به روز شده در: ۰۳ اسفند ۱۴۰۳ - ۲۱:۳۳
کد خبر: ۶۷۷۶۲۸
تاریخ انتشار: ۲۱:۴۰ - ۰۲ اسفند ۱۴۰۳

پرسپولیس درباره مرکز زمین تجدید‌نظر کند/ حق استقلال صعود به دور بعد بود

روزنو :کارشناس فوتبال کشور می‌گوید که سهراب بختیاری‌زاده در مقابل فشار مطبوعات و تماشاگران پایمردی کرد و باید به او تبریک گفت.

چراغپور: حق استقلال صعود به دور بعد بود

آخرین هفته از مسابقات لیگ قهرمانان نخبگان آسیا با صعود سخت استقلال به مرحله حذفی به پایان رسید و پرسپولیس از این رقابت‌ها کنار رفت. اتفاقی که برای استقلال در این صعود افتاد فرصت طلایی بود که در اختیار سهراب بختیاری‌زاده قرار گرفت. در حالی که او قرار بود فقط یک مربی موقت باشد اما در بازی اخیر تیمش نمایشی قابل قبول داشت و توانست در قطر نتیجه درخشانی بگیرد.

در سوی دیگر اما پرسپولیس با توجه به تغییر و تحولات هنوز به ثبات نرسیده است. شرایط برای آن‌ها خوب به نظر نمی‌رسد. در حالی که همه بیشترین شانس را برای این تیم در لیگ نخبگان قائل بودند اما اوضاع بر وقف مراد نیست و حتی هواداران روی سکو نمی‌دانند چه کسی را باید مقصر ناکامی تیمشان بدانند و علیه همه شعار می‌دهند.

گذشته از این دو تیم، تراکتور در لیگ قهرمانان ۲ آسیا شرایط بهتری دارد. هرچند عملکرد برخی بازیکنان تراکتور در شب بازی با الخالدیه بحرین همه را غافلگیر کرده و در نهایت نتیجه نیز راضی‌کننده نبود اما فعلاً تراکتور صعود کرده و مربیان فرصت کافی برای برطرف کردن اشتباه‌ها را دارند. عملکرد پر چالش نمایندگان ایران در دو سطح متفاوت از لیگ قهرمانان و خصوصاً حذف پرسپولیس بهانه خوبی بود تا فرهیختگان با جلال چراغپور یکی از کارشناسان خبره فوتبال گفت‌وگو کند که حرف‌های او را در ادامه از نظر می‌گذرانید.

به نظر شما چرا سرمربی پرسپولیس خود و بازیکنانش را در این ناکامی دخیل نمی‌داند؟ 

یک سری مسائل به ژن و دی‌ان‌ای فوتبال هر منطقه مربوط می‌شود. تفکری که در فوتبال ما شکل گرفته با سلیقه بعضی از مربیان جور در می‌آید. آن مربی که بتواند این ژن را به خدمت بگیرد مثل دراگان اسکوچیچ موفق خواهد شد. اسکوچیچ به خوبی فوتبال ایران را بلد است و در هر تیمی بود موفق ظاهر شد. حتی مشکلات تیم ملی ما را برطرف کرد و از بحران خارج کرد. در نتیجه وقتی کارتال در کنفرانس خبری فاصله بین فوتبال دو تیم را می‌پذیرد، اظهارنظری منطقی کرده؛ چرا‌که سبک فوتبال هر کشور ریشه در ژنتیک و فرهنگ دارد. چیزی که در طول رشد یک فوتبالیست تأثیرگذار بوده قطعاً سبک او را می‌سازد. به همین دلیل است که ما نمی‌توانیم بدون خودنمایی، فوتبال بدون دست‌انداز، یک‌ضرب با شدت کم توپ و در اختیار تیم بازی کنیم.

یعنی مسیر فوتبال النصر باعث شد تیم دوم آن‌ها برابر پرسپولیس اینگونه بازی کند؟ 

اگر دقیق به موضوع نگاه کنیم متوجه می‌شویم سبک فوتبال در آسیا در حال تغییر است ولی متأسفانه در فوتبال داخلی ما که مزرعه آن لیگ یک و مزرعه لیگ یک، لیگ ۲ است و الی آخر به دلیل ضعف آموزش و ضعف دانش مربیان و عدم توجه به تحولاتی که در فوتبال دنیا رخ می‌دهد، تعییر نکرده و همچنان فوتبال شبه‌سنتی بازی می‌کنیم. در ظاهر مدرن شدیم و تقلید‌های مدرنیزه می‌کنیم حتی به لحاظ مالی نیز خود را حرفه‌ای می‌دانیم اما تنها چیزی که تقلید نکردیم آن است که نمی‌توانیم قسمتی از فوتبالی که آن‌ها بازی می‌کنند را بازی کنیم. حالا با گذشت زمان این واقعیت خود را به مرور نشان می‌دهد. برای انتقال فوتبال مدرن به درون فوتبال هر کشوری به فاکتور‌های خاص نیاز داریم. ژاپنی‌ها حدود ۱۵ سال پیش بازیکنان بزرگ دنیا مثل زیکو و‌ گری لینکر را با این هدف که کیفیت فوتبال خود را بهبود ببخشند به فوتبال خود بردند. مهاجمان سن بالا، تکه‌هایی از فوتبال در وجودشان نهادینه شده که حیف است از بین برود. از این رو در جهت استخدام چنین بازیکنانی برآمدند. حالا بعد از پانزده بیست سال می‌بینیم که عربستان هم همین کار را کرده است. نخبگان فوتبال دنیا را به خصوص در خط حمله و طراحی میانه میدان استخدام کرده و قصد دارد فوتبال را به صورت القایی ارتقا دهد. این ارتقای فوتبال را در بازی پرسپولیس و النصر ۷۰ هزار تماشاگر از نزدیک دیدند. ما دیدیم که بخشی از ارتقای فوتبال که برمی‌گردد به بازیکنان مشهور با سن‌های بالا به فوتبال عربستان انتقال پیدا کرده است. درصد بالای پاس‌های ساده، جابه‌جایی پستی، «پزیشنال پلی»، گم کردن مدافع حریف و حتی توپ کم شدت که ترکیباتی از فوتبال مدرن است در تیم حریف وجود داشت. با اینکه نفرات اصلی نبودند، اما فوتبال اصلی را بازی کردند. اگر بازیکنان اصلی بودند باز هم نوع بازی کردنشان همین بود اما اگر کریستیانو رونالدو در این بازی حضور داشت، آن شکافی که بین دفاع پرسپولیس بود و بار‌ها مورد نفوذ قرار گرفت دریچه‌ای برای گلزنی این بازیکن می‌شد.

 

پرسپولیس هم حملاتی داشت اما ظاهراً تفاوت دو تیم خیلی زیاد بود. 

در این بازی چند چیز برای ما روشن شد و آن اینکه موتور فوتبال میانه زمین است. هر تیمی که میانه را ببرد بازی را می‌برد؛ چرا‌که تولید پاس و تولید شوت، تفاوت عددی و اضافه شدن به حمله از همین میانه میدان، به کمک بازیکن میانی متحول که می‌تواند خود را در لبه منطقه حریف نگه دارد و بیشتر به محوطه ۱۸ قدم نزدیک شود از همین منطقه شکل می‌گیرد. این‌ها دقیقاً چیز‌هایی بود که ما از تیم النصر دیدیم، اما در پرسپولیس مطلب قابل عرضی نبود. من فکر می‌کنم پرسپولیس باید در نگرشش نسبت به مرکز زمین تجدید‌نظر کند. البته دفاع راست این تیم هم مشکل داشت. در مرکز زمین مخصوصاً یکی از هافبک‌های مرکزی به شدت عامل این نتیجه بود؛ چرا‌که به تنهایی نزدیک به ۱۲ توپ لو داد. آنقدر حریف پرسپولیس حمله کرد و گل نزد که ما دیگر خسته شده بودیم.

ظاهراً تفکرات حرفه‌ای بین بازیکنانمان هم وجود ندارد. مثلاً بیرانوند در تراکتور با اشتباهاتش نزدیک بود منجر به حذف تیمش شود؟ 

تراکتور با وجود عملکرد خوبی که طی فصل جاری داشت، اما در این بازی به سختی صعود کرد ولی حوادثی که اتفاق افتاد جزو نادرترین اتفاقات ممکن در فوتبال بود. مخصوصاً صحنه‌ای که شجاع خلیل‌زاده و بیرانوند با همکاری یکدیگر خلق کردند. آنجا بود که ما متوجه شدیم این تئوری که می‌گویند فکر بیرانوند در زمین نیست و بیرون زمین حضور دارد و گاهی در زمین حضور پیدا می‌کند واقعیت است. فکر بیرانوند بیش از حد مشغول شده است. فوتبال به خصوص در این سطح برای این دروازه‌بان جاذبه سابق را ندارد. به عنوان یک دوست به او پیشنهاد می‌کنم به یک مشاور روانی - ذهنی مراجعه کند. او سه فاکتور تمرکز، توجه و استقرار روی یک موضوع به طور مداوم را از دست داده است. مشابه صحنه‌ای که باعث این اتفاق شد قبلاً هم در تیم تراکتور دیده بودیم و مشخص بود که به این شکل با هم کار کردند اما وقتی دروازه‌بان حواسش نیست نشان می‌دهد که یک جای کار مشکل دارد. با این حال امیدوارم تراکتور به راهش به همین شکل ادامه دهد.

به نظر می‌رسید الخالدیه به شناخت خوبی از تراکتور رسیده بود. 

به گفته گواردیولا اگر تیم و مربی در دو بازی پیاپی مثل هم بازی کنند یک پله عقب افتاده‌اند. اگر نسبت به بازی قبل یک فکر و کار جدید نداشته باشید تیم رو به اضمحلال می‌رود. حتی برای خود گواردیولا هم همین اتفاق افتاد؛ چراکه نوآوری‌های او هم تمام شده است. طبیعی است وقتی تفکرات یک مربی عیان شود و چیز جدیدی برای خروج از فشار وجود نداشته باشند، نمی‌توان با این تفکرات تکراری از زیر فشار حریف خارج شد. پس اگر تراکتور برای نوع بازی خود یک گام به جلو برندارد و اسکوچیچ تفکرات خود را جدید نکند در ادامه مسابقات سطح ۲ آسیا با مشکل روبه‌رو می‌شود.

استقلال را چطور دیدید؟ 

در مورد بازی استقلال و الریان اما اتفاق خوبی افتاد؛ چرا‌که سهراب بختیاری‌زاده پای کار ایستاد. او در مقابل فشار مطبوعات و تماشاگران پایمردی کرد. باید به او تبریک گفت و من احساس می‌کنم باید از او خوشمان بیاید؛ چرا‌که او در مقابل ناملایمات ایستاد و کاری کرد که چرخ‌های تیم خوب بچرخد. بختیاری‌زاده موفق شد ارنج جدیدی برای تیمش پیدا کند و یکی دو بازیکن در سیستمش متولد شدند. همانطور که می‌بینیم آزادی با دوندگی زیاد و از جان گذشتگی به یک فوروارد کلاسیک تبدیل شد. این مربی با تغییر سیستمی که داد میانه زمین خود را پیدا کرد و در دفاع مرکزی زنجیره سه نفره به وجود آورد. از طرفی چپ و راست تیمش را آزاد کرد و همچنین از نیمه دوم برنامه رامین رضاییان را به یک هافبک فوروارد تغییر داد. در این بین نباید نقش روزبه چشمی را فراموش کنیم. او یک کاپیتان دلسوز از جان گذشته و متعصب نشان داد. در طول بازی صحنه‌هایی از او دیدم که مرا به یاد دوران چندین سال پیش علی دایی انداخت. او در تکل‌ها و ضربه سر‌هایی که زد ممکن بود آسیب ببیند. به نظر من استقلال در این مرحله حقش صعود بود؛ هرچند برای رسیدن به این هدف آنها دردسر زیادی کشیدند ولی مزد زحماتشان را گرفتند. با این حال امیدوارم آن‌ها هم پای خود را یک پله بالاتر بگذارند و با برطرف کردن اشکالاتی که در حال حاضر دارند به تیمی تبدیل شوند که دغدغه صعود نداشته باشد. در حال حاضر استقلال وقتی در نزدیکی میانه حریف است تعداد پاس به عقب‌هایش زیاد است. اگر بتواند درصدی از این پاس‌ها را کم کند موفقیتش نزدیک‌تر است.

فکر می‌کنید آنچه از استقلال دیدیم یک تحول عمیق است یا جرقه‌ای زودگذر؟ 

به نظر من آنچه از استقلال دیدیم حتی اگر یک جرقه باشد توانایی‌هایی را در این تیم شعله‌ور کرده است، اما آثاری که می‌بینیم جرقه نیست. سیستم سه دفاع زنجیره‌ای مرکز در استقلال را در حالی که با سه عقب ثابت بازی می‌کند نمی‌توانیم یک اتفاق بدانیم. مشخص است که روی چنین موضوعی فکر شده است. مربی متوجه شده که بین مدافعانش حفره وجود دارد؛ در نتیجه تغییرات اساسی ایجاد کرده و با همین تفکرات بود که ضد حمله و تک به تک از حریف نخورد. البته حسینی هم خیلی خوب دروازه‌بانی کرد. تیم استقلال هم می‌توانست گل بیشتری بزند. استقلال حتی از نظر بدنی هم بهتر شده بود و ما دیگر آن تعویض‌های اجباری را نمی‌دیدیم که نقطه مثبتی برای استقلال محسوب می‌شود.

ویژه روز
عکس روز
خبر های روز