
تعدیل مواضع نشانه مثبتی در برجام است
روزنو :هفته گذشته شاهد بودیم که علی باقری، معاون سیاسی وزیر امور خارجه، برای رایزنی پیش از آغاز مذاکرات ایران با 1+4 به اروپا سفر کرد، در جریان این سفر اعلام شد که ایران برای لغو تحریمها مذاکره میکند نه ادامه مذاکرات از نقطهای که در ماههای گذشته متوقف شده است. همچنین سخنگوی وزارت امور خارجه درخصوص مسیر بازگشت آمریکا به برجام گفت: آنها باید بپذیرند که به عنوان مقصر اصلی وضعیت فعلی از مسیری که رفتهاند باید برگردند. باید تحریمهای ظالمانهای که بعد از خروج آمریکا از برجام اعمال شده یکجا و به صورت موثر برداشته شود و این تضمین را بدهند که هیچ دولتی در آمریکا مجددا دنیا و حقوق بینالملل را به سخره نخواهد گرفت و آنها قانون را زیر پا نمیگذارند و شرایط کنونی تکرار نخواهد شد، در تازه ترین تحول تد کروز، سناتور جمهوریخواه از ایالت تگزاس روز جمعه بار دیگر با انتشار یک توئیت به درخواست ایران از آمریکا برای تضمین عدم خروج دوباره از توافق هستهای در آینده واکنش نشان داد. تد کروز در حساب کاربری خود در توئیتر تاکید کرد که تضمین عدم خروج دوباره ایالات متحده از توافق هستهای در آینده تنها با تصویب برجام به عنوان یک معاهده در سنا ممکن است. در این راستا برای بررسی تحولات مربوط به برجام و موضع طرفهای این توافق با قاسم محبعلی، تحلیلگر مسائل بینالمللی و مدیر کل پیشین خاورمیانه وزارت امور خارجه به گفت و گو پرداخته است که میخوانید.
سفر دورهای علی باقری، معاون سیاسی وزیر امور خارجه، به اروپا پیش از آغاز مذاکرات برجام در 8 آذر و همچنین اختلاف نظر در مورد نقطه شروع مذاکرات را چگونه ارزیابی میکنید؟
از نظر خودشان ظاهرا راضی بودند، اما سطح ملاقاتها و دریافت ایشان به نظر نمیرسد که خیلی مناسب باشد. طرفهای مقابل تاکید میکنند که از همان نقطهای شروع بشود که متوقف شده است. منطقی هم این است چون اگر قرار باشد که از نو مذاکره بشود، طبیعی است که موضوعاتی از نقطه صفر از سوی طرفهای مقابل هم مطرح خواهد شد. مسأله مهم این است که باید دید که شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی با مسأله چگونه برخورد میکند و آیا منتظر میشود که مذاکرات شروع بشود یا اینکه ابراز نگرانیهایی که آژانس و آقای رافائل گروسی، مدیر کلّ آژانس بینالمللی انرژی اتمی، میکنند مورد توجه قرار میگیرد که این باعث پیچیده شدن مسأله میشود.
نظر شما در مــورد شروط ایــران برای بازگشت آمریکا به برجــام چیــست و همچنین طبق گفته تد کروز، سناتور جمهوریخــواه، تضمیــن عدم خروج دوباره ایالات متحده از توافق هستهای در آینده تنها با تصویب برجام به عنوان یک معاهده در سنا ممکن است، تحلیل شما چیست؟
بایدن اولین منتقد خروج ترامپ از برجام بود. بنابراین اگر موضوع ابراز نگرانی و تاسف به خاطر خروج از برجام است، که این مسله صورت گرفته است. در مورد سایر شروط خیلی عملی نباشد. در مورد معاهده باید بین دو کشور باشد؛ یعنی ایران و آمریکا باید جداگانه از برجام توافق کنند. برجام نمیتواند به یک معاهده تبدیل شود، چراکه زیرمجموعه قطعنامههای شورای امنیت است. برجام و مذاکرات 1+5 برای این شکل گرفت که ترتیباتی برای اجرای توافق شده یا مصالحه شده قطعنامههای شش گانه علیه ایران که در شورای امنیت صادر شده و تحریمها برقرار شده بود، باشد. اما اگر قرار باشد به یک معاهده تبدیل شود باید بین ایران و آمریکا صورت بگیرد و براساس قوانین داخلی آمریکا در مجلس سنا مورد تصویب قرار بگیرد که کار بسیار مشکلی است (با توجه به ترکیب شکننده جمهوری خواهان و دموکراتها در کنگره آمریکا) بنابراین انتظار تعهد از آمریکاییها که برجام توسط دولت بعدی و یا دولت فعلی لغو نمیشود از نظر قوانین داخلی آمریکا منتفی است مگر اینکه ایران و آمریکا خارج از قطعنامههای شورای امنیت با همدیگر مذاکره بکنند و به این توافق دوجانبه برسند و این معاهده به تصویب مجلسین دو کشور برسد که بحث جداگانهای است.
به نظر شما دورجدید مذاکــرات تا چه اندازه تامین کننده منافع ایران و تاثیرگذار بر اقتصاد ایران خواهد بود؟
موضوع اصلی این است که تا زمانی که ایران و آمریکا به برجام برنگشتند تحریمهای آمریکایی و بخشی از تحریمهای بینالمللی بر ایران برقرار خواهد بود و برجام میتواند گشایشی برای سیاست خارجی و اقتصاد ایران باشد نه اینکه انتظار داشته باشیم برجام حلال همه مشکلات باشد. بخشی از مشکلات به ساختار اداره کشور بر میگردد، به ترتیباتی که در اقتصاد کشور است که دولت در بخش مهمی از اقتصاد حاکمیت ندارد و هم اینکه سیاست خارجی در اختیار دولت نیست. تا وقتی که این مشکلات است نباید انتظار داشت که برجام به طور کامل مشکلات کشور را رفع بکند اما یک گشایش خواهد بود و همین طور اینکه همه تحریمها به مسأله هستهای مربوط نیست. بخشی از این تحریمها به موضوعات مورد اختلاف بین ایران و آمریکا و ایران و کشورهای اروپایی مانند تروریسم، حقوق بشر، برنامه موشکی و... بر میگردد. تا وقتی این موضوعات مورد حل و فصل قرار نگیرد انتظار اینکه سیاست خارجی ایران به حالت نرمال با کشورهای خارجی برگردد انتظار خیلی بالایی است.
مذاکرات 8 آذر بر سیاستهای منطقهای ایران تاثیر خواهد گذاشت؟
بله طبیعی است که حتما تاثیر خواهد گذاشت. موضوعاتی مانند حضور ایران در سوریه، لبنان، عراق و یمن، روابط ایران و عربستان سعودی و از همه مهمتر تهدید موجودیت اسرائیل موضوعاتی هستند که تا وقتی که این مسائل حل و فصل نشود انتظار اینکه مناسبات ایران با منطقه و جهان عادی بشود فکر نمیکنم که انتظار بجایی باشد.
تغییر مواضع تروئیکای اروپایی در قبال ایران را چگونه ارزیابی میکنید؟
اروپا همیشه سیاستش نسبت به ایران بنا به آنچه اعلام میکردند Engagement است. به فارسی میشود گفت برخورد فعال است. در حالی که انتقادهای خودشان را دارند، علاقه مند هستند که از طریق مذاکره و گفت و گو اختلافات حل و فصل شود. این سیاست ثابت اروپا در قبال ایران در طول چهل و سه سال گذشته بود. در دورههای مختلف صورت گرفته است زمانی تحت عنوان مذاکرات انتقادی که سه موضوع حقوق بشر، دموکراسی و اقتصاد بازار و مسائل امنیتی که بین ایران و اروپا بود، مورد بحث و بررسی قرار میگرفت و همین طور مسائل منطقهای. در دوره آقای خاتمی مذاکرات به مذاکرات جامع ارتقا پیدا کرد که همان موضوعات مطرح بود اما در سطح دوستانهتر و تمایلات بیشتر در دوره دولت بعدی مذاکرات قطع شد اما اروپاییها همچنان امیدوار هستند یعنی سیاست ثابت آنها این است که هم در موضوع مناسبات ایران و اروپا، هم در موضوع برجام و هم سایر موضوعات از طریق گفت و گو حل و فصل بکنند. اما حل و فصل از طریق گفت و گو به معنی استفاده نکردن از ابزارهای خودشان برای اعمال فشار به ایران، نیست. هر طرفی که در عین حال که به گفت و گو علاقه مند است از ابزار خودش استفاده خواهد کرد که این ابزار تهدید هم میتواند باشد. مذاکرات و دیپلماسی بدون وجود ابزار پیشرفت نخواهد کرد و هنگامی که مذاکرات به نتیجه میرسد که دو طرف بر اساس ابزار و امکاناتی که دارند با هم تعامل بکنند تا به یک نتیجه مرضی الطرفین برسند.
مذاکرات 8 آذر راه را برای برجام پلاس باز میکند؟
همانطور که دولت آقای بایدن اعلام کرده و در مقدمه برجام 2015 به آن اشاره شده است اجرای برجام میتواند مقدمهای باشد برای کمک به صلح و امنیت منطقه و جهان، طبیعتا اگر توافقی فوق برجام صورت بگیرد و طرفین علاقه مند باشند برای حل و فصل سایر مذاکرات برجام می تواند مقدمه خوبی باشد.
اسرائیل همیشه سعی درکارشکنی داشت، آیا این بار هم به دنبال کارشکنی در مذاکرات هستهای است؟
اسرائیل تا زمانی که مسألهای که مربوط به خودش است یعنی سیاست ایران در قبال نابودی اسرائیل حل و فصل نشده باشد، اسرائیل علاقه مند نیست که مناسبات ایران با کشورهای منطقه، اروپا و آمریکا بهبود پیدا کند و تلاش میکند برجام به شکست بخورد و مذاکرات به نتیجه نرسد تا موضوعی که مربوط به خودش و منافع اسرائیل را تامین میکند در سر تیتر یا اولویت مذاکرات قرار بگیرد.
رویکرد واحدی از دولت بایدن نمیبینیم از سوی دیگر مذاکره اصلی بیــن ایران و آمــریکا است و اروپاییها نقش حاشیهای دارند، نظر شما چیست؟
در دوره قبل مذاکره بین دکتر ظریف و جان کری بود. در واقع ایران و آمریکا با هم توافق کردند و بقیه طرفها به آن رضایت دادند. هر چند برخی از اعضا مانند روسیه و فرانسه نسبت به آن تحفظ (Reservation) داشتند و سعی میکردند این توافق به نتیجه نرسد ولی وقتی به توافق رسیدند آنها هم مجبور به پذیرش شدند. الان هم مذاکره با 1+4 مذاکره با واسطه است و آنها فقط انتقال دهنده نظرات طرفین هستند و تاثیر چندانی در حل و فصل اختلافات ایران و آمریکا نخواهند داشت. ضمن اینکه واسطه قرار دادن برای دو طرف منافع زیادی ندارد و مذاکرات را به جای ساده کردن پیچیدهتر میکند.
عدم شفافیت مواضع آمریکا، چرا اتفاق میافتد؟
موضع آمریکاییها شفاف است. آنها میگویند که ما به برجام بر میگردیم به شرط بازگشت ایران به تعهدات برجامی خودش، اما برجام حل و فصل کننده تمام اختلافات ایران و آمریکا نیست بنابراین سایر تحریمها برقرار خواهد بود و تا زمانی که به توافق نرسیم موضوع تحریمها را افزایش خواهند داد (اعمال فشار حداکثری) به نظر میرسد آمریکاییها همزمان از دو سیاست موازی استفاده میکنند علاقه به مذاکرات و بازگشت به برجام و از طرف دیگر استفاده از ابزار تحریمها و اعمال فشار برای وادار کردن ایران به مذاکره.
لغو تحریمها کلید واژه پر تکرار مقامات مذاکره کننده ایرانی است، برای چه؟
از بیانات و اظهارنظرهای آخر مقامات ایرانی به نظر میرسد مواضع ایران تعدیل شده است و دیگر بر روی لغو تمام تحریمها تاکید نمیکنند بلکه بر روی آنچه در برجام است و لغو تحریمهای هستهای تاکید بیشتری دارند. چرا که لغو همه تحریمها عملی نبود اگر قرار بود همه تحریمها برداشته شود طبیعی است که همه اختلافاتی که فی ما بین است (ایران -اروپا و ایران –آمریکا) که آن نیاز به مذاکرات وسیعتر و کاملتری دارد.
مسائل خاورمیانه به خصوص بحران اخیر لبنان و تاثیر آن در منطقه را چگونه میبینید؟
مشکلات امروز لبنان به نوعی محصول تحولات و اتفاقاتی است که در خاورمیانه رخ میدهد. مسائل فلسطین، سوریه، لبنان و مناسبات میان ایران و عربستان همگی رابطهای متقابل با هم دارند. اگر وضعیت سوریه همین امروز حل و فصل شود و مشکلی که میان دولت و مخالفینش وجود دارد رفع شود، آثار مثبتی روی لبنان میگذارد و همین طور بالعکس. مسأله مقاومت به مسائل داخلی لبنان و تحولات خاورمیانه گره خورده است. پوشیده نیست که حزبا... و أمل در عین اینکه در دولت مشارکت دارند، دچار مشکلاتی با ساختار دولت هستند. مسأله دادگاه حریری، انفجار بیروت و اینکه آیا حزبا...میتواند خارج از دولت یک نیروی نظامی باشد و آتش به اختیار عمل کند، از جمله موضوعات مهمی هستند که فراروی تحولات لبنان قرار دارد. بسیاری از کشورهای عربی از جمله عربستان، کمکهای خود به لبنان را منوط به حل و فصل این مسائل کردهاند و کشورهای غربی نظیر آمریکا و اروپا نیز همین سیاست را دنبال میکنند. بنابراین همانطور که اشاره کردم تا وقتی این معضلات حل و فصل نشود، نگرانیها نسبت به آینده پابرجا خواهند بود. لبنان کشور کوچکی است و اقتصاد کوچکی دارد. از این رو، کشورهای دیگر از آن تاثیر کمی میگیرند و این لبنان است که از تحولات سایر کشورها تاثیر میپذیرد. اگر قدرتهای منطقه را در ایران، عربستان، اسرائیل، مصر و ترکیه محصور کنیم، به نوعی وضعیت لبنان تحت تاثیر مناسبات میان این کشورها است. و اگر آرامشی در آنجا برقرار شود حاصل بهبود مناسبات میان همین بازیگران منطقهای است.