نطق پزشکیان به زبان تُرکی جنجال به پا کرد
مصاحبه اخیر مسعود پزشکیان با واکنشهای بسیاری همراه شده و برخی رئیس جمهور را به این متهم میکنند که به تجزیهطلبان فرصت میدهد. قطعا این نگاه مورد تایید حامیان دولت نیست و از مصاحبه پزشکیان دفاع میکنند.
چالشها و تنشها در دولت نوپای چهاردهم بسیار است و پزشکیان و همکارانش هر روز به دلیل و بهانهای در مرکز توجه قرار میگیرند. یکی از تازهترین ماجراها را نیز همین مصاحبه اخیر رئیس جمهور به زبان ترکی، درست کرده است!
منتقدان این مصاحبه رئیس جمهور و دولت را متهم به بیتوجهی به اهمیت تمامیت ارضی و یکپارچگی کشور کرده، مدعی هستند که خطر قومگرایی در کمین است! حامیان پزشکیان نیز به هیچ وجه حاضر پذیرش این نگرانی نیستند. اشاره آنها به این است که پزشکیان در همین مصاحبه از اجرای اصل ۱۵ قانون اساسی سخن گفته است. اصلی که تاکید میکند «زبان و خط رسمی و مشترک مردم ایران، فارسی است. مطبوعات و رسانههای گروهی و تدریس ادبیات آنها در مدارس، در کنار زبان فارسی آزاد است.»
یکی از موضوعات مورد توجه منتقدان این مصاحبه بازنشر آن توسط خبرگزاری دولتی ترکیه است. منتقدان معتقدند که این رویکرد رسانه ترکیه نشان از هماهنگیهای رسانهای تجزیه طلبان داخلی با کشورهای همسایه است.
این در حالی است حامیان پزشکیان نظر دیگری دارند. مثلا علیرضا شفیعیان نوشته: «۱. صحبت چند دقیقهای یک شهروند با رئیس جمهور به معنای گفتوگوی رسانهای او نیست.
۲. احیای دریاچه ارومیه مانند دیگر مسائل مرتبط با محیط زیست در دستور کار دولتهای اسبق و سابق بوده و در این دولت نیز مورد توجه جدی خواهد بود.
۳. اصل ۱۵ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران بر آموزش زبان مادری تاکید دارد، نه یک کلمه کم، نه یک کلمه زیاد. ضمنا فارسی زبان ملی و فرهنگی همه ایرانیان است.
۴. پزشکیان رئیس جمهور ملت ایران است و ایرانیان یک ملت هستند و قومی به نام فارس نداریم».
منتقدان مصاحبه پزشکیان با رشید دانشجویی، اما بابت استفاده از واژه «ملت» برای یک قومیت نگران شده و یا هر پرسشی در باب معدن سونگون را نقد میکنند. مثلا احسان هوشمند در روزنامه «شرق» نوشته: «چنین موضوعاتی مسئلهای حساس و مخاطرهانگیز است. قومگرایان افراطی مدعی هستند معدن مس سونگون به شرکت ملی مس ایران در کرمان منتقل میشود و به اصطلاحِ تجزیهطلبان، مس سونگون «غارت» میشود، یعنی انتقال مس به استان دیگری در کشور غارت محسوب میشود. اگر چنین ادعایی درست باشد، شرکت پالایش نفت تبریز هماکنون سهم حدود هفتدرصدی از توان تصفیه نفت خام کل کشور را در دست دارد، پس نفت خوزستان غارت میشود و به تبریز رهسپار میشود. یا گاز خوزستان برای مصرف به پتروشیمی تبریز منتقل میشود، پس آیا انتقال گاز به تبریز نشانی از غارت خوزستان است؟ بیش از ۴۰ درصد آب آشامیدنی تبریز نیز از سد شهید کاظمی بوکان تأمین میشود. آیا انتقال آب بوکان برای مصارف مردم شریف و عزیز تبریز هم غارت محسوب میشود؟ آیا ورود مقامات ارشد کشور به چنین دامهایی به جز ایجاد خلل در وفاق ملی و انسجام ملی کارکرد دیگری دارد؟ آیا به دلیل تراکم کارها غفلتی رخ داده است؟ آیا با چنین استدلالی محلیگرایی افراطی موجب رودررویی ملت ایران نمیشود؟ آیا استمرار چنین رویکرد و جلساتی موجب بسط فعالیتهای قومگرایانه در کشور نمیشود؟ پدیده قومگرایی از ابتدای تولد در کشور به سرویسهای جاسوسی خارجی متصل بوده و بهعنوان ابزار فشار این کشورها عمل کرده است».
این همه بگو مگو درباره یک مصاحبه ترکی رئیس جمهور، اما در حالی است که مسعود پزشکیان سالها نماینده تبریز بوده و ترکی حرف زده است. او حتی در جریان رقابتهای انتخاباتی نیز بارها به زبان مادری پناه برد و بدنه اجتماعی خود را به مدد طلبید. حالا که رئیس جمهور شده و البته از هزارتا فیلتر دستگاههای نظارتی برای تایید صلاحیت گذشته؛ شک کردن درباره میهن پرستی او زدن اتهام تجزیه طلبی به خاطر ترکی حرف زدن، عجیب به نظر میرسد. خاصه اگر در نظر داشته باشیم که اولین بار نیست یک مقام عالی در جمهوری اسلامی ایران ترکی حرف زده باشد؛ لذا مصاحبه به زبان ترکی نیز بیش از آنکه به خاطر نگرش سیاسی مصاحبه کننده مورد نقد قرار بگیرد، باید با توجه به اظهارات و سخنان مصاحبه شونده یعنی رئیس جمهور مورد بحث و بررسی قرار بگیرد.