رئيسي نمی‌آيد؛ قاليباف هنوز مشخص نيست

اخیرا اختلافات درونی اصول‌گرایان شدت گرفته و امکان ائتلاف و وحدت میان آنان از همیشه دشوارتر شد. سهم‌خواهی جبهه پایداری از انتخابات پیش رو موجب دشواری بیشتر اجماع میان اصول‌گرایان گردیده است. این در حالی است که احتمال نامزدی روسای قوای مقننه و قضائیه در روزهای منتهی به انتخابات افزایش یافته است. در هفته گذشته یکی از اعضای دو نهاد اجماع‌ساز اصول‌گرایان، یعنی شورای وحدت و شورای ائتلاف از حضور رئیس قوه‌قضائیه به عنوان نامزد انتخابات ریاست جمهوری حمایت کردند. همچنین اقدامات ریاست مجلس در موضوع سفرهای استانی و اعمالی از این دست، گاها انتخاباتی هم ارزیابی شده است. فعالان سیاسی نیز احتمال نامزدی او در انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم را جدی دانسته‌اند. در همین راستا گفت‌وگویی با حجت‌الاسلام حسین ابراهیمی عضو جامعه روحانیت مبارز داشته است که در ادامه می‌خوانید.

اخيرا صحبت‌هايي در خصوص احتمال نامــزدي سيد ابراهيم رئيسي در انتخابات رياست جمهوري به ميان آمده است. اين احتمال را چطور ارزيابي مي‌کنيد؟

آقاي رئيسي تاکنون هيچ تمايلي براي حضور در انتخابات از خود نشان نداده‌اند که بنا بر ارزيابي حضور يا عدم حضور ايشان در انتخابات باشد. تاکنون هرچه با ايشان صحبت شده است، تمايلي براي حضور در انتخابات نداشته‌اند. آقاي رئيسي گفته‌اند، بنا دارم برنامه تحول در قوه قضائيه را پيگيري کنم و تا اين لحظه متمايل به نامزدي در انتخابات رياست جمهوري نبوده‌اند. اگر ايشان در انتخابات حضور پيدا کنند، قطعا از حمايت اصولگرايان برخوردار خواهند بود و از سوي ديگر معتقديم که نيروهاي کارآمدي در کشور وجود دارند. اگر هم زماني مقرر شد که آقاي رئيسي براي نامزدي در انتخابات اقدام کنند، تدابير لازم در خصوص اداره قوه‌قضائيه انجام خواهد شد. ايشان کارهاي مهم و بي‌بديلي در قوه قضائيه انجام دادند و معتقدم با حضورشان در انتخابات رياست جمهوري به اين قوه آسيب وارد مي‌شود. بعيد مي‌دانم که آقاي رئيسي بناي نامزدي در انتخابات داشته باشند، مگر اينکه تکليفي بر ايشان وارد شود که بر اساس آن تکليف احساس کنند بايد در انتخابات وارد شوند. در جامعه روحانيت نيز تاکنون صحبتي در اين خصوص انجام نشده است و خود ايشان هم عضو جامعه هستند. جامعه روحانيت تاکنون وارد مصاديق نشده است. آنچه جامعه روحانيت به دنبال آن بوده، هماهنگي ميان اصول‌گرايان و جلوگيري از افتراق است. لذا در مصداق بحثي صورت نگرفته است.

در خــصوص آقاي قاليباف صحبتي ميان جامعه روحانيت شده است؟

هر چيزي ممکن است اتفاق بيافتد، يعني نمي‌توانيم درباره آقاي قاليباف قضاوت کنيم. ايشان اگر احساس کنند که وجودشان در رياست جمهوري يا مجلس موثرتر است، همان اقدام را انجام مي‌دهند. دعوت اصولگرايان نيز در اين خصوص موثر است که آن فرد احساس وظيفه کند و آن کار را انجام دهد.

بــا توجه به اختلافاتي که اکنون و در آستانه 1400 شاهد هستيم، از نگاه شما نامزد اصلح چگونه تعيين گرديده و باسد چه معيارهايي را مدنظر قرار داد تا اين فرد از سوي مردم انتخاب شود؟

طبيعي است که رئيس جمهوري انقلابي، جهادگر، کسي که خود را فراموش کند و نظام را مورد توجه قرار دهد و به فکر معيشت مردم باشد را نياز داريم. معيشت مردم امر سادهاي نيست و امروز مردم در اين زمينه مشکل دارند. گراني‌هاي روزانه، تورم و آشفتگي بازار مردم را ناراحت کرده است. دو مغازه در کنار يکديگر يک نرخ مشخص ندارند. يعني نظارتي وجود ندارد و برشي که بتواند جلوي مفسدين را بگيرد را نمي‌بينيم. مشخص نيست اجناس چگونه توليد و توزيع شده و به دست مردم مي‌رسد. طبقه مرفه مشکلي ندارند اما طبقه پايين جامعه در حال له شدن بوده دچار مشکل هستند. با اين نرخ‌ها نمي‌توان زندگي کرد. خط فقر بين 9 تا 10 ميليون تومان است، با اين حساب همه جامعه ما فقير هستند. حقوق مردم در جامعه حدود 3 تا 5 ميليون بوده و معدود افرادي هستند که بالغ بر 6 ميليون تومان درآمد دارند. مردم در مضيقه هستند و کسي بايد در انتخابات نامزد شود که از ظرفيت‌هاي بسيار زياد داخلي استفاده کند. بايد چشم طمع به بيرون را بست. تجارت و دادوستد لازم است اما تا به حال از خارجي‌ها چيزي را نديديم که به سود ما باشد. هميشه به ضرر ما کار کرده اند. کسي بايد رئيس جمهور شود که وابستگي به غرب نداشته باشد و با ظرفيت‌هايي که در داخل کشور وجود دارد، نيروي جوان را به کار بگيرد. نسل جوان مي‌تواند تحولات را در کشور به وجود آورده و مشکلات را حل کند. معتقديم نظام کارهاي بزرگي انجام داده اما مسئله معيشت تمام آن‌ها را تحت‌الشعاع قرار داده است. شاهکارهايي که نظام جمهوري اسلامي خلق کرده به چشم جامعه نمي‌آيد و علت آن نيز موضوع معيشت است. بايد مشکلات معيشتي در اسرع وقت به وسيله رئيس جمهوري آينده حل شود.

به نظر مي‌رسد در حال افزايش اختلافات ميان اصول‌گرايان هستيم. دو نهاد شوراي وحدت و شوراي ائتلاف را داشتيم و اخيرا جبهه پايداري اعلام کرده است، اين دو نهاد بايد تابع آنها باشند. با اين وضعيت ائتلاف براي اصول‌گرايان دشوارتر نشده است؟

شوراي وحدت دنبال سهم‌گيري و نامزد کردن افراد نيست، بلکه به دنبال وحدت و ائتلاف آقايان است. لذا تلاش جامعه روحانيت يا جامعه مدرسين اين است که مشکلات مردم را حل کنند. به همين سبب تحت عنوان هر کدام از نهادهاي شوراي وحدت، شوراي ائتلاف يا جبهه پايداري که جمع بشوند، مطلوب است. معتقدم اصول‌گرايان نمي‌توانند اين تفرق را حفظ کنند. حتما به وحدت يا ائتلاف خواهند رسيد.

آخــرين جــمع‌بـــنــدي جامعه روحانيت مبارز دربـــاره افراد و وحدت اصول‌گرايان چه بوده است؟

جمع‌بندي ما اين است که همه را به وحدت برسانيم و الا درباره مصداق هيچ بحثي اتفاق نيفتاده است. شايد در جلسه آتي اين بحث صورت بگيرد اما تاکنون بحثي رخ نداده است.

جلسه بعدي جامعه روحانيت چه زماني خواهد بود؟

ان شا ا... به زودي اين جلسه برگزار خواهد شد.