به روز شده در: ۰۷ دی ۱۴۰۳ - ۱۵:۳۳
کد خبر: ۶۶۶۷۸۹
تاریخ انتشار: ۱۶:۵۰ - ۰۴ دی ۱۴۰۳

فرصت کوتاه ترامپ برای حصول به توافقی محدود با ایران

دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری منتخب، در نقطه عطفی در سیاست هسته‌ای ایران دوباره قدرت را در دست می‌گیرد. پس از مدت‌ها انکار هرگونه علاقه به سلاح‌های هسته‌ای، مقامات ایرانی اکنون علنا در مورد ارزش امنیتی یک بازدارنده هسته‌ای بحث می‌کنند و تهدید می‌کنند که در صورت حمله (به تاسیسات هسته ای آنها) به دنبال سلاح‌های هسته‌ای خواهند بود.
روزنو :

فرصت کوتاه ترامپ برای حصول به توافقی محدود با ایران

ترامپ فرصت زیادی ندارد تا با اهرم های فشار برای مذاکره با ایران میز دلخواهش را بچیند، و از همان روز نخست چند ماه وقت دارد تا با ایران برای رسیدن به یک توافق محدود هسته ای مذاکره کند.

"کلسی داونپورت" مدیر سیاست عدم اشاعه در انجمن کنترل تسلیحات آمریکا با نگارش مقاله ای تفصیلی در وبگاه این اندیشکده (جاست سکوریتی) فرصت های ترامپ برای حصول به یک توافق هسته ای محدود با ایران را مورد بررسی قرار داده است.

به گزارش عصرایران در این مقاله آمده است:

دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری منتخب، در نقطه عطفی در سیاست هسته‌ای ایران دوباره قدرت را در دست می‌گیرد. پس از مدت‌ها انکار هرگونه علاقه به سلاح‌های هسته‌ای، مقامات ایرانی اکنون علنا در مورد ارزش امنیتی یک بازدارنده هسته‌ای بحث می‌کنند و تهدید می‌کنند که در صورت حمله (به تاسیسات هسته ای آنها) به دنبال سلاح‌های هسته‌ای خواهند بود. 

این تغییر در سیاست هسته‌ای، همراه با پیشرفت‌های فنی که ایران را به آستانه دستیابی به تسلیحات هسته‌ای رسانده است، چالشی جدی در گسترش سلاح‌های هسته‌ای ایجاد می‌کند که دولت ترامپ بلافاصله پس از روی کار آمدن باید با آن مقابله کند.

دریافت سود پیش‌بینی شده با سرمایه گذاری در هم‌آفرین

علیرغم خطر فزاینده برنامه هسته ای ایران، مسعود پزشکیان، رئیس جمهوری ایران همچنان بر علاقه تهران به توافق و تمایل به مذاکره با رئیس جمهوری آینده ایالات متحده تاکید می کند. به نظر می‌رسد ترامپ نیز به ضرورت دستیابی به توافق هسته‌ای با ایران در دوره دوم ریاست‌جمهوری خود اذعان داشته است؛ اگرچه در ماه می 2018 و با وجود پایبندی ایران به تعهدات اش، ایالات متحده را از توافق هسته‌ای  موسوم به برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) خارج کرد. 

فرصت کوتاه ترامپ برای حصول به توافقی محدود با ایران

ترامپ در یک کنفرانس مطبوعاتی در ماه سپتامبر گفت که ایالات متحده باید با ایران "توافق" کند زیرا "عواقب عدم توافق با ایران بسیار بالاست."

حتی اگر اراده سیاسی برای مذاکره در هر دو طرف وجود داشته باشد، رسیدن به یک توافق بسیار مشکل خواهد بود. برنامه هسته ای ایران از نظر فنی پیچیده تر از زمان مذاکرات برجام است. علاوه بر این، تلاش ایران برای استفاده از وضعیت "آستانه تسلیحات هسته‌ای" خود برای جلوگیری از حملات بیشتر، برنامه هسته‌ای و چشم‌انداز دیپلماسی را با وضعیت امنیت منطقه‌ای مرتبط می‌کند که در حال بدتر شدن است. 

بعید است ایران محدودیت‌های قابل توجهی را در مورد برنامه هسته‌ای خود بپذیرد، در حالی که اسرائیل یک تهدید نظامی قریب‌الوقوع است و "محور مقاومت" نیز به‌دلیل ضرباتی که طی یک سال گذشته به حزب‌الله لبنان و حماس وارد شده و نیز سقوط دولت بشار اسد در سوریه، تضعیف شده است.  دولت ترامپ باید این عوامل را در هنگام تعیین راهبرد خود در قبال ایران در نظر بگیرد.
واقعیت هسته ای جدید در ایران

برنامه هسته ای ایران از زمان مذاکرات بر سر برجام تغییر اساسی کرده است. 

هر توافق جدید، خواه یک توافق محدود و موقت یا یک توافق جامع هسته ای، باید قابلیت های جدید ایران را در نظر بگیرد. سه حوزه به طور خاص بر مذاکرات تاثیر می گذارد.

نخست: دانش جدید هسته ای ایران. دانشی که ایران از توسعه برنامه هسته‌ای خود در چند سال گذشته به دست آورده است، قابل بازگشت نیست و اگر تصمیم به تولید تسلیحات گرفته شود، راه‌های در دسترس ایران را تغییر داده است.

زمانی که ایران در ماه می 2019 و یک سال پس از خروج آمریکا از برجام، شروع به نقض محدودیت های برجامی کرد، ابتدا بر از سرگیری فعالیت هایی متمرکز شد که با موفقیت با توافق هسته ای متوقف شده بودند. 

برای مثال، شروع به تجاوز از حد ذخایر 200 کیلوگرمی اورانیوم با غنای پایین (که در برجام تا میزان 3.67 درصد تعریف شده است) کرد و سپس افزایش سطح غنی‌سازی تا 5 درصد آغاز شد. این نقض‌ها نگران‌کننده بودند، اما تاثیر محدودی بر خطر گسترش سلاح‌های هسته‌ای داشتند و منجر به دستیابی ایران به دانش جدید و غیرقابل برگشت نشدند.

با این حال، از اواخر سال 2020، ایران شروع به سرمایه‌گذاری در قابلیت‌های هسته‌ای جدید کرد، از جمله آغاز غنی‌سازی تا 60 درصد در آوریل 2021، سطحی بسیار نزدیک‌تر به درجه تسلیحاتی، و استفاده از سانتریفیوژهای پیشرفته‌ای که اورانیوم را با کارایی بیشتری غنی‌سازی می‌کنند.

 اگرچه تصمیم ایران برای تسریع برنامه غنی‌سازی اورانیوم خود عمدتا در جهت به دست آوردن اهرمی برای ترغیب ایالات متحده به مذاکرات و پاسخ به خرابکاری ها (اسرائیل در داخل ایران) بود، اما این پیشرفت‌ها گزینه‌ای سریع برای تولید اورانیوم با درجه تسلیحاتی (حدود 90 درصد غنی‌شده) ایجاد کرد.

 در نتیجه این فعالیت‌ها، ایران اکنون می‌تواند از اواخر سال 2024 در عرض حدود دو هفته مواد شکافت پذیر کافی برای 5 تا 6 بمب تولید کند. این بازه زمانی، که به "نقطه گریز هسته ای" معروف است ، تقریبا در زمان مذاکرات برجام 2 تا 3 ماه بود و برجام آن را به حدود 12 ماه (یک سال) برگرداند. - تا سال آخر دولت اوباما و تا می 2019 - ایران احتمالا هنوز 6 تا 12 ماه برای ساختن یک سلاح هسته ای زمان نیاز دارد؛ اما این کار به صورت مخفیانه انجام می شود و شناسایی و ایجاد اختلال در آن چالش برانگیزتر است.

با توجه به برگشت ناپذیری دستاوردهای دانش هسته ای ایران، یک توافق جدید می‌تواند با محدود کردن سطوح غنی‌سازی اورانیوم، محدود کردن ذخایری که می‌تواند به راحتی تا سطوح بالاتر غنی‌سازی شود و نیز کاهش تعداد سانتریفیوژهای فعال، نقطه گریز هسته ای ایران را افزایش دهد. 

اما دستیابی به نقطه گریز 12 ماهه مانند برجام، غیرممکن خواهد بود. این به این دلیل است که دانشی که ایران به دست آورده است به آن اجازه می دهد تا برنامه هسته ای خود را سریعتر بازسازی کند. در نتیجه، در هرگونه توافق جدید، نظارت مستقل توسط ناظران بین‌المللی در آژانس بین‌المللی انرژی اتمی (IAEA) - که تاکید کلیدی برجام بود - در توافق هسته‌ای جدید برای اطمینان از تشخیص سریع هرگونه انحراف از برنامه اعلام‌شده ایران، اهمیت بیشتری خواهد داشت.

دوم: چالش های پایش آژانس بین المللی انرژی اتمی. شکاف‌های موجود در نظارت کنونی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، این خطر را افزایش می‌دهد که ایران مواد را به سمت برنامه‌ای مخفی سوق داده است و ارایه اطمینان از صلح‌آمیز بودن برنامه هسته‌ای ایران را برای آژانس چالش‌برانگیزتر می‌کند. 

زمانی که ایران به طور کامل برجام را اجرا می‌کرد، برنامه هسته‌ای‌اش تحت تدابیر راستی‌آزمایی سرزده قرار داشت که همه جنبه‌های برنامه هسته‌ای ایران را تحت نظارت دقیق آژانس بین‌المللی انرژی اتمی قرار می‌داد. 

با این حال، به عنوان بخشی از واکنش ایران به اقدام اسرائیل به ترور محسن فخری‌زاده - دانشمند هسته‌ای ایرانی در نوامبر 2020 – مجلس ایران قانونی را تصویب کرد که سازمان انرژی اتمی ایران را ملزم به تعلیق نظارت‌های مداخله‌جویانه‌تر مورد نیاز برجام، از جمله اجرای تعهداتش در چارچوب برجام و اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی با آژانس کرد. 

آن توافق (که ایران طبق برجام ملزم به اجرای آن بود) امکان دسترسی بازرسان بین‌المللی به سایت‌هایی را فراهم کرد که از برنامه هسته‌ای ایران پشتیبانی می‌کنند اما مواد هسته‌ای را در خود جای نمی‌دهند. این شامل امکاناتی مانند کارگاه های تولید سانتریفیوژ و معادن اورانیوم ایران می شود.

در نتیجه تصمیم ایران برای محدود کردن دسترسی، آژانس بین‌المللی انرژی اتمی از فوریه 2021 تاسیسات هسته‌ای کلیدی در ایران را بازرسی نکرده است و این خطر را افزایش می‌دهد که ایران مواد هسته ای را بدون اطلاع آژانس به سایت‌های مخفی منتقل کند. 

"رافائل ماریانو گروسی" مدیر کل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، حتی در نوامبر 2023 اعتراف کرد که آژانس نمی‌تواند تعداد دقیق سانتریفیوژهای ایران را بداند.

علاوه بر این، ایران اجرای مفاد موافقتنامه پادمان الزام آور قانونی خود را که به عنوان کد اصلاح شده 3.1 شناخته می شود، متوقف کرد که این کشور را ملزم می کند در صورت اتخاذ تصمیم برای ساخت تاسیسات هسته ای جدید، به آژانس اطلاع رسانی کند. 

دسترسی زودهنگام به طرح‌های جدید به آژانس بین‌المللی انرژی اتمی کمک می‌کند تا رویکرد پادمانی موثرتری ایجاد کند. عدم اقدام ایران به ارایه اطلاعات درباره سایت‌های جدید، توانایی آژانس را برای ارایه تضمین صلح‌آمیز بودن برنامه هسته‌ای ایران و عدم انحراف به اهداف غیر صلح‌آمیز پیچیده می‌کند.

سوم: تغییر در دکترین هسته ای ایران.  سومین عامل مهم تغییر آشکار دکترین هسته ای ایران است. علیرغم شواهد فراوان آژانس بین المللی انرژی اتمی و جامعه اطلاعاتی ایالات متحده مبنی بر اینکه ایران از سال 2003 برنامه تسلیحات هسته ای سازمان یافته خود را کنار گذاشته است؛ سیاستگذاران ایرانی اخیرا آشکارا در مورد احتمال تجدید نظر تهران در فتوای آیت‌الله علی خامنه‌ای رهبر عالی ایران مبنی بر منع تولید سلاح‌های هسته‌ای، در صورت لزوم و برای امنیت کشور، بحث کرده اند. 

به نظر می‌رسد این تغییر در دکترین هسته‌ای برای تقویت موقعیت ایران در آستانه تسلیحات هسته‌ای با تهدید به استفاده از سلاح برای جلوگیری از حملات بیشتر طراحی شده است. مقامات ایرانی با افزایش احتمال لغو یا تغییر فتوای رهبری، مفهوم بازدارندگی هسته ای را اجتماعی می کنند. علاوه بر این، تهدید به توسعه تسلیحات، فشار بیشتری بر دولت ایران وارد می‌کند تا در صورت حمله به ایران، ساخت سلاح را دنبال کند.
مسیر ترامپ به سوی توافق

پیچیده‌تر کردن چالش‌های ناشی از پیشرفت‌های هسته‌ای ایران و تغییراحتمالی دکترین هسته ای این کشور، بازه زمانی کوتاهی در اختیار ترامپ برای دستیابی به توافق با ایران قرار می دهد. 

دولت ترامپ در اکتبر 2025 با یک ضرب الاجل اساسی مواجه است؛ زمانی که گزینه اعمال مجدد تحریم های سازمان ملل علیه ایران منقضی می شود.

 "مکانیسم ماشه" یا همان بازگرداندن سریع همه قطعنامه های تحریمی تعلیق شده شورای امنیت علیه ایران، قابل وتو نیست. ایالات متحده نمی تواند به دلیل تصمیم ترامپ مبنی بر خروج از برجام، اقدام به فعال سازی مکانیسم ماشه کند، اما بریتانیا و فرانسه به عنوان اعضای همچنان حاضر در توافق هسته ای با ایران و نیز اعضای دائم شورای امنیت می توانند این کار را انجام دهند. 

بریتانیا و فرانسه، همراه با آلمان، در نامه‌ای به شورای امنیت در تاریخ 6 دسامبر، "تصمیم خود را برای استفاده از همه ابزارهای دیپلماتیک برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای، از جمله استفاده از مکانیسم ماشه در صورت لزوم" تکرار کردند.

اگر این مکانیسم فعال شود، مذاکرات همچنان امکان‌پذیر است، اما تمرکز آن احتمالا روی بازدارندگی ایران از خروج از NPT (پیمان منع تولید سلاح های هسته ای) تغییر خواهد کرد، کاری که دولت پزشکیان تهدید کرده است در صورت اعمال مجدد تحریم‌های سازمان ملل، این کار را انجام خواهد داد.

علاوه بر این، با توجه به اینکه نقطه گریز هسته ای ایران به حداقل ممکن خود رسیده، خروج از NPT احتمال حملات نظامی علیه تاسیسات هسته‌ای ایران را به میزان قابل توجهی افزایش می‌دهد، حتی اگر شواهدی مبنی بر تسلیحات وجود نداشته باشد.

 اگر ایران از NPT خارج شود، دیگر از نظر قانونی موظف به اجرای پادمان ها نخواهد بود. سازمان های اطلاعاتی ایالات متحده و اسرائیل ممکن است هنوز قادر به تشخیص اقدام عملی ایران در جهت تولید تسلیحات هسته ای باشند، اما ردیابی مواد و فعالیت های هسته ای ایران بدون حضور بازرسان آژانس بسیار چالش برانگیزتر خواهد بود و خطر اشتباه محاسباتی را افزایش می دهد.

برای جلوگیری از بحران در ماه اکتبر و کاهش خطر خروج ایران از NPT، دولت ترامپ باید آماده باشد تا پس از روی کار آمدن به قدرت، به سرعت برای تعامل با ایران اقدام کند. 

پیش از مراسم تحلیف ترامپ، به نظر می رسد ایران بر حداکثر کردن اهرم فشار خود متمرکز شده و در عین حال علنا علاقه خود به توافق را تکرار می کند. دولت ترامپ ممکن است به همین ترتیب وسوسه شود که فشار تحریم‌ها را پس از روی کار آمدن افزایش دهد، اما تلاش برای تحکیم فشار قبل از آغاز مذاکرات، خطر هدر دادن فرصت 6 تا 7 ماهه ترامپ برای دستیابی به توافق با ایران را دارد. 

شبح فعال سازی مکانیسم ماشه سازمان ملل باید بیش از اندازه کافی اهرم فشار در طرف ایالات متحده/بریتانیا/فرانسه در میز مذاکره ایجاد کند، همراه با یک برنامه گسترده تحریم های یکجانبه ایالات متحده، برای دستیابی به یک توافق موقت متعادل.

خطوط اصلی یک توافق هسته ای محدود

بازه زمانی کوتاه برای دستیابی و اجرای توافق نشان می‌دهد که دولت ترامپ باید بر توافق محدودی تمرکز کند که به حساس‌ترین فعالیت‌های ایران در زمینه اشاعه می‌پردازد و مهم‌تر از همه، نظارت آژانس و دسترسی به تاسیسات هسته‌ای را افزایش می‌دهد. 

دامنه توافق باید به دقت تعیین شود. توافق بیش از حد جامع از نظر فنی برای مذاکره در بازه زمانی کوتاه چالش برانگیز خواهد بود. با این حال، اگر یک توافق خیلی محدود باشد، ممکن است برای کاهش خطرات اشاعه و گرفتن مسیر پیشرفت‌های هسته‌ای ایران، کافی نباشد.

برای اجتناب از این مساله، ایالات متحده باید بر سه حوزه برنامه هسته ای ایران تمرکز کند:

تقویت نظارت های سرزده آژانس. دولت ترامپ باید نظارت بیشتر بر تاسیسات هسته‌ای ایران، از جمله بازگرداندن دسترسی به سایت‌هایی که از برنامه پشتیبانی می‌کنند اما حاوی مواد هسته‌ای نیستند، در اولویت قرار دهد. 

ساده ترین گزینه این است که ایران به طور موقت پروتکل الحاقی به توافقنامه پادمانی خود را اجرا کند، کاری که به عنوان بخشی از برجام از ژانویه 2016 تا فوریه 2021 انجام داد.

اگر اجرای پروتکل الحاقی برای ایران از نظر سیاسی امکان‌پذیر نباشد، این توافق می‌تواند شامل بازدیدهای فنی منظم آژانس بین‌المللی انرژی اتمی از تاسیساتی باشد که تحت پوشش توافقنامه پادمانی الزامی قانونی ایران نیستند. این دسترسی برای آژانس بین المللی انرژی اتمی حیاتی است تا اطمینان دهد که ایران مواد هسته ای خود را به سمت یک برنامه مخفی منحرف نمی کند.

تقویت نظارت برخط آژانس. علاوه بر گسترش بازرسی‌های آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، یک توافق محدود باید شامل نظارت آنلاین و برخط بر فرایند غنی‌سازی اورانیوم باشد تا اطمینان حاصل شود که هرگونه حرکت به سطوح تسلیحاتی به سرعت کشف خواهد شد.

گنجاندن مفاد دومی در یک توافق محدود به آژانس بین‌المللی انرژی اتمی کمک می‌کند تا قدرت اهرم نظارتی خود را بازسازی کند. موجودی برای مواد خاص، مانند کنسانتره سنگ معدن اورانیوم و اجزای سانتریفیوژ، خطوط مبنایی برای تایید محدودیت های اعمال شده توسط هر معامله جدیدی خواهد بود. 

محدودیت های غنی سازی یک توافق همچنین باید به دنبال افزایش زمان گریز هسته ای از طریق محدود کردن برنامه غنی‌سازی اورانیوم ایران باشد. این باید شامل سقف های اورانیوم بسیار غنی شده ایران یا HEU (هر دو ذخایر 20 و 60 درصد) ذخیره شده به شکل گاز باشد. 

مواد اضافی را می توان مخلوط کرد یا به پودر تبدیل کرد. HEU به صورت پودر خطر کمتری دارد زیرا باید قبل از غنی‌سازی به سطح تسلیحات دوباره به گاز تبدیل شود. با توجه به اینکه ایران HEU خود را به عنوان یک اهرم فشار می بیند و بعید است که به عنوان بخشی از یک معامله محدود، آن را به طور کامل کنار بگذارد، این گزینه ممکن است برای ایران جذاب تر از ترکیب آن به سطوح پایین تر باشد.

علاوه بر سقف ذخیره سازی، یک توافق جدید باید غنی سازی بیشتر از 5 درصد را محدود کند و تولید و نصب سانتریفیوژهای جدید را منجمد کند. در یک توافق اولیه محدود، ایران می‌تواند تمام ماشین‌های نصب شده را تا گزارش نوامبر 2024 آژانس بین‌المللی انرژی اتمی نگه دارد، اما متعهد می‌شود که هیچ ماشین‌آلات نصب‌شده‌ای را که اورانیوم غنی‌سازی نمی‌کند، به کار نگیرد و ماشین‌های جدید مستقر نمی‌کند.

محدودیت های فعالیت مرتبط با سلاح. سومین حوزه تمرکز باید ممنوعیت برخی فعالیت‌های مرتبط با تسلیحات، از جمله تولید فلز اورانیوم و انواع خاصی از آزمایش مواد منفجره باشد. با توجه به پیشرفت‌های فنی هسته‌ای ایران و توانایی این کشور برای تولید سریع اورانیوم با درجه تسلیحات، حتی با وجود محدودیت‌های غنی‌سازی، مسدود کردن توانایی ایران برای تسلیحات در حال حاضر بسیار مهم‌تر از آنچه در برجام بود، است.
 برجام شامل ممنوعیت برخی فعالیت‌های تسلیحاتی می‌شد، اما به چگونگی راستی‌آزمایی پایبندی ایران اشاره ای نکرده بود. بعید است که ایران و ایالات متحده بتوانند در مورد مکانیسم‌های نظارتی برای اطمینان از عدم وجود برخی فعالیت‌های تسلیحاتی در بازه زمانی کوتاه برای دستیابی به یک توافق محدود به توافق برسند.

 اما حتی بدون راستی‌آزمایی، ممنوعیت این فعالیت‌ها مزایایی مانند ممانعت از دستیابی ایران به دانش مرتبط با فرآیند تسلیحات را به همراه خواهد داشت. علاوه بر این، اگر ایران در حال انجام تحقیقات مرتبط با تسلیحات باشد، قصد این کشور برای مذاکره و اجرای یک توافق با حسن نیت را با تردید جدی مواجه خواهد کرد.

طرف ایالات متحده در ازای این محدودیت‌های هسته‌ای، باید کاهش معنی‌دار تحریم‌ها را روی میز بگذارد. این می‌تواند شامل آزادسازی دارایی‌های مسدود شده ایرانی در خارج از کشور و انتقال آنها به حساب‌هایی باشد که در قطر برای پرداخت مبادلات بشردوستانه، ایجاد شده است. ایالات متحده همچنین می تواند معافیت هایی را برای فروش نفت ایران تا سقف توافق شده بررسی کند.

دولت ترامپ همچنین احتمالا به دنبال فرصت هایی برای کسب و کارهای آمریکایی خواهد بود تا از هرگونه بسته کاهش تحریم ها بهره مند شوند. ارایه معافیت‌ها برای خرید کالاهای خاص مورد علاقه ایران، مانند هواپیماهای غیرنظامی، هم برای ایالات متحده و هم برای ایران سودمند خواهد بود.
دیپلماسی هسته ای را در یک بسته امنیتی منطقه ای قرار دهید

توافق هسته‌ای محدود می‌تواند خطر گسترش سلاح‌های هسته‌ای ایران را کاهش دهد، اما تا زمانی که ایران ارزش بازدارندگی را در برنامه هسته‌ای خود و توانایی‌اش برای افزایش سریع برنامه‌اش برای تولید سلاح‌های هسته‌ای ببیند، این تهدید باقی خواهد ماند. 

اما بازه زمانی کوتاه برای تنش‌زدایی هسته‌ای، زمانی برای پیگیری یک توافق متحول کننده با ایران، رسیدگی به چالش‌های امنیتی منطقه‌ای گسترده‌تر یا حتی توافق جامع هسته‌ایباقی نمی گذارد. با این حال، ترامپ می‌تواند پایداری یک توافق را افزایش دهد و با گنجاندن مذاکرات هسته‌ای در یک استراتژی گسترده‌تر از تنش‌زدایی منطقه‌ای، زمینه را برای یک توافق جامع‌تر فراهم کند.

در کوتاه مدت، دولت ترامپ باید شعارهای نسنجیده و تحریک آمیز درباره حملات علیه برنامه هسته ای ایران را محکوم کند و یک سیگنال قوی به اسرائیل ارسال کند مبنی بر اینکه ایالات متحده از حملات نظامی پیشگیرانه که هم غیرقانونی و هم برای درازمدت برای منافع راهبردی آمریکا یا اسرائیل مضر است، حمایت نخواهد کرد. 

به طور گسترده‌تر، استراتژی دولت ترامپ برای خاورمیانه باید این نکته را در نظر بگیرد که نگرانی‌های امنیتی ایران علاقه‌اش به سلاح‌های هسته‌ای را افزایش می‌دهد. به عنوان مثال، حمایت از تلاش‌های عربستان سعودی و ایران برای تقویت روابط و پایان دادن به جنگ اسرائیل در غزه، برای کاهش تنش‌های منطقه‌ای و ایجاد فضایی مناسب‌تر برای مذاکره درباره توافق جامع‌تری که مبتنی بر یک توافق هسته‌ای محدود است، مفید خواهد بود. 

ترامپ در پرداختن به برنامه هسته ای ایران با چالش مهمی مواجه است، اما او همچنین فرصتی فوری برای کاهش خطرات آن را هم در اختیار دارد. دولت او باید آماده حرکت سریع برای تعامل با ایران در یک توافق محدود باشد که حساس‌ترین فعالیت‌های ایران در زمینه اشاعه را عقب می‌اندازد و نظارت را افزایش می‌دهد. 

با دستیابی به توافقی که فوریت تهدید اشاعه را کاهش می‌دهد، دولت ترامپ می‌تواند فضایی را برای مذاکره بر سر یک توافق طولانی‌تر و جامع‌تر ایجاد کند که راه‌های ایران به سمت سلاح‌های هسته‌ای را مسدود کند.

ویژه روز
عکس روز
خبر های روز