
رازهای انتخاباتی کرج
اسفند 94 در همین روزنامه گزارشی با عنوان رازهای انتخاباتی مشهد منتشر شد که از دومین کلانشهر ایران به عنوان پایگاه جدید گروه موسوم به دلواپسان رونمایی میکرد؛ آن روزها اصولگرایان که پایگاه اصلیشان قم بود، به دو گروه معتدل و رادیکال تقسیم میشدند. اگر نگوییم کفه ترازوی فضای سیاسی قم به سود یکی از اینها بود، دستکم میتوان گفت بین آن دو رقابتی وجود داشت که طیف دلواپس را دچار اصطکاک میکرد. به هر حال باید این واقعیت را پذیرفت که دلواپسان از هژمونی اصولگرایان معتدل که هم لباس آنها بودند بیشتر هراس داشتند تا از رقیب اصلاحطلب. این که همه رقبای انتخاباتی حسن روحانی در سالهای 92 و 96 مشهدی بودهاند تصادفی بوده یا از سر عمد شاید دردی را دوا نکند، اما در نهایت همه اینها باعث شد دلواپسان مشهد را به عنوان پایگاهی در مقابل اعتدال معرفی کنند.
به گزارش رو زنو :«رازهای انتخاباتی مشهد» روز هفتم اسفند روز برگزاری انتخابات مجلس دهم را نقطه عطفی برای شهر مشهد و خراسان رضوی خوانده بود؛ در این روز پنج کاندیدای طیف جبهه پایداری بدون سهم دادن به لیست امید وارد مجلس شدند. در همان روز آیتالله واعظ طبسی تولیت وقت آستان قدس رضوی در اثر حمله تنفسی راهی بیمارستان شد و یک هفته بعد دارفانی را وداع گفت. حالا درست مانند انتخابات آن سال، در روز برگزاری انتخابات 28 خرداد در حالی که رئیس قوه مجریه از طیف مشهدیهاست و سیدابراهیم رئیسی در کسوت رئیس قوه قضائیه از مدتها قبل به عنوان پیروز احتمالی ریاست جمهوری شناخته میشد، شهر دیگری خود را به جامعه نشان داد و آن شهری نیست جز کرج که چند سالی است که رسما از تهران جدا شده و به نام مرکز البرز شناخته میشود.
نتایج انتخابات شورای شهر کرج حاکی از آن بود که رای اول مردم این شهر آرای باطله بودند. در وهله اول شاید نارضایتی از مدیران شهری از هر دو جناح به ذهن متبادر شود، اما میزان مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری این استان نیز تصویر دیگری مشابه به دست میدهد. در زیر آمار دقیق آرای مردم البرز در ریاست جمهوری سیزدهم را آمده است. تعداد کل آرا 729هزارو87نفر است که از این تعداد 465هزارو 462نفر به سیدابراهیم رئیسی، 76هزارو 667نفر به محسن رضایی، 58هزارو 112نفر به عبدالناصر همتی، 26هزارو 634نفر به امیرحسین قاضیزادههاشمی رای دادند. جمع آرای نامزدها به 636هزارو 875نفر میرسد که نشاندهنده 92هزار و 212رای باطله است.کرجیها کمترین تمایل را در کل کشور به نامزدهای انتخابات نشان دادند. این شهر این بار نه با رای به لیست امید و نه با رای به لیست اصولگرایان خود را نشان داد؛ شهری که سال 96 در خیابانها شعار اصلاحطلب اصولگرا – دیگه تمومه ماجرا، سر داده بود، در انتخابات شورای شهر، رای اولش رای باطله بود و با کمترین مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری در بین سایر استانهای کشور 12.64درصد رای باطله داد؛ آن هم با 42درصد مشارکت در انتخابات. سوال پیش رو آن است که در کرج که روزگاری جزو تهران به حساب میآمده و اکنون با نام البرز استانی مستقل شده است چه میگذرد؟ در همین باره همدلی با تقی آزاد ارمکی جامعهشناس و استاد دانشگاه تهران به گفتوگو نشسته است. این جامعهشناس پیش از پرداختن به مقوله چهار میلیون رای باطله در سراسر کشور در سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری اشاره میکند و میگوید:«در این انتخابات چهار میلیون نفر معادل یک هشتم شرکت کنندگان رای باطله به صندوقها انداختند که این یک اتفاق استثنایی در تاریخ سیاسی معاصر ایران است. محدودیتهای بسیار مهمی برای کاندیداها در عدم احراز صلاحیتها به وجود آمد و یک نوع سوگیری و یک جانبهنگری به ذهن متبادر شد که همین موجب عدم مشارکت یا مشارکت منفی میشود. با این وجود حجم چهار میلیون رای باطله در انتخابات ریاست جمهوری بسیار اتفاق نادری است.»
نیروی سوم؛ نه اصلاحطلب و نه اصولگرا
آزاد ارمکی افزود:«من یکی دو سال است که از یک نیروی سوم صحبت میکنم، کسانی که کاندیدایشان نه اصلاحطلب است و نه اصولگرا؛ بلکه کاندیدای دیگری است که باید حضور میداشت و میتوانست حضور داشته باشد. افرادی که آمدند و رای باطله دادند کسانی هستند که با مشارکت یا دموکراسیخواهی مخالف نیستند، بلکه کسانی هستند که اهل مشارکتاند و حتی میتوانند 15 یا 20میلیون نفر شوند. این تعداد میخواهند انتخابات را برای زمانی نگه دارند که کاندیدای مطلوبشان در صحنه باشد. این چهار میلیون رای میتواند به 20 میلیون رای در انتخابات آینده تبدیل شود. در واقع شما 20 میلیون رای نهفته دارید که کاندیدایش نه آقای رئیسی است، نه همتی و نه دیگری؛ بلکه آدمی با مختصات دیگری است.»
ظهور پدیده کرج
آزاد ارمکی گفت:«تکرار رای باطله در شوراها و ریاست جمهوری در استان البرز باید ما را به چیز مشخصی برساند. ما میتوانیم از ظهور پدیده جدیدی در نظام سیاسی و اجتماعی ایران به نام تولد شهر کرج یاد کنیم. کرج شهری کاملا متفاوت به لحاظ سیاسی و منطق اجتماعی است. در گذشته درباره شهرهایی مثل مشهد یا اصفهان چنین صحبتهایی میشد. بعدها هم که بحث حاشیهنشینی پیش آمد، درباره اسلامشهر و سپس ری و پردیس صحبتهایی طرح شد که احتمال حادثه در بحث جریانهای اجتماعی و سیاسی برای آنها محتمل بود. اما امروز ما با پدیده شهر کرج رو به رو هستیم. به نظرم باید کرج را متمایز از شهرهای دیگر قلمداد کنیم.»
مردم کرج؛ مردمی سرپا ایستاده و در حال مهاجرت
او افزود:«جالب است که کرج به تهران وابستگی دارد، اما جزئی از تهران نیست. سرریز جمعیت تهران به کرج میرسد و البته جمعیت کرج هم به شهرهای حاشیهای سرریز میشود. کرج شهری بین تهران و شهرهای دیگر و گذرگاه تهران به غرب کشور است. نکته دیگر ترکیب جمعیتی کرج است که هزاران گروه، فرهنگ زبانی و قومیت در آن وجود دارد. مردمان کرج وجود دارند؛ مردمانی هستند که سرپا ایستادهاند و روی زمین ننشستهاند. این در حالی است که بخشی از مردم تهران، سمنان، کاشان و جاهای دیگر بر روی زمین نشستهاند و در خانههایشان و فرهنگشان مستقر هستند. اما اغلب مردم کرج سرپا ایستادهاند و در حال حرکت، مهاجرت و جابه جا شدن هستند. بخش اعظم آنها به تهران میآیند و برمیگردند. اگر به رفت و آمد تهران و کرج نگاه کنید در اتوبان تهران و کرج ترافیک سنگین و مترو بین شهری حجم بزرگی از افرادی مواجه میشوید که روزانه این مسیر را طی میکنند. با آنکه بخشی از این جمعیت به غرب مثل هشتگرد و ... میرودريال اما بیشتر جمعیت به تهران میآید.:
سرپا بودن نشان یک وضعیت اعتراضی است
استاد جامعهشناسی دانشگاه تهران افزود:«خود مقوله سرپا بودن و در معرض حرکت و مهاجرت بودن، به معنای قوام نگرفتن، الگو نپذیرفتن و یک وضعیت بلاتکلیفی است که خود نشان وضعیت اعتراضی است. به همین خاطر رای باطله البرز مثل آرای باطله دیگر نیست که میتواند به انتظار کنش دیگری برای دموکراسیخواهی باشد و مشارکت 4 میلیون را به 20 میلیون تبدیل کند؛ بلکه این رای میتواند یک پدیده اعتراضی شود و حادثه خلق کند. گمان میکنم باید از الان درباره شهر کرج اعلام خطر کرد؛ جایی که محل حوادث بزرگ اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی خواهد بود. از سوی دیگر همانطور که گفتم کرج بیشترین میزان مهاجرت را دارد، بیشترین جمعیت آسیبساز و آسیب دیده را نیز دارد.»
در آینده شاهد رفتار کرجی خواهیم بود
آزاد ارمکی ادامه داد:«یک بار به پلیس آگاهی رفته بودم و درباره جیببرها و علت افزایش تعداد آنها پرسیدم؛ پاسخی که دریافت کردم این بود که جیببرها از حاشیههایی مثل کرج به صورت خانوادگی میآیند و میروند. من نمیگویم که همه کرجیها اینگونه هستند، اما کرج جایی است که محل نیروهای آسیبدیده و آسیبساز است. خصوصا با انباشت جمعیت به حاشیه رفته شهر تهران و زندانهایی که در این شهر وجود دارد.»
این استاد دانشگاه همچنین در پایان گفت:«سابقه آقای رئیسی در این شهر هم بسیار مهم است. او دادستان این شهر بوده، جامعه او را میشناسند و نماد کسی است که نمیتواند مشکلات آسیبها را حل کند. در مجموع رای باطله کرج در انتخابات شورای شهر، مشارکت پایین و رای باطله در ریاست جمهوری یک رای اعتراضی است. ما در آینده باید شاهد ظهور یک نوع رفتار کرجی باشیم؛ چه در کرج، چه در تهران و چه در شهرهای دیگر.»