کردند و یک مقام محترمیهم فرمودند "تصور کردند نفت عربستان را از این طریق صادر میکنند اما با زدن این ناوچه و با قهرمانی عزیزان ما در یمن، عربستان اعلام کرد دیگر کشتی نفتش را از باب المندب و دریای سرخ عبور نمیدهد". در این مورد خبرنگاران خارجی زیادی با من تماس گرفته و سوال میکردند که بالاخره سیاست ایران کدام است. من در این چند ساله برای روشنگری افکار عمومیجهانی، در دهها مقاله و مصاحبه و سخنرانی تاکید کرده ام که سیاست ایران حسن همجواری و روابط دوستانه با کشورهای همسایه است منتهی با چنین شرایطی دشمن براحتی میتواند اظهارات مثبت ایران درمورد بهبود روابط با عربستان و امارات و بحرین را سو استفاده و بی اثرکرده و ایران را متهم کند. دوم: اساسا عربستان و اسرائیل و امارات عناصر محوری فشار به ترامپ برای حمله نظامیبه ایران هستند. وقتی ایران و آمریکا وارد دیپلماسی تهدید و جنگ شده اند، در واقع عربستان و اسرائیل و امارات جشن گرفته و باور میکنند که به هدف فروپاشی ایران نزدیک شده اند. لذا درچنین موقعیتی چه دلیلی دارد که وارد پروسه بهبود روابط با ایران شوند. ممکن است کاهش تشنج در روابط آمریکا با ایران، موجب ناامیدی مثلث اسرائیل- عربستان-امارات شده و آنها را ناچار به ورود به پروسه تعامل با ایران کند اما هرچه تقابل آمریکا با ایران گسترش یابد، مثلث منطقهای ضد ایران به رهبری اسرائیل امیدوارتر شده و کشورهای عرب همجوار را از مسیر بهبود رابطه با ایران دورتر خواهدکرد.
راه برون رفت از روند تشدید تشنج آمریکا و ایران چیست؟
روند افزایشی و خطرناک تقابل کنونی آمریکا با ایران قابل مهار است. ابتکارات ایران در صحنه دیپلماسی از جمله حل بحرانهای جاری منطقه، ایجاد اجماع ملی، ایجاد امید در ملت، مهار افسارگسیخته سقوط ارزش پول ملی، اصلاحات ساختاری در اقتصاد کشور، خانه تکانی در برخی از دستگاههای کلیدی و کارآمد نمودن مدیران و هماهنگی قوا از جمله راهکارهای ضروری است.
به عنوان سوال پایانی؛ میتوان گفت که اکنون ایران وارد روابط استراتژیک با روسیه شده است؟ تا چه اندازه این توان را در روسیه برای ایستادگی در برابر آمریکا و حل مسئله برجام «به تعبیر برخی از تحلیلگران» میبینید؟
روابط با روسیه را نباید به روابط با آمریکا گره زد. ایران و روسیه دو همسایه بزرگ و کلیدی هستند که باید یک روابط استراتژیک، پایدار و جامع در سطح دو جانبه و منطقهای و بین المللی داشته باشند. دقیقا همین اصل درمورد روابط با چین و هند و سایر قدرتهای بلوک شرق صدق میکند. منتهی همزمان باید دو اصل مهم دیگر در دستور کار دیپلماسی کشور باشد. اول: کاهش تشنج با آمریکا و تقویت روابط با اروپا و سایر قدرتهای جهان غرب. دوم: سر و سامان دادن به روابط با کشورهای همسایه، جهان عرب و جهان اسلام.
افتاب یزد