ما و مجاهدان شنبه
باید از دوگانه مجاهدان جمعه و شنبه عبور کرده و به همان تخصصی که خود پزشکیان به آن اعتقاد دارد، رجوع کنیم
هدف ما در این انتخابات پیروزی بود. پیروزی نه در انتخابات، بلکه پیروزی در اداره بهتر کشور. پس کار پایان نیافته و هر آنچه مسیر این پیروزی را متوقف یا کندتر کند، به کمپین مسعود پزشکیان ضربه میزند. با عبور از مرحله ابتدایی و انتخاب پزشکیان بهعنوان رئیسجمهور، وارد مرحله دوم یعنی اداره امور میشویم. اینجا شاخص اصلی برای انتخاب همکاران مسعود پزشکیان هم همانطور که خودش در مناظرهها بارها به آن اشاره کرد، باید تخصصگرایی و عبور از دوگانه مجاهدان جمعه و شنبه باشد.
هدف ما در این انتخابات پیروزی بود. پیروزی نه در انتخابات، بلکه پیروزی در اداره بهتر کشور. پس کار پایان نیافته و هر آنچه مسیر این پیروزی را متوقف یا کندتر کند، به کمپین مسعود پزشکیان ضربه میزند. با عبور از مرحله ابتدایی و انتخاب پزشکیان بهعنوان رئیسجمهور، وارد مرحله دوم یعنی اداره امور میشویم. اینجا شاخص اصلی برای انتخاب همکاران مسعود پزشکیان هم همانطور که خودش در مناظرهها بارها به آن اشاره کرد، باید تخصصگرایی و عبور از دوگانه مجاهدان جمعه و شنبه باشد.
سنجاقشدن به کمپین برنده
همه ما با مجاهدان شنبه آشنا هستیم. کسانی که کنار میایستند و به محض پیروزی سروکله آنها برای گرفتن سهمها پیدا میشود. این یکی از بزرگترین آفتهای رسیدن مردم به مطالباتشان است که نه از یک طرف، بلکه از دو سو ممکن است مسعود پزشکیان را با خطر ناکارآمدی روبهرو کند. صبح شنبه 16 تیرماه 1403 ما با سه دسته مشخص روبهرو شدیم. دسته اول کسانی بودند که برای پیروزی مسعود پزشکیان در انتخابات تلاش کردند، دسته دوم متخصصان و کارشناسان هستند که مهم نیست چقدر برای پیروزی تلاش کرده باشند و دسته آخر کسانی بودند که از صبح روز شنبه تلاش میکنند خودشان را به اردوگاه پیروز انتخابات سنجاق کنند و به دنبال پستها و مناصب هستند. اجازه بدهید بخشی از آنها را در یک مثال شخصی بیان کنیم. در دوران انتخابات با افراد زیادی از گروههای مختلف برای کسب رأی گفتوگو کردم. در این میان فردی از نزدیکان که اتفاقا همواره به اصلاحطلبان رأی میداد، تا آخر بر نظر تحریمی خود باقی ماند. او روز جمعه حاضر نشد رأی بدهد، اما واکنش صبح شنبه او جالب بود. او صبح شنبه مدعی شد «خودم رأی ندادم اما بیش از صد نفر را برای رأیدادن قانع کردم و به پای صندوق رأی فرستادم». در واقع او چون میدانست ما از نظر او مبنی بر رأیندادن آگاه هستیم، نمیتوانست رأیدادنش را مثال بیاورد، با این حال تلاش کرد خودش را در زمره کسانی قرار دهد که در طرف پیروز ماجرا ایستادند. مجاهدان شنبه البته حد بالاتری از فرد مدنظر ما هستند. آنها نهتنها خودشان را به کمپین برنده سنجاق میکنند، بلکه اساسا تلاش میکنند در جلوی صف بایستند و خود را نامزد اصلح برای به دست گرفتن امور معرفی کنند. آنها از صبح شنبه اول وقت دست به کار شدند و برای رسیدن به مناصبی که میخواهند، از هیچ کوششی فروگذار نکردند. این دسته خصوصیاتی دارند که باید آنها را شناخت. خصوصیاتی که آنها را از دیگران متمایز میکند.
خصوصیات مجاهدان شنبه
1- در پیروزی نقش مستقیمی ندارند.
2- کنار گودنشین هستند و حاضر نیستند اعتبارشان را برای پیروزی آن فرد هزینه کنند.
3 - همیشه آماده و حاضر برای کارهای مدیریتی هستند و از حاصل دسترنج دیگران استفاده میکنند.
4 - همواره یک دست کت و شلوار اتوخورده در کمد دارند که به محض پیروزی به تن میکنند.
5 – اهل عرقریختن و زحمتکشیدن برای کارها نیستند.
6– نگاهشان به مردم از بالا به پایین است.
7 – با افکار، اندیشهها و مطالبات مردم نزدیکی زیادی ندارند.
8 - توانایی دریافت سریع نظرات مردم و اعمال آن در مسئولیتها را ندارند.
خصوصیات مجاهدان جمعه
1- در پیروزی نقشآفرینی مستقیم داشتند.
2 – در میانه گود دریافت رأی و نظر مردم حضور دارند و آبرو و اعتبار خودشان را برای اهداف هزینه میکنند.
3 – اهل عرقریختن و تلاش برای به دست آوردن پیروزی هستند، درعینحال که اطمینان ندارند پیروزی حتمی است.
4- از حاصل دسترنج خود میخورند، نه دسترنج دیگران.
5 – اهل نمایش خود نیستند.
6- اکثرا به اندازه مجاهدان شنبه دارای رزومه و سابقه مدیریتی نیستند.
7 – با نظرات مردم آشنا هستند و به واسطه حضور گسترده در صحنه مواجهه مردم در انتخابات، مطالبات آنها را بهتر درک میکنند.
8 – بهراحتی احساسات و عواطف مردم را دریافت میکنند و برای دریافت آن نیاز به آمارها و ارقام مدیریتی ندارند.
توجیهپذیر بودن تصمیمات
بهاینترتیب سؤال اصلی که وجود دارد، این است که چه کسی برای مدیریتهای طراز اول و مدیریت میانی مناسب است؟ از اینرو مهم است که اولا از دوگانه مجاهدان جمعه و شنبه عبور کنیم و به همان تخصصی که خود پزشکیان به آن اعتقاد دارد، ارجاع دهیم.
اگرچه معتقدم که مجاهدان جمعه، تمام تلاش و کوشش خود را در زمانی انجام دادند که چشمانداز پیروزی وجود نداشت و همینها بیشترین وفاداری و تلاش را برای پیروزی انجام خواهند داد، با این حال باز هم بر این باورم که اصل بر عبور از این دوگانه است و برای تحقق پیروزی باید به تخصص اولویت بیشتری داد.
مجاهدان جمعه عموما برای کسب پست و مقام دستوپا نمیزنند. اگر کمکی از آنها خواسته شود، به آن عمل میکنند؛ چه در دولت، چه در حوزه اجتماعی و اقتصادی. با این حال نمیتوان این هشدارها را هم به دکتر پزشکیان نداد و دردمندانه به او یادآور نشد که:
مجاهدان شنبه عموما کسانی هستند که ارتباطشان با جامعه قطع است. علت اینکه آنها حاضر به هزینهکردن از اعتبار و آبروی خود نشدند، این است که درک درستی از حرکت مردم نداشتند. همین مسئله نشان میدهد آنها ارتباط مؤثر و مستقیمی با مردم ندارند.
انتخاب مجاهدان شنبه برای مدیریتها باعث میشود تا شاهد غلبه رفاقتها بر تخصصها و کارشناسان باشیم.
مجاهدان شنبه از آنجا خطرناک هستند که اولا هیچگونه وفاداری به مسعود پزشکیان نداشته و حاضر نبودند برایش به میدان بیایند. دوم اینکه اگر دقت کنیم، حتما آنها بخشی از تخممرغهای خودشان را در کمپین طرف مقابل هم گذاشتند. سوم اینکه دیدهشدن شخصی آنها در مناصب مدیریتی، برایشان از موفقیت برنامههای دولت مهمتر است.
با توجه به ضعف تشکیلات حزبی و کادرهای تربیتشده، درصورتیکه مسعود پزشکیان بخواهد مجاهدان جمعه خود را همچنان در کنار خود داشته باشد و با اتکا به آنها به سراغ مشکلات کشور برود، بهترین مؤلفهای که برای این افراد دلگرمکننده خواهد بود، توجیهپذیربودن تصمیمات و افرادی است که انتخاب کرده است. اساسا میتواند به این فکر کند که افراد انتخابشده لزوما نباید از یاران دوران انتخاباتی او باشند، با این حال حتما باید برای آن انتصاب توجیهی داشته باشد که اکثریت بدنه رأی خودش را قانع کند. درصورتیکه پزشکیان در این امر غفلت کرده و به جای بهرهگیری از تجاربش در دورههای مدیریتی آمریکا و سوئیس به رفاقتها و توصیهها بهایی بیشتر از تخصصها بدهد، روزهای تلخی آغاز میشود؛ روزهایی که دقیقا بعد از انتخابات سال 96 برای حسن روحانی نیز شاهد آن بودیم. در نهایت اینکه باید هشدار داد «مراقب باشید. مجاهدان شنبه کارشان نابودکردن امید و اعتمادی است که در مردم شکل گرفته است».