به روز شده در: ۲۷ خرداد ۱۴۰۴ - ۲۳:۵۵
کد خبر: ۵۶۱۷۵
تاریخ انتشار: ۰۹:۳۴ - ۰۵ اسفند ۱۳۹۲

لزوم تحرک در بدنه اجرایی کشور

روزنو :ماشاءا... شمس‌ الواعظین

 

نسل اجرایی سیاسی کشور به بهانه انباشت و داشتن تجربه از عرصه اجرایی خارج نمی‌شود و زمانی که این نسل در معرض کهولت سن، ناکارآمدی و از این قبیل مشکلات قرار بگیرد مشکلات فراوانی به بار خواهد آمد. این نسل اجرایی چه زمانی می‌خواهد اندوخته تجربه خود را به نسل بعدی انتقال دهد؟ این پرسشی است که مسئولان بلندپایه کشور باید به آن پاسخ دهند که چه زمان می‌خواهند از افراد جدید استفاده ‌کنند؟ باید وضعیت رفت و برگشتی در مجاری مدیریتی کشور شکل بگیرد. کشور اکنون با خطر انقراض نقش مدیریتی مواجه است. زیرا هیچ فرد جدیدی در عرصه مدیریتی کشور راه پیدا نمی‌کند و کسانی که پست‌ها، مسئولیت‌ها و حوزه‌های مدیریتی را در اختیار دارند آن را منحصر به خود کرده‌اند. مشکل دیگری که کشور ما با آن روبه‌روست، نبود نظارت بر مدیران از سوی مطبوعات مستقل است. اگر چنین رویه‌ای در کشور معمول بود با نظارت درست بر پست‌های مدیریتی مانع عملکرد منفی آنها می‌شد. زیرا مدیران ناکارآمد ما آینده‌ای برای حذف، محاکمه، مهاجرت و به حاشیه رفتن متصور نیستند. بنابراین حوزه‌های مدیریتی با خطر عدم اقبال نسل جدید به این حوزه‌ها مواجه می‌شود. در این حالت با وضعیت خطرناکی مواجه خواهیم شد. از یک طرف با پیری و کهنسالی بدنه اجرایی کشور روبه‌روییم و از طرف دیگر شاهد هیچ اقبالی از طرف بدنه اجتماعی برای تصدی این مسئولیت‌ها نیستیم. راهکاری که برای شرایط موجود وجود دارد انتقال نسل‌های جوان‌تر و جدیدتر به حوزه مسئولیتی کشور از طریق سرچشمه‌های تصمیم‌گیری در مورد پست‌های اجرایی است. این سرچشمه‌ها به معنی افرادی است که استعلام‌ها را در مورد صلاحیت شخصیت‌ها از سازمان‌های مربوطه صورت می‌دهند. در حالی که معیارهای این نهادها مربوط به سه نسل قبل است و موضوعاتی بعضا نه چندان مهم مانعی می‌شود تا این افراد به پست‌های مدیریتی در سطح بالا دست پیدا کنند. باید با یکسری اقدامات گشایشی رفته رفته معیارهایی متناسب با متغیرهایی که در جامعه وجود دارد تنظیم و تدوین کنیم تا بدنه اجرایی کشور دستخوش این ماجراها و مشکلات نباشد و پس از آن آرام آرام در حوزه‌های تصمیم‌ساز کشور و نظارتی مثل پارلمان و دیگر مراکز بتوانیم اجازه ورود نسل جدید را بدهیم که داشتن سعه صدر در این قسمت امر مهمی تلقی می‌شود. کشور ایران مختص نسل آینده است و او باید اداره‌کننده این سرزمین باشد. نسل گذشته چگونه به خود اجازه می‌دهد که در یک پست مدیریتی در تمام عمر خود باقی بماند؟ دوران بازنشستگی در حوزه سیاسی بر خلاف حوزه اجتماعی در ایران وجود ندارد. یک کارگر پس از 30سال کار سخت و زیان‌آور یا آسان بازنشسته می‌شود و امکان بازگشت به آن حوزه را ندارد. اما در حوزه­ سیاسی پس از 20سال کار اجرایی هاله‌ای اکسیر مانند اطرف افراد شکل می‌دهیم تا مشروعیت بقای شخص را در آن پست افرایش دهیم. بدنه سیاسی از بدنه اجتماعی در بسیاری از جهات پیروی نمی‌کند این جنبه‌ها شامل حوزه­ گفتمان و رفتار طبیعی می‌شود. همچنین پدیده‌ای به نام مرخصی در حوزه سیاسی کشور تعریف شده نیست و این حالت باعث به وجود آمدن خستگی افراد سیاسی کشور ما شده است که در عرصه‌های مدیریتی و نحوه­ رفتار خودنمایی می‌کند. مساله مهم دیگر پدیده‌ای به نام نیمکت ذخیره دولتمردان است که در کشور ما وجود ندارد تا اگر اتفاقی برای یکی از اعضای تیم اجرایی رخ داد بتوان جای وی را پر کرد. در نیمکت ذخیره مدیریتی کشور ما چه کسانی نشسته‌اند؟ با نیروهای ذخیره ما اکنون رفتارهای مناسبی صورت نمی‌گیرد. بنابراین نباید توقع داشت که بدنه سیاسی کشور همیشه سرزنده، پرنشاط، کارا و پرتحرک باشد. وجود این مشکل در مقیاس ملی وجود دارد و مربوط به جناح محافظه‌کار یا اصلاح‌طلب نیست. تبدیل به یک اپیدمی شده که در همه عرصه‌ها خود را نشان خواهد داد. در آینده‌ای نه چندان دور باید خود را آماده این مساله کنیم و راه مقابله با چنین رخدادی این است که به صورت دوره‌ای نسل‌های اجرایی جابه‌جا شوند تا بدنه اجرایی کشور دچار شوک نشود و هیچ ضربه‌ای به اندام جامعه وارد نشود. فرزندسالاری در بدنه اجتماعی را باید وارد دیوان‌سالاری کشور کرد و موقعیت‌های مناسب را برای تقویت آن فراهم کنیم تا مجبور نشویم که برای از دست دادن گذشتگان مرثیه بخوانیم.

ویژه روز
تصویر روز
خبر های روز