افت ۴۰درصد مرجعیت صدوسیما از ۱۳۸۳ تا ۱۴۰۰
گروه جامعه: مرکز پژوهشهای مجلس در گزارشی که روز گذشته منتشر شد به بررسی وضعیت رسانهای ایران پرداخته است. رویکرد این گزارش متناسب با جایگاه مجلس عمدتا حقوقی است.بازوی پژوهشی قوه مقننه با بررسی قوانین مختلف و نیز ارجاع به سخنان و رویکرد بنیانگذاران انقلاب دسترسی آزاد به اخبار و گردش آزاد اطلاعات را از ضروریات جامعه ایران برمیشمارد.
به گزارش رویداد ۲۴،در بخشی از این گزارش به بررسی موردی اطلاعرسانی در شرایط بحرانی اشاره شده است؛ نویسندگان این گزارش نتیجه میگیرند یکی از اساسیترین ضعفهای رسانه دولتی ایران برای نمونه در واکنش به رویدادهای سال ۱۴۰۱ بوده است.
دو ضعف عمده در عملکرد این رسانه نخست واکنش دیرهنگام به وقایع است و دوم نتیجهگیری و جمعبندی زودهنگام درباره آن؛ اولین واکنش صداوسیما به وقایع رویداده پس از آن است که شبکههای اجتماعی و رسانههای برونمرزی اخبار آن را منتشر کردهاند. سپس و با انتشار دیرهنگام اخبار وقایع این رسانه با نتیجهگیری و قضاوت زودهنگام اعتماد مخاطب به بیطرفی را سلب میکند.
گزارش مرکز پژوهشهای مجلس به نکته اساسی دیگری نیز اشاره دارد که فقدان یک نظام صنفی منسجم از فعالان رسانهای در کشور است در حالی که در قوانین مختلف بر وجود آن تاکید شده است.
یک استاد دانشگاه با تحلیل این آمار تذکر میدهد که در این مورد نباید خطای همیشگی را مرتکب شد و رسانه را تنها حامل اخبار سیاسی در نظر گرفت.عباس اسدی، استاد ارتباطات دانشگاه علامه، رویکرد صداوسیما به مخاطب را در سطوح مختلف نامناسب میخواند و تاکید میکند هنگامی که رسانه مخاطب خود را کاملاً نادیده میگیرد در مقابل مخاطب با کنار گذاشتن آن رسانه پاسخ خواهد داد.
به گفته این کارشناس ارتباطات، صداوسیما تنها برای بخشی بسیار اندک از مردم ایران تولید برنامه دارد و به نیازهای بخش خاکستری مخاطبان خود کاملاً بیاعتنا است؛ در نتیجه رسیدن چنین آماری دور از ذهن نیست.
اسدی با اشاره به کنترل شدیدی که بر رسانه دولتی ایران حاکم است یادآوری میکند که با این حال بخشهایی از آن بدون نظارت اداره میشود؛ برای نمونه انتشار صحنههای خشونتآمیز، بدون هشدار یا طبقهبندی سنی مخاطب، بسیاری از خانواده ها را وادار به ترک این رسانه برای حفظ تربیت فرزندان کرده است.
رسانه اقلیت
عباس اسدی، استاد ارتباطات دانشگاه علامه در تحلیل کاهش اقبال مردم به صداوسیما و افزایش اعتماد به رسانههای آنلاین میگوید: «بخشی از این مسأله به سیاستهای صداوسیما باز میگردد. بخش دیگری از آن به محتوای برنامههای مختلف صداوسیما مربوط است که نگرش منفی مردم به این رسانه را باعث شده است.»او ادامه میدهد: «صداوسیما دیگر مرجعی معتبر تلقی نمیشود و رسانههای دیگر فارسیزبان خارج از کشور به همین دلیل موفق به جذب بخشی از مخاطبان ایرانی میشوند.»
اسدی تاکید میکند: «صداوسیما ارزشی برای مخاطبان خاکستری خود قائل نیست و اعتنایی به این بخش از جامعه ندارد. تولید برنامه در این رسانه کاملا بر اساس یک سلیقه انجام میگیرد که لزوما سلیقه عمده اجتماع نیست. طبیعی است که مردم در نهایت با عبور از صداوسیما رسانه خود را خواهند یافت.»
این کارشناس درباره اقبال به رسانههای اینترنتی با وجود فیلترینگ گسترده تذکر میدهد: «در مجموع باید در نظر داشت مردم از اینترنت یا هر مدیوم دیگری تنها برای دریافت اخبار سیاسی استفاده نمیکنند. اقبال به اینترنت نیز تنها برای استفاده از سایتهای فیلتر شده نیست؛ مخاطبان علایق مختلف خود از سریال و فیلم تا خرید و غیره را از این راه دنبال میکنند.»اسدی میگوید: «فقط هم نباید بر فضای مجازی تکیه کرد. طبیعتاً هنگامی که مخاطب از صداوسیما احترام نمیبیند به طیفی از رسانههای دیجیتال و شبکههای تلویزیونی دیگر برای نیازهای مختلف تکیه خواهد کرد.»
این استاد دانشگاه درباره رقابت رسانههای مختلف در کشورهای دیگر میگوید: «رقابت رسانههای مختلف در تمامی کشورها وجود دارد. منتهی در ایران این رقابت میان رسانههای داخلی و خارجی است در حالی که عمدتا در کشورهای دیگر رسانهها در داخل یک نظام سیاسی واحد رقابت میکنند.»
هیچ کشوری اپوزیسیونی مانند ایران ندارد
او در پاسخ به این پرسش که آیا ایران و شرایط حاکم بر رسانههای آن مشابهی دارد یا نه اظهار میکند: «باید گفت نه خیرهیچ کشوری به این شکل در ایران اپوزیسیون فعال ندارد. البته زمانی بود که مثلاً در کوبا رسانههای داخلی مطلبی پخش میکردند و رسانه برونمرزی خوزه مارتین نیز به انتشار مطالبی مخالف میپرداخت. یا اکنون نمونه چین وجود دارد با این تفاوت که اپوزیسیون چین در مقایسه با ایران نفوذ و عمق بسیار کمتری دارد. هر کشوری اپوزیسیون دارد اما در وسعت و کثرت قابل مقایسه با ایران نیست.»
اسدی تصریح میکند: «نباید بحث را محدود به سیاست کرد. اکنون صداوسیما مشکلاتی دارد که کمتر به آن پرداخته شده است؛ برای نمونه برنامههایی از این رسانه پخش میشود که نیاز به طبقهبندی سنی دارد اما بدون هیچ هشداری خشونت بیش از حد پخش میکند یا در برخی از برنامههای آن از زبانی بسیار نامناسب برای کودکان استفاده میشود. با این که بارها درباره این مسائل به آن هشدار داده میشود بیاعتنا است و در نتیجه بخشی از خانوادهها نیز به این دلایل این رسانه را کنار میگذارند.»