مرد کارگردان متهم است دختران جوانی را که برای آموزش بازیگری در کلاس‌هایش ثبت‌نام کرده بودند، آزار داده است.

یک سال قبل دختری به پلیس مراجعه کرد و گفت از سوی یک کارگردان جوان مورد تعرض قرار گرفته است. او گفت: من به بازیگری علاقه داشتم و برای اینکه بتوانم بازیگر شوم در کلاس‌های یک کارگردان ثبت‌نام کردم. او چند جلسه برای من مدیتیشن و کلاس بازیگری گذاشت و یک روز گفت باید تمرین صدا کنیم. او من را به اتاقی برد که در و دیوار آکوستیک داشت و صدا از آن بیرون نمی‌رفت. او من را مورد آزار و اذیت قرار داد.

با شکایت این دختر بود که ماموران سراغ مرد کارگردان رفتند و او را بازداشت کردند. همزمان دختر دیگری شکایتی مشابه مطرح کرد و مدعی شد که از سوی مرد کارگردان مورد تجاوز قرار گرفته است.

به این ترتیب، پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد. دو دختر جوان در دادگاه حاضر شدند و اظهاراتی را علیه مرد کارگردان مطرح کردند.

آنها هر دو گفتند از سوی مرد کارگردان به زور مورد تجاوز قرار گرفته اند.

یکی از شکات گفت: رفتارهای مرد کارگردان طوری بود که اصلاً دیگر دوست نداشتم به کلاس‌هایش بروم و تصمیم داشتم این ترم که تمام شد دیگر شرکت نکنم. او در جلسه آخر من را مورد تعرض قرار داد. 

مرد کارگردان اتهامات را رد کرد و گفت تجاوزی صورت نگرفته است و دو دختر جوان دروغ می‌گویند تا آبروی او را ببرند. متهم گفت: من به زور این دخترها را به کلاس نیاوردم. من بازیگری آموزش می‌دادم و آنها درباره اینکه من به زور آنها را مورد تجاوز قرار دادم دروغ می‌گویند.

پرونده در حال رسیدگی بود که یکی از شکات شکایتش را پس گرفت. وقتی قضات او را خواستند تا درباره ادعایش که گفته بود به اشتباه شکایت کرده است سوال کنند، او گفت: من تحت فشار متهم این کار را کردم. او من و خانواده‌ام را تهدید کرده بود و من از ترس گفتم که اشتباه کرده‌ام.

شاکی دیگر نیز همچنان بر شکایت خود باقی ماند. او گفت: متهم علاوه بر من چند دختر دیگر را هم آزار داده اما آنها از ترس آبرویشان حاضر نیستند شکایت کنند.

در پایان هیات قضات وارد شور شدند و متهم را به اعدام محکوم کردند.

رأی صادره مورد اعتراض متهم قرار گرفت و دیوان عالی کشور آن را نقض کرد. به این ترتیب پرونده یک بار دیگر به شعبه ۱۱ دادگاه کیفری استان تهران برگشت.