در انتظار «فصل الخطاب»
ترامپ ورودی طوفانی به کاخ سفید داشت. در همان بدو ورود فرمان خروج ایالات متحده از سازمان بهداشت جهانی و توافق اقلیمی پاریس که طرحی برای کاهش گرمایش زمین است را صادر کرد. به یک هزار و 500 نفر طرفدارش که ششم ژانویه 2021 در اعتراض به نتیجه انتخابات به کنگره حمله کرده بودند، نیز عفو عمومی داد.
فرمان لغو 78 فرمان اجرایی دولت جو بایدن را صادر کرد. با حذف اپلیکیشن موبایل ویژه مهاجران، طرحهای ضد مهاجرتی خود را کلید زد و مدعی شد که کانال پاناما را پس خواهد گرفت و نام خلیج مکزیک را هم به «خلیج آمریکا» تغییر خواهد داد!
با این طوفان پرسرعتی که او به راه انداخته، به نظر میرسد انتظار برای رسیدن به پرونده ایران چندان طولانی نباشد و دو طرف به زودی ناگزیر به گرفتن تصمیم نهایی شوند؛ هرچه این زمان نزدیکتر میشود، مناقشه در ایران بر سر اینکه با ترامپ جدید چه باید کرد هم بیشتر بالا میگیرد.
به نظر میرسد همه چیز وابسته به ارتباط رئیس جمهور با رهبری است و اینکه مسعود پزشکیان توانایی جلب نظر رهبر انقلاب برای مذاکره را دارد یا نه؛ مذاکرهای که بسیاری معتقدند گریزی از آن نیست و انجام نشدنش موجی سهمگین از فشار حداکثری را برای کشور به دنبال خواهد داشت
پیش از مراسم تحلیف ترامپ، مقامات دولت و حتی شخص رئیسجمهور به دفعات اعلام کردند که آماده مذاکره با دولت جدید آمریکا هستند. این حد از شفافیت دولت در طرح این موضوع، به زعم بسیاری به معنای هماهنگی رئیسجمهور با بالاترین سطوح مدیریتی و تصمیمگیری کشور درباره مذاکره با دولت دونالد ترامپ است.
حالا با ورود رسمی دونالد ترامپ به کاخ سفید، تحلیلگران در حال گمانهزنی و پیشبینیها درباره این هستند که اساسا مذاکره با آمریکا چگونه باید باشد و چگونه خواهد بود. عمده تحلیلها متمرکز بر ضرورت مذاکره با آمریکاست.
محمدعلی ابطحی، فعال سیاسی اصلاحطلب در همین ارتباط، ترامپ را شمشیر دولبهای خوانده که هم میتواند فرصت خوبی باشد و هم خطرآفرین. او با اشاره به اینکه در دوران ترامپ دیپلماسی سنتی جواب نمیدهد، نوشته: «در دوره ترامپ میدان و مذاکره و دیپلماسی بیشتر از همیشه به کمک یکدیگر نیاز دارند. خدا کند که به نفع مردم ایران تحریمها کاهش پیدا کند و دیپلماسی ما بتواند این دوران را به جای تهدید به فرصت تبدیل کند. در دوران ترامپ دیپلماسی سنتی جواب نمیدهد.»
انتظارهای خوشبینانه برای مذاکره
بازار این دست تحلیل و گمانها داغ است؛ تصمیم حاکمیت درباره چگونگی مواجهه با دولت جدید ترامپ اما هنوز در فضایی غبارآلود و مبهم، ناپیداست. محمد سلامتی، فعال سیاسی اصلاحطلب و وزیر دولت دوران جنگ در گفتوگویی با خبرآنلاین، عنوان کرده که «پزشکیان برای مذاکره با آمریکا، پشتوانه نظام را دارد.»
او در پاسخ به اینکه با وجود منتقدان و مخالفان مذاکره، آیا کشور به سوی مذاکره خواهد رفت، توضیح داده: «اگر صحبتهای آقای پزشکیان پشتوانه قوی داشته باشد که به نظرم الآن پشتوانه اظهارات او نظام است، این افراد در کارشکنی کاری از پیش نخواهند برد و خود را ضایع میکنند.»
عبدالرضا فرجیراد، تحلیلگر سیاسی و استاد ژئوپلیتیک هم در این باره به گفتوگوی اخیر رئیسجمهور با شبکه NBC اشاره کرده و گفته که آن مصاحبه و دیگر مصاحبههای رئیسجمهور، نشان میدهد که جمهوری اسلامی آمادگی گفتوگو با آمریکا را دارد تا مشکلات مربوط به هستهای و تحریمها را حل کند.
علیرغم نگاههای خوشبینانه، بسیاری دیگر معتقدند که اساسا مذاکرهای آغاز نخواهد شد که از دل آن توافقی بیرون بیاید. محمدصالح جوکار، رئیس کمیسیون شوراها و امور داخلی مجلس شورای اسلامی جزو همین گروه است که در پاسخ به پرسش «جماران» درباره مذاکره گفته است: «بنده بعید میدانم که مذاکره ایران با آمریکا به نتیجهای برسد در دورههای مختلف، مذاکرات بسیاری بین ایران و آمریکا صورت گرفت که مهمترین خروجی آن برجام بود که ترامپ آن را پاره کرد.»
دولت دروغ میگوید؟
مناقشه در داخل کشور بر سر این موضوع اما آن جایی بالا میگیرد که تندروها به شدت در برابر اعلام آمادگی دولت برای مذاکره میایستند و دولت را متهم میکنند به اینکه میکوشد اظهارات خود را تصمیم نظام و در صدر آن تصمیم عالیترین مقام کشور جا بزند.
مناقشه در داخل کشور بر سر «مذاکره» آن جایی بالا میگیرد که تندروها به شدت در برابر اعلام آمادگی دولت برای مذاکره و توافق با آمریکا میایستند و دولت را متهم میکنند به اینکه میکوشد اظهارات خود را تصمیم نظام و در صدر آن تصمیم عالیترین مقام کشور جا بزند
طی روزهای اخیر اظهارات علی عبدالعلیزاده، نماینده رئیسجمهور در هماهنگی اجرای سیاستهای کلی توسعه دریامحور مبنی بر اینکه آمریکا میتواند در ایران سرمایهگذاری کند و طی دو تا سه ماه پس از شروع مذاکرات نیز میتوانیم به توافق برسیم، با واکنشهای تند رادیکالها مواجه شد.
روز گذشته نیز محمدحسن قدیری ابیانه، تحلیلگر سیاست خارجی و دیپلمات پیشین وزارت امور خارجه طی گفتوگویی به دیدهبان ایران گفت که اظهارات عبدالعلیزاده مبنی بر اینکه اتفاق نظری درباره انجام مذاکره با آمریکا در سطوح عالی کشور وجود دارد، قطعا یک دروغ است.
او با بیان اینکه این تصمیم تنها زمانی عملی خواهد شد که رهبر انقلاب با آن موافقت کنند، افزود: «مقام معظم رهبری به هیچ وجه با مذاکره با آمریکا موافقت نکردهاند و چنین موافقتی از سوی ایشان اعلام نشده است.»
قدیری ابیانه حتی اضافه کرده که «در حال حاضر رهبر انقلاب موافق انجام مذاکره با آمریکا نیستند، زیرا چنین کاری هیچ فایدهای ندارد، چون آمریکا نشان داده است که حتی اگر توافقی را امضا کند، به آن متعهد نیست.»
برای ساکت کردن تندروها باید منتظر «فصلالخطاب» بود
آنچه او گفته کاملا بر خلاف ادعای موافقان مذاکره است و از آن جایی که گره این موضوع به دست رهبر انقلاب باز میشود، بیتردید تا زمانی که اعلام موضع رسمی در این خصوص صورت نگیرد، این مناقشات نیز ادامه خواهد داشت و کشور را برای تشخیص اتخاذ سیاستهای مناسب در برابر دولت جدید ترامپ دچار سرگشتگی و آشفتگی خواهد کرد.
در همین راستا حسین مرعشی در مصاحبهای با «اعتماد» پیشبینی کرده که رهبری احتمالا طی روزهای آتی اظهارنظری در مورد فضای جدید خواهند داشت و برای آگاهی از اینکه سیاست نظام به چه سمت و سویی میرود، باید منتظر اظهارنظر ایشان باشیم.
او با اشاره به نزدیکی به گفته وی بسیار خوبی که بین رییسجمهور و رهبری وجود دارد، اضافه کرده که از این نزدیکی میتوان برای اجرای برنامهها و تحقق وعدهها استفاده کرد و وقتی رهبری تصمیمی را بگیرند، تندروها نیز ساکت خواهند شد.
بدین ترتیب به نظر میرسد همه چیز وابسته به این ارتباط است و اینکه رئیس جمهور توانایی جلب نظر رهبر انقلاب برای مذاکره را دارد یا نه؛ مذاکرهای که بسیاری معتقدند گریزی از آن نیست و انجام نشدنش موجی سهمگین از فشار حداکثری را برای کشور به دنبال خواهد داشت.
از این رو تحلیلگران تاکید میکنند که ایده نه جنگ میکنیم و نه مذاکره پاسخگوی شرایط امروز نیست و نظام باید تصمیم سختی بگیرد. در این خصوص نگاه احمد زیدآبادی، تحلیلگر سیاسی قابل تامل است.
او با تاکید بر اینکه ترامپ به راه میانه تن نمیدهد، نوشت: «ترامپ فردی نیست که با سیاست «مدیریت تخاصم» آنگونه که دستگاه بیرمق وزارت خارجۀ جمهوری اسلامی در پی آن است، کنار آید. او در پی «عادیسازی تمامعیار» یا «رویارویی تمامعیار» در روابط کشورش با ایران است. حال این به عهدۀ مقامهای مسئول است که یکی از این دو مسیر را انتخاب کنند. این باری است صرفاً بر دوش خود آنان با همۀ سنگینی و عوارض و عواقبش.»