سایت روزنو | روزنو | Roozno

به روز شده در: ۲۶ آبان ۱۴۰۳ - ۱۶:۵۵
کد خبر: ۵۹۹۱۴۴
تاریخ انتشار: ۱۳:۳۰ - ۰۳ دی ۱۴۰۲

با این ترکیب مدیریتی و با روند و اعداد موجود ذخایر، ممکن است در بحث نفت هم مثل گاز به ناترازی برسیم / آن وقت مجبور می‌شویم بین صادرات نفت یا تأمین خوراک پالایشگاه‌های داخلی یکی را انتخاب کنیم / در یکی از مخازن نفتی مهم کشور، اگر همین روند تداوم داشته باشد، تا کمتر از ۱۰ سال آینده تولید نفت آن صفر خواهد شد

تاکنون بدرستی مطرح و تبیین نشده‌اند و لذا می‌پنداریم تبعات عدم وجود این الگو‌ها و استاندارد‌ها وجود ندارند. در حالیکه وجود دارند و روزبروز در حال تشدید هستند.
روزنو :

با این ترکیب مدیریتی و با روند و اعداد موجود ذخایر، ممکن است در بحث نفت هم مثل گاز به ناترازی برسیم / آن وقت مجبور می‌شویم بین صادرات نفت یا تأمین خوراک پالایشگاه‌های داخلی یکی را انتخاب کنیم / در یکی از مخازن نفتی مهم کشور، اگر همین روند تداوم داشته باشد، تا کمتر از ۱۰ سال آینده تولید نفت آن صفر خواهد شد

مسئله تحریم در کنار ناکارآمدی‌های مدیریتی باعث ایجاد بحران‌های عمیقی در صنایع نفت و مخازن کشور شده است. عدم توسعه و سرمایه گذاری در این زمینه که محل اختلاف دولت و مجلس نیز بوده است، چالش‌های جدی سد راه تولید نفت به وجود آورده که می‌تواند امنیت اقتصاد و انرژی در کشور را به شدت تهدید کند.

به جهت بررسی موضوع فوق گفتگو کردیم با رحیم سیلاوی، کارشناس ارشد مدیریت مخازن نفت و گاز و رئیس سابق اداره ارزیابی مخازن شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب، که در ادامه مشروح آن را می‌خوانیم:

چه خطراتی بخش بالادستی صنعت نفت ایران را تهدید می‌کند؟

بین چالش (challenge)، مشکل (trouble) و مسئله (Problem) باید تفاوت قائل شویم. در صنعت نفت با هر سه مواجه هستیم. بخش‌هایی که مرتبط با میادین نفت و گاز، طبیعت زمین‌شناسی آن‌ها و پیچیدگی‌های مرتبط با نحوه‌ی تولید از آن‌ها است که چالش‌های ما در کار هستند و بخش‌هایی که مرتبط با ساختار سازمانی و نحوه‌ی مدیریت صنعت نفت است که همان مشکلات و مسائل موجود در صنعت نفت است. برخی از چالش‌ها بصورتتکنیکالی، فنی و تخصصی قابل بررسی و رفع هستند، اما بسیاری از آن‌ها تابع نوع دوم و سوم یعنی trouble‌ها و problem‌ها هستند. مجموع این‌ها خطراتی است که صنعت نفت ما را تشکیل می‌دهند. خطراتی که ممکن است به قیمت از دست رفتن تمام فرصت‌های ما در این صنعت منجر شود.

اجازه بدهید این‌ها را تفکیک نکنم، چون نیازمند گفتگو و بحث طولانی است که در وقت این مصاحبه نمی‌گنجد. من لیستی بیان می‌کنم و تفکیک آن‌ها را برعهده خوانندگان و مخاطبین قرار می‌دهم.

در کشور‌ها و شرکت‌های پیشرفته در صنعت نفت، جهت بررسی و حل مجموع چالش‌ها، مشکلات و مسائل بخش بالادستی صنعت نفت استاندارد‌هایی تدوین شده و کار‌ها برمبنای این استاندارد‌ها انجام می‌شود. این استاندارد‌ها با گذشت زمان و کسب تجارب جدید بطور مرتب بروزرسانی می‌شود و بر مبنای این این استانداردها، الگو‌های مربوط به توسعه میادین نفت و گاز، توسعه سازمانی و مدیریت نیروی انسانی پیاده‌سازی و اجرا می‌شوند. ساختار سازمانی و ترکیب مدیریتی بخش بالادست صنعت نفت ایران (شرکت ملی نفت ایران) در زمینه‌ی مدیریت دارایی‌ها (نفت، گاز و نیروی انسانی) فاقد چنین الگو‌ها و استاندارد‌هایی است.

اما چرا تاکنون خطرات ناشی از فقدان چنین استاندارد‌ها و الگو‌هایی نمایان نشده است؟ به دو دلیل:

۱- تاکنون بدرستی مطرح و تبیین نشده‌اند و لذا می‌پنداریم تبعات عدم وجود این الگو‌ها و استاندارد‌ها وجود ندارند. در حالیکه وجود دارند و روزبروز در حال تشدید هستند.

۲-، چون تاکنون از ذخایر اولیه‌ی نفت و گاز تولید شده است. حجم زیادی از نفت و گازی که تاکنون از مخازن زیرزمینی استخراج شده‌اند با استفاده از انرژی و فشار طبیعی مخازن بوده است؛ لذا تا توانسته‌ایم از این ذخایر برداشت کرده‌ایم و، چون استخراج اینگونه ذخایر همراه با چالش‌های کمتری است، می‌پنداریم این وضع تا آخر همینگونه خواهد ماند. در حالیکه با بررسی وضعیت ذخایر نفت گاز کشور، درمی‌یابیم که خطر بزرگ کاهش و تمام شدن ذخایر اولیه بشدت صنعت نفت کشور را تهدید می‌کند.

اجازه دهید مجموع چالش‌ها، مشکلات و مسائل مربوط به بخش بالادست صنعت نفت ایران را بر مبنای همان استاندارد‌هایی که در کشور‌ها و شرکت‌های پیشرفته در صنعت نفت بکار می‌رود لیست کنم:

۱- موارد مرتبط با ساختار سازمانی: ساختار سازمانی شرکت نفت ایران ایرادات فراوانی دارد. تاکنون مطالعه دقیقی برای بهبود این ساختار و تغییر آن به سمت مدیریت دارایی‌ها و چابک‌سازی مدیریت هزینه‌ها و پروژه‌ها انجام نشده است. شرکت نفت ایران متولی مدیریت و تولید از میادین نفت و گاز است؛ لذا در بدیهی‌ترین حالت، ساختار سازمانی، بودجه‌ای و هزینه‌کرد آن بایستی میدان‌محور یا مخزن‌محور باشد، اما فاصله زیادی با آن ساختار دارد. مرز‌های بخش‌های راهبرد (Strategy)، تدبیر (tactical) و فنی (Technical) در ساختار شرکت نفت ایران نامشخص است. بعنوان مثال، در تدوین توسعه میادین نفت و گاز بسیار پیش آمده که استراتژی‌ها در بخش تکنیکال تدوین شده و به بخش‌هایی که باید استراتژی تدوین کنند دیکته می‌شود. در واقع جهت‌ها و فلش‌ها برعکس است. در شرکت نفت ایران بخش زیادی پروژه‌های ناتمام، ناقص یا نابجا وجود دارد که ناشی از این ساختار معیوب است. برای اغلب میادین و مخازن نفت و گاز، برنامه‌های کوتاه‌مدت، میان‌مدت و بلندمدت وجود ندارد. چون بخش‌های استراتژی و تدبیر تقریبا تعطیل است. البته تلاش‌هایی جهت احیای این بخش‌ها شد، اما یا ناکافی بوده و یا رها شدند.

بدلیل عدم وجود مرز‌های بین این بخش‌های ذکرشده، ایرادات و اشکالات زیادی در نحوه‌ی جذب و هزینه‌کرد اعتبارات، اولویت‌بندی پروژه‌ها و بسیاری از موارد مهم و اساسی وجود دارد. در ارتباط با ساختار سازمانی بهینه مطالب زیادی می‌توان مطرح کرد که در این مقال نمی‌گنجد، اما به نظر می‌رسد بطور جدی باید نسبت به بهبود ساختار فعلی و ارتقاء جایگاه عملکردی شرکت نفت ایراناقدام کرد.

۲- موارد مرتبط با مدیریت دارایی‌ها: بر مبنای یکی از استاندارد‌های بروز و پیشرفته موجود د صنعت نفت که در انحصار یکی از شرکت‌های معتبر بین‌المللی نفت و گاز است، در بخش بالادست صنعت نفت دارایی‌ها عبارتند از: چاه‌ها (Wells)، مخازن نفت و گاز (Reservoir) و تأسیسات سطح‌الدرضی (Facilities). این استاندارد بر مبنای مدیریت چاه‌ها-مخازن-تأسیسات و با عنوان WRFM معروف است. اجازه دهید بر مبنای همین تعریف و با اضافه کردن یک آیتم H (بعنوان شاخص نیروی انسانی) و بر مبنای عبارت H-WRFM، برخی از چالش‌ها، مشکلات و مسائل مربوط به هریک از دارایی‌های مذکور را بصورت تیتروار بیان کنم:

H (نیروی انسانی Human resources): عدم توجه به بخش معیشتی و عدم پرداخت دستمزد‌های متناسب با بخش بین‌المللی و در نتیجه مهاجرت یا رغبت به مهاجرات نیروی انسانی موجود، بی‌توجهی به آموزش دقیق و بروز و مبتنی بر روش‌های نوین، بی‌توجهی به نحوه‌ی ارتقاء مبتنی بر تجربه-کارآیی-بابرنامگی نیروی انسانی و ارتقا و انتخاب مدیراتن میانی و ارشد بصورت سیاسی، عدم تناسب امکانات اداری (میز، صندلی، رایانه، فضای اداری و ...) با شرح وظایف کارکنان.

W (چاه‌ها Wells): عدم استفاده از تکنیک‌های بروز و پیشرفته حفاری و تکمیل چاه‌ها، عدم استفاده از تکنیک‌های بروز و پیشرفته انگیزش چاه‌ها (مانند فرکچرینگ)، عدم وجود مدل‌های بروز و پیشرفته مدلسازی چاه‌محور، عدم استفاده از تکنولوژی‌های مرتبط با چاه‌های هوشمند، عدم وجود سیستم مانیتورینگ بروز و دقیق

R (مخازن Reservoirs): تخلیه‌ی ذخیره‌ی اولیه‌ی مخازن و قرار داشتن اغلب مخازن نفت و گاز ایران در دوره‌ی کاهش تولید، عدم استفاده از روش‌های بروز و پیشرفته ازدیادبرداشت در مخازن، عدم وجود سیستم‌های کسب، مانیتورینگ و آنالیز داده‌های برخط در مخازن، عدم توجه به روش‌های افزایش ذخایر مخازن

F (تأسیسات Facilities): قدیمی و فرسوده بودن بسیاری از تأسیسات، طولانی بودن پروژه‌های مربوط به احداث تأسیسات جدید، عدم وجود سیستم مانیتورینگ پیشرفته و دقیق، عدم وجود سیستم جامع مدیریت خطوط لوله، وجود ایرادات و اشکالات قابل توجه در برنامه‌های تعمیرات اساسی و عدم هزینه‌کرد کافی در این بخش، عدم وجود سیستم‌های تأسیسات کم‌ظرفیت و موقت برای مخازن یا پروژه‌های کوچک یا موقت، عدم وجود تأسیسات لازم برای تولید از مخازن و چاه‌ها با برش آب بالا.

۳- تحریم‌ها و موارد مرتبط با محدودیت در دستیابی به تکنولوژی‌های بروز و بازاریابی و فروش نفت خام

یکی از سوالاتی که معمولا مطرح می‌شود این است که چه میزان نفت تاکنون از میادین نفتی ایران برداشت شده و چه میزان باقی مانده است؟

شاید بیان دقیق اعداد میزان نفتی که تاکنون استخراج شده و میزان نفت قابل برداشتی که در ایران در زیرزمین باقی مانده است به صلاح نباشد، اما اجازه دهید به نکات مهمی که در این زمینه وجود دارد اشاره کنم.

نکته اول این است که هر میزان نفتی که در زیرزمین در مخازن نفتی وجود دارد فقط بخشی از آن با استفاده از روش‌های طبیعی (انرژی طبیعی مخزن) یا روش‌های مصنوعی قابل استخراج است و بخش قابل توجهی از نفت مخازن بدلیل کاهش توان و انرژی طبیعی مخازن و همچنین محدود بودن تکنولوژی‌های تأمین انرژی مصنوعی در زریر زمین باقی می‌ماند. برآورد‌ها نشان می‌دهد که اگر تمام مخازن نفتی جهان بوسیله انرژی طبیعی خودشان تولید کنند بطور میانگین فقط ۳۰ از کل نفت موجود در زیرزمین را می‌توان استخراج کرد. بعنی ۷۰ درصد از نفت کل جهان زیرزمین باقی خواهد ماند. اگر روش‌های مصنوعی در همه مخازن نفت جهان اجرا شود، علاوه بر آن ۳۰ درصد، نهایت تا ۲۵ درصد بیشتر می‌توان نفت استخراج کرد. یعنی با روش‌های طبیعی و مصنوعی، بطور کلی از کل نفت موجود در زیرزمین، می‌توان ۵۵ درصد را استخراج کرد و ۴۵ درصد آن در زیرزمین باقی خواهد ماند. این اعداد خوشبینانه و بافرض یکسان بودن شرایط برای کل مخازن نفتی دنیاست. در حالی که می‌دانیم اینگونه نیست و بسته به شرایط زمین‌شناسی مخازن و نوع و خواص سنگ و نفت آن‌ها عدد‌ها متفاوت است. مثلا برای مخازن ایران، بطور میانگین حدود ۲۵ درصد از نفت موجود در مخازن با استفاده از انرژی طبیعی مخازن قابل استخراج است. نکته مهم در مورد مخازن ایران همینجاست. تاکنون هرچه نفت از مخازن ایران تولید شده، با استفاده از انرژی طبیعی مخازن بوده است. بسیاری از مخازن، با افت انرژی و فشار طبیعی مواجه شده‌اند.

در ۱۳ مخزن از مناطق نفتخیز جنوب طرح تزریق گاز بعنوان روش مصنوعی از سال‌های قبل شروع شد، اما متأسفانه تاکنون بدلیل عدم وجود گاز گافی برای تزریق، فقط حدود ۳۸ درصد از برنامه محقق شده است. بنابراین مخازن نفتی ایران به دوره‌ای از عمر خود رسیده‌اند که بخش قابل توجهی از نفتی که از طریق انرژی طبیعی خود باید تولید کنند را تولید کرده‌اند و به مرحله‌ای رسیده‌اند که باید روش‌های مصنوعی تولید که به آن‌ها روش‌های ازدیاد برداشت می‌گویند بر روی آن‌ها اجرا شود، اما برنامه‌ای برای این اقدام تدوین نشده است.

بنابراین جواب این سوالتان را بطور خلاصه اینگونه بیان می‌کنم که هرچه تاکنون از مخازن نفت ایران استخراج کرده‌ایم از نفتی بوده است که بوسیله انرژی طبیعی مخازن قابل تولید بوده است. با توجه به اینکه اغلب مخازن بزرگ و مهم نفتی ایران در دوران کاهش تولید و افت انرژی و فشار طبیعی خود قرار دارند، بنابراین نفت قابل توجهی که بتوان با استفاده از انرژی طبیعی مخازن بتوان آن را تولید کرد باقی نمانده است و باید و باید و باید به سمت اجرای روش‌های تولید ثانویه و ثالثیه (روش‌های مصنوعی) برویم.
اشتراک مناقصات مزایدات بمناسبت یلدا با 12 ماه هدیه (بهترین فرصت)
تبلیغ
اشتراک مناقصات مزایدات بمناسبت یلدا با 12 ماه هدیه (بهترین فرصت)
اشتراک تخفیفی
yn-ad

پس با این توضیحاتی که دادید، این سوال پیش می‌آید که آیا با این روند امکان دارد که تولید نفت در ایران باتوقف مواجه شود؟‌

نمی‌توان از کلمه توقف تولید نفت استفاده کرد. ولی با این ترکیب مدیریتی و با روند و اعداد موجود ذخایر و در صورتی که اقداماتی جهت بازنگری در روش‌های توسعه و تولید میادین و مخازن نفتی و بازنگری در روش‌های تخمین و براورد ذخایر نفت انجام نشود، با کاهش تولید نفت مواجه خواهیم شد و ممکن است همان واژه‌ای که در حال حاضر برای گاز باعنوان ناترازی بکار می‌برند برای نفت هم اتفاق بیفتد. یعنی به مرحله‌ای برسیم که تولید نفت ما به حدی برسد که مجبور شویم بین صادرات نفت خام یا تأمین خوراک پالایشگاه‌های داخلی یکی را انتخاب کنیم. بعنوان مثال در یکی از مخازن نفتی مهم کشور، اعداد ذخایر باقیمانده نفتی و تولید آن به گونه‌ای است که اگر با همین روند تولید فعلی، نفت از این مخزن استخراج شود تا کمتر از ۱۰ سال آینده تولید نفت آن صفر خواهد شد و یا اینکه اگر بخواهیم تولید نفت آن را مدیریت کرده و از ایجاد مشکلات تولیدی بیشتر در این مخزن جلوگیری کنیم، بایستی تولید نفت آن را ۷۰ درصد کاهش دهیم.

راهکار‌های عدم رسیدن به این مرحله موجود است ولی مستلزم این است که افراد بابرنامه و کارامد در راس کار باشند. با تغییر ساختار شرکت نفت و با سبک نوین مدیریت یکپارچه مخازن و تولید نفت، بایستی نسبت به انجام مطالعات و اجرای روش‌های افزایش ذخایر نفت اقدام کنیم. این روش‌ها مستلزم تغییر بینش فردی و سازمانی است و با ساختار موجود شرکت نفت ایران امکان رسیدن به این مهم وجود ندارد.

فقدان تکنولوژی چقدر به صنعت نفت ما ضربه زده و چه باید کرد؟

پاسخ این سوال را در همان سوال اول که چالش‌ها، مشکلات و مسائل مربوط به WRFM را توضیح دادم نهفته است. دقت بفرمایید که فقدان تکنولوژی روز دنیا در بخش حفاری، تولید و تأسیسات با بخش بالادستی ما چه کرده است. بعنوان مثال در بخش حفاری در صورت وجود تکنولوژی حفاری افقی با طول بلند که اصطلاحا ERD نامیده می‌شود می‌توانستیم علاوه بر اینکه از هزینه‌های اضافی حفاری چاه‌های اضافی جلوگیری کنیم، میتوانستیم بسیاری از مشکلات تولیدی که در چاه‌های عمودی بوجود می‌آید را نیز نداشته باشیم. همچنین می‌توانستیم برخی از میادین مشترک را توسعه دهیم و از مزایای تکنولوژی ERD در مخازن مشترک و همچنین مخازن دارای سنگ متراکم استفاده کنیم. در بخش تولید از چاه‌ها عدم وجود تکنولوژی بروز دنیا باعث شده که علاوه بر بالا رفتن هزینه‌ها، از افزایش بهره‌وری چاه‌ها نیز محروم بوده‌ایم. بعنوان مثال، اجرای روش فرکچرینگ (Hydraulic Fracturing) موجب می‌شود که بهره‌دهی چاه بین ۲ تا ۴ برابر شود. تا سال ۲۰۲۰ حدود ۳ میلیون عملیات فرکچرینگ در دنیا انجام شده که سهم کشور ما تقریبا صفر بوده است. یا در بخش تکمیل چاه، روش‌های بهینه‌تر که آسیب کتری به چاه می‌زند وجود دارد که ما از آن‌ها بی‌بهره‌ایم. بعنوان مثال استفاده از روش‌های تکمیل دوگانه یا چندگانه در چاه‌ها که می‌توان بطور همزمان از چند لایه یا مخزن در یک چاه استفاده کرد، یا استفاده از روش مشبک‌کاری Fish Bone که آسیب کمتری به مخزن وارد می‌کند. همچنین می‌توان به روش‌های اسیدکاری چاه در حین حفاری و پمپ‌های سرچاهی و موارد بسیاری دیگر نیز اشاره نمود. در بخش مخزن نیز همانگونه که در پاسخ به سوال دوم عرض کردم، عدم وجود تکنولوژی بروز باعث شده که از اجرای بسیاری از روش‌های مصنوعی تولید (ازدیاد برداشت) محروم بمانیم.

بطور کلی در اسخ به این سوال بطور خلاصه باید بگویم که عدم وجود تکنولوژی بروز در بخش بالادستی صنعت نفت منجر به سهمسئله شده است:
انواع سپتیک تانک پلی اتیلنی با بهترین قیمت و گارانتی 10 ساله
تبلیغ
انواع سپتیک تانک پلی اتیلنی با بهترین قیمت و گارانتی 10 ساله
مشاهده و خرید
yn-ad

۱- بالارفتن هزینه‌ها

۲- پایین آمدن بهره‌وری چاه‌ها

۳- کاهش توان تولید مخازن

چه باید کرد؟ در بخش‌های قبل اشاره کردم. بطور خلاصه: ارتقاء جایگاه عملکردی شرکت نفت ایران. برای این کار الزاماتی نیاز است. مهمترین آن تغییر ساختار و در نهایت اجرای روش مدیریت جامع مخزن-تولید. در این زمینه برنامه لازم و جامعی تدوین شده است که می‌توان در وقت مقتضی و در جمعی فنی و دلسوز و بدور از تعصبات جناحی و سیاسی آن برنامه را مطرح و بررسی کرد.

نسبت به کشور‌های نفتی از جمله کشور‌های منطقه مانند عراق، عربستان، کویت و ...، ایران در چه وضعیتی قرار دارد؟

بسیاری از کشور‌های مذکور ۳ موردی که بخش بالادستی ما با آن دست و پنجه نرم می‌کند و از آن ضربه خورده است را حل کرده‌اندولی برای ما هنوز لاینحل باقی مانده‌اند:

۱- ساختار سازمانی مناسب

۲- استفاده از نیروی انسانی بابرنامه و کارامد در مدیریت‌های ارشد و میانی

۳- دسترسی به تکنولوژی روز

جهت بررسی ساختار سازمانی مناسب و استفاده از نیروی انسانی بابرنامه و کارامد کافی است در مورد بعنوان مثال آرامکو عربستان یا ادنوک امارات تحقیق بفرمایید.

در ارتباط با تکنولوژی روز نیز بسیار از ما جلوتر هستند. بعنوان مثال شرکت‌های آرامکو عربستان و ادنوک امارات در زمینه حفاری از پیشرفته‌ترین تکنولوژی‌ها استفاده می‌کنند. طولانی‌ترین حفاری افقی ERD یکی دو سال پیش توسط ادنوک انجام شد. در زمینه برنامه ریزی برای اجرای روش‌های پیشرفته تولید از چاه‌ها، عربستان و کویت از بروزترین پمپ‌های سرچاهی استفاده می‌کنند. در زمینه‌ی اجرای روش‌های ازدیاد برداشت اغلب این کشور‌ها از این روش‌ها بدون هیچ مشکلی استفاده می‌کنند. عمان بعنوان هاب اجرای پایلوت روش‌های ازدیاد برداشت ثالثیه در جهان شناخته شده است. در بحث توسعه میادین مشترک با ایران، کشور‌های رقیب همسایه نسبت به ما از امکانات، سرعت‌عمل و برنامه‌ریزی بهتری برخوردارند. بعنوان مثال به برنامه عراق برای توسعه میدان مجنون و افزایش پلکانی تولید آن با استفاده از روش‌های چاه‌محور (مانند سیستم رفع رسوب‌های آسفالتی در چاه‌ها تا تکمیل چاه) و مخزن‌محور (تزریق آب) دقت فرمایید. سیستم توسعه یکپارچه مخزن-تولید در این کشور‌ها اجرا می‌شود. بهترین سیستم‌های مانیتورینگ و آنالیز داده‌ها اجرا می‌شود. می‌توان به اقداماتی که در کویت برای آنالیز داده‌های چاه‌های مجهز به پمپ‌های سرچاهی انجام شد مراجعه شود تا به بزرگی و اهمیت این اقدامات که منجر به افزایش بهره‌وری بخش زیادی از چاه‌های آن شد پی برده شود.

ویژه روز
عکس روز
خبر های روز