آمار و اعداد گمراهکننده
نتایج آمارگیری نیروی کار تابستان ۱۴۰۳ نشان میدهد که نرخ بیکاری جوانان ۱۵ تا ۲۴ ساله ۱۹.۴درصد بوده است. بررسی تغییرات فصلی نرخ بیکاری این افراد نشان میدهد، این نرخ نسبت به فصل مشابه در سال قبل (تابستان ۱۴۰۲) 0.7درصد کاهش یافته است.
با این حال آمارهای صندوق بینالمللی پول میگوید ایران با ۸.۹درصد از نظر نرخ بیکاری در رتبه هفدهم جهان قرار گرفته و آمار بانک جهانی نیز حاکی از آن است که در میان کشورهای منطقه، تنها عراق و یمن نسبت به ایران وضعیت بدتری از لحاظ اشتغال دارند. عربستان سعودی از نظر میزان اشتغال زنان شاغل به کل زنان بالای ۱۵ سال، اکنون ۲.۵ برابر ایران بوده و بیش از ۲۹درصد زنان در سن کار عربستان شاغل هستند اما نسبت زنان شاغل ایران به جمعیت زنان در سنین کار، از نزدیک ۱۴درصد به ۱۱.۴درصد سقوط کرده است.
در این میان اما مراکز آماری در حالی آمارهای خوشبینانه ارائه میدهد که کاهش بیکاری به علت غیرفعال شدن ۳.۵ میلیون نفر در کشور طی چهار سال گذشته است. آرشیو آماری نشان میدهد در پاییز ۱۳۹۸ حدود ۴۴.۳درصد از افراد ۱۵ سال به بالا در کشور فعال بودهاند اما اکنون شمار افراد فعال جامعه تنها ۴۱.۵درصد است. ایران در سال ۲۰۲۱ با نرخ مشارکت اقتصادی ۴۱.۹درصدی در رتبه ۱۶۷ جهان قرار گرفت و متوسط نرخ مشارکت اقتصادی در دنیا حدود ۵۹.۵درصد بود.
در دنیا جزو بدترین کشورها از حیث نرخ مشارکت اقتصادی (نرخ فعالیت) هستیم. در دنیا میانگین نرخ مشارکت جهانی بالای ۶۰درصد است درحالیکه در اقتصاد ایران این عدد بین ۴۰ تا ۴۵درصد است
کاهش شدید نرخ مشارکت نسبت به دوران پیش از کرونا
«وحید شقاقی شهری» اقتصاددان و عضو هیات علمی دانشگاه خوارزمی تهران به اقتصادآنلاین میگوید: نرخ بیکاری شاخص مناسبی برای وضعیت بازار کار ما نیست و در همه جای دنیا شاخص نرخ بیکاری به تنهایی نمیتواند وضعیت بازار کار را نشان دهد. ما باید در یک مجموعه شاخصهای دیگری در کنار نرخ بیکاری، وضعیت اشتغال و بازار را مشخص کنیم؛ نظیر اشتغال ناقص، نرخ مشارکت، وضعیت شغل ایجاد شده، مشاغل موقتی و پاییندست یا مشاغل با بهرهوری پایین و همینطور مشاغل ردهپایین. در مجموع صرف نرخ بیکاری به تنهایی گویای وضعیت اشتغال یا وضعیت بازار کار ما نیست. باید نرخ بیکاری را با سایر شاخصهای اقتصادی در نظر بگیریم یعنی به صورت یک بسته بازار کار را بسنجیم و برآورد و ارزیابی داشته باشیم. درست است که نرخ بیکاری ما در سالهای اخیر اعداد پایینی را نشان میدهد ولی نرخ مشارکت ما نسبت به دوران پیش از کرونا خیلی کاهش پیدا کرده و هنوز خالص اشتغال ما اعداد قابل قبولی نیست.
شغلهای کاذب گسترش پیدا کرده است
این اقتصاددان بیان کرد: در حال حاضر بسیاری از مشاغل ما مشاغل کاذب یا غیربهرهور شدهاند. افرادی داریم که تحصیلات عالیه دارند ولی در شغلهای کاذب مشغول به کار هستند. درست است که اینها در آمار اشتغال محاسبه میشوند ولی بهرهوری لازم را ندارند. موضوع دیگر این است که معمولاً در جهان شاخصهای دیگری هم ارزیابی میشود. به عنوان مثال وقتی یک فرد بیکار میشود چند ماه طول میکشد که شغلی متناسب با شغل قبلی پیدا کند اما در ایران وقتی یک فرد بیکار میشود ممکن است دیگر نتواند شغلی همانند شغل اول خودش با همان جایگاه اجتماعی یا با همان سطح درآمد و حقوق و دستمزد پیدا کند. ما هنوز اشتغال ناقص خیلی زیادی داریم و آخرین آمارهایی که دیدم بیش از ۴۰-۵۰ درصد از جمعیت ما درگیر اشتغال ناقص شدهاند. یعنی فرد یک روز یا دو روز در هفته کار میکند اما هنوز نتوانسته به صورت شرایط تماموقت مشغول شود. مشاغل سطح پایین و کاذب خیلی گسترش پیدا کرده و خیلی از افراد و جوانان ما تحصیلات عالیه دارند ولی درگیر مشاغل کاذبی شدند که با تخصص آنها ارتباطی ندارد.
جزو بدترین کشورها از حیث نرخ مشارکت اقتصادی هستیم
براساس گزارش مرکز آمار ایران ۵۲.۱درصد از افراد شاغل در حوزه خدمات اشتغال دارند. از سوی دیگر از دهه ۸۰ شمسی کسانی که در ایران یک ساعت در هفته کار میکنند، هم جزو شاغلین به حساب میآیند. این موضوع چقدر میتواند ارزیابیهای آماری ما را گمراه کند؟ در این زمینه شقاقی شهری توضیح داد: در دنیا میزان دستمزدها به نحوی است که فرد با یکی دو ساعت کار در هفته میتواند گذران زندگی کند ولی در اقتصاد ایران اینگونه نیست. ایرانیها با شغلهای یکی دو ساعت کار واقعا نمیتوانند گذران زندگی کنند لذا نمیتوانیم صرفاً با یک شاخص، نرخ بیکاری را اعلام کنیم که وضعیت رو به بهبود است. ما در دنیا جزو بدترین کشورها از حیث نرخ مشارکت اقتصادی (نرخ فعالیت) هستیم. در دنیا میانگین نرخ مشارکت جهانی بالای ۶۰درصد است در حالیکه در اقتصاد ایران این عدد بین ۴۰ تا ۴۵درصد است. در دولت سیزدهم دیدیم تک شاخص نرخ بیکاری را به عنوان عملکرد خودشان اعلام کردند ولی میدانیم که واقعاً وضعیت اینگونه نیست و وقتی آمارهای مختلف را کنار هم میگذاریم تصویر ضعیفی از بخش اشتغال ایران میدهد. در سالهای اخیر شغلهای کاذب خیلی زیاد شده و میبینیم بخشی از جوانان به دلیل اینکه نتوانستند متناسب با تخصص خود شغلی را پیدا کنند مثلاً وارد فعالیت در اسنپ شدند. اینها بهرهوری لازم را ندارند. حالا موضوعات دیگری هم در حاشیه وجود دارد. رشد اقتصادی ایران در سالهای اخیر عمدتا از طریق درآمدهای نفتی بوده و فقط در حوزه خدمات واسطهگری، عمدتاً رشدهای بالا داشته است. مگر ممکن است نرخ بیکاری در اقتصادی که سرمایهگذاری ندارد یا رشد اقتصادی مولد ندارد، پایین بیاید؟ اینها هر کدام علامتی به اقتصاد ما میدهد که نباید خیلی امیدوار به این شاخص نرخ بیکاری باشیم.
نیاز داریم گزارشی از تمایل برای عرضه نیروی کار در اقتصاد منتشر شود. خیلی از مدیران بنگاهها میگویند نیازمند کارگر هستیم اما کارگری وجود ندارد چون دستمزدها نسبت به تورم و هزینههای زندگی پایین است
جمعیت حذفشدگان بازار کار را نمیبینیم
این اقتصاددان درباره جمعیت حذفشدگان یا کسانی که اجباراً دیگر به دنبال کار نمیگردند هم توضیح داد: در سالهای اخیر تورمهای بالا به اقتصاد تحمیل شده و شواهد نشان میدهد که بسیاری از افراد دیگر تمایلی به کار ندارند زیرا دستمزدی که دریافت میکنند به قدری پایین است که دیگر صرفه اقتصادی ندارد فرد مشغول به کار شود لذا با سرمایه اندکی که توانسته بودند در زندگی جمع کنند با همان گذران زندگی میکنند. اینها خودشان را از بازار کار کنار کشیدند و تمایلی به عرضه کار در این دستمزدهای پایین ندارند. مثلا فردی به ازای کار، پیشنهاد دریافت ۱۰ میلیون حقوق را در ماه دارد ولی حساب میکند که با این ۱۰ میلیون تومان نمیتواند زندگیاش را بگذراند. این افراد دیگر تمایلی به کار کردن ندارند ولی ما اینها را از جامعه آماری کنار گذاشتیم و لذا در نرخ بیکاری هم محاسبه نمیشوند. در حالیکه به خاطر شرایط اقتصادی بسیاری از افراد دیگر علاقهای به کار با این دستمزدها را ندارند و اینها همه حواشی این نوع محاسبات است. لذا آمارهای خام و بدون تحلیل، ما را گمراه میکند. آمارهای اقتصادی حتماً باید تحلیلهایی کنارش داشته باشند تا واقعیتها را برای ما بیشتر نشان بدهد و صرفاً با اتکا به یک شاخص ما نمیتوانیم تحلیل واقعبینانه و درستی از فضای اقتصادی داشته باشیم.
نرخ مشارکت بانوان، یکسوم میانگین جهانی است
عضو هیات علمی دانشگاه خوارزمی تهران افزود: ما با همان نرخ مشارکت سالهای گذشته هم فاصله داریم. زمانی نرخ مشارکت اقتصاد ایران به حدود ۴۴درصد رسیده بود اما دوباره این کاهش پیدا کرده و هنوز با نرخ مشارکتهایی که در سالهای گذشته بود، فاصله داریم. نرخ مشارکت اقتصادی ایران جزو پایینترین نرخهای مشارکت در جهان است. از طرفی نرخ مشارکت زنان در ایران هم خیلی پایین است. میانگین نرخ مشارکت زنان در دنیا بالای ۶۰درصد است اما در اقتصاد ایران نرخ مشارکت بانوان حدود ۲۰درصد است. آمار نرخ بیکاری ما گویای فاصلهها و واقعیتهایی که در مقایسه با نرخهای بیکاری در جهان وجود دارد، نیست. شاهد گسترش مشاغل کاذب، غیرپایدار و غیرمولد در اقتصاد هستیم. در اقتصادی که رشد اقتصادی مولد و سرمایهگذاری پایین است به هیچ عنوان این اقتصاد نمیتواند شغل پایدار ایجاد کند. در اقتصادی که بخش خصوصی ما در بدترین شرایط خودش قرار دارد، آمارهایی که از وضعیت کسب و کار در ایران مشاهده میکنیم نشان میدهد در شرایط بسیار بدی قرار داریم. اینها همه گویای این است که ما نباید آمار نرخ بیکاریمان به این خوبیها باشد و وقتی مراکز آمار این شاخصها را کنار میگذارند و به تنهایی سراغ نرخ بیکاری میروند، این گمراهکننده است و واقعیت موجود بازار کار ما را نشان نمیدهد.
وضعیت ناگوار بازار کار در ایران
پیش از این مرکز پژوهشهای مجلس هم اعلام کرده بود که نرخ واقعی بیکاری کشور 2.5 برابر آمارهای رسمی است. شقاقی شهری در این مورد گفت: بهراحتی نمیتوانیم نرخ بیکاری را محاسبه کنیم و این کار مراکز آمار است. فقط میتوانیم بگوییم که وضعیت بازار کار بهبود پیدا کرده یا بدتر شده است. الان نیاز داریم گزارشی منتشر شود که چه میزان تمایل برای عرضه نیروی کار در اقتصاد وجود دارد؟ خیلی از مدیران بنگاهها میگویند نیازمند کارگر هستیم اما کارگری وجود ندارد. دلیلش این است که دستمزدها نسبت به تورم و هزینههای زندگی پایین است لذا برخی افراد دلسرد شده و از بازار کار کنار میروند و این دسته در آمار نرخ بیکاری لحاظ نمیشوند. در چنین شرایطی بنگاهها برای تامین نیروی کار خود از نیروهای مهاجر افغان که در سالهای اخیر تعدادشان هم خیلی زیاد شده استفاده میکنند و به جای استخدام نیروهای ایرانی از نیروهای افغانی در مشاغل سطح پایین استفاده میکنند و دستمزدهای پایین به اینها داده میشود.
وی در پایان گفت: دولت قبل و اخیرا رئیس کل بانک مرکزی خوشحال بودند که نرخ بیکاری مدام در حال کاهش است در حالیکه اینها گویای واقعیت بیرونی نیستند و ما را گمراه میکند. یا دانسته گمراه میشویم یا نادانسته. احساس میکنیم وضعیت خوب است در حالیکه هر کدام از شاخصهای جانبی و شاخصهای مختلف وقتی کنار هم گذاشته میشود، وضعیت ناگواری را از بازار کار ایران منعکس میکند.