
قاتل اجارهای یک معلم جوان بود!
ردزنیهای کارآگاهان پلیس در پرونده قتل یک جوان که در مرخصی زندان به سر میبرد، آنها را به سوی آدمکشهای اجارهای و نزدیکترین فرد مقتول هدایت کرد.
هفتم دیماه امسال مرد ۴۴ سالهای که مدت زمان مرخصیش از زندان به اتمام رسیده بود، با اطرافیانش خداحافظی کرد و به طرف زندان چناران به راه افتاد تا باقیمانده محکومیت خود را سپری کند، اما در مدت کوتاهی مشخص شد که «مجتبی-گ» به زندان نرفته است و اثری از او نیست.
به گزارش خراسان، از سوی دیگر، با گزارش این ماجرا به پلیس و پیگیری یکی از برادران فرد گمشده، پروندهای در پلیس آگاهی چناران تشکیل شد، اما با توجه به اهمیت موضوع و نیاز به پیگیریهای تخصصی، این پرونده با دستور ویژه سرهنگ کارآگاه جواد شفیع زاده (رئیس پلیس آگاهی استان خراسان رضوی) به اداره جنایی آگاهی استان منتقل شد و مورد کنکاشهای علمی و تخصصی قرار گرفت.
طولی نکشید که با راهنماییهای تجربی رئیس پلیس آگاهی گروه کارآزمودهای از افسران جنایی با هدایت و نظارت سرهنگ محمد همتی (رئیس اداره جنایی آگاهی استان خراسان رضوی) جلسه تحلیلی و کارشناسی جرم را با فرضیههای گوناگونی مانند فرار از زندان، آدم ربایی و احتمال وقوع جنایت آغاز کردند و خیلی زود به سرنخهایی از آدم ربایی وقتل رسیدند چراکه بررسیهای نامحسوس کارآگاهان درباره مرد گمشده به جنایتهایی در سالهای گذشته گره خورد.
تحقیقات پنهانی کارآگاهان بیانگر آن بود که در اواخر دهه هشتاد نزاعی بین فرزندان یکی از ملاکان روستایی در اطراف چناران به خاطر اختلافات ملکی با یکی دیگر از اهالی رخ داده است که در این نزاع جوانی از اهالی روستا به قتل رسید و «م-گ» (فرزند ملاک) به همراه داماد خانواده به اتهام ارتکاب جنایت با چاقو دستگیر شدند، اما در بررسیهای قضایی، داماد خانواده به جرم قتل قصاص شد و «م-گ» نیز درحال تحمل زندان بود که پدر وی تصمیم گرفت بخشی از زمین هایش را برای پرداخت دیه به فروش برساند.
اما این رفتار پدر مورد اعتراض «مجتبی» (یکی دیگر از فرزندان) قرار گرفت. او اعتقاد داشت پدرش باید سهم الارث هر یکی از فرزندان را جدا کند و سپس دیه برادر زندانی اش را بپردازد. این موضوع در حالی با مخالفت پدر روبه رو شد که چند سال بعد مجتبی و یکی دیگر از برادرانش به خاطر همین موضوع با یکدیگر درگیر شدند و به روی هم سلاح کشیدند.
در این میان برادر «مجتبی» با شلیک گلوله جان سپرد و او نیز به اتهام قتل عمدی روانه زندان شد، اما پس از برگزاری جلسات محاکمه در دادگاه، ماجرای این جنایت خانوادگی به دفاع از خود گره خورد و بدین ترتیب «مجتبی» به تحمل زندان و پرداخت دیه محکوم شد، اما نمیتوانست مبلغ دیه مد نظر را تهیه کند تا این که در آخرین مدت زمان مرخصی و هنگام بازگشت به زندان ناپدید شد.
با به دست آمدن این اطلاعات جنایی از پشت صحنه روزهای تلخ این خانواده، فرضیه جنایی با توجه به تجربیات کارآگاهان قوت گرفت و آنها با بررسیهای فنی و اطلاعاتی و همچنین بهرهگیری از فناوریهای نوین پلیسی به سرنخهایی از یک جوان معلم به نام «حسین-ک» رسیدند که با «مجتبی» ارتباط گرفته بود.
خیلی زود خودروی پژو ۲۰۶ وی نیز شناسایی و این جوان ۲۵ ساله دستگیر شد. او که ابتدا خود را راننده تاکسی اینترنتی معرفی میکرد وقتی در برابر شواهد مستند پلیس قرار گرفت، لحظهای به تناقض گویی پرداخت و سپس راز این جنایت وحشتناک را فاش کرد.
او گفت: من معاون یکی از مدارس در منطقه ویرانی هستم که با پیشنهاد فردی به نام «محمدرضا» با وی همراه شدم. من شناختی از «مجتبی-گ» (مقتول) نداشتم. او را سوار خودرو کردیم و من ضرباتی در داخل خودرو به او زدم. پیکر خون آلود او را به بیابان بردیم که «م-گ» (یکی از برادران مقتول) شبانه به محل آمد تا برادرش را شناسایی کند که به اشتباه فرد دیگری را نکشیم.
وی ادامه داد: در همین حال «مجتبی» با سر و وضعی خون آلود به برادرش گریه کنان التماس میکرد که او را نکشد. او میگفت: من خودم را سر به نیست میکنم و دیگر به روستا بازنمی گردم ولی «م-ک» دستور قتل او را صادر کرد و ما هم در حالی که دوباره «محمدرضا» ضرباتی با چاقو بر پیکرش وارد کرده بود، گردنش را بریدیم و درون حفرهای در بیابان دفن کردیم.
در پی اعترافات متهم که در حضور قاضی اولیایی نژاد (بازپرس شعبه ۸۵۸ دادسرای عمومی و انقلاب مشهد) صورت گرفت، بلافاصله با دستور مقام قضایی، گروهی از کارآگاهان به همراه امدادگران آتش نشانی عازم بیابانهای اطراف مشهد شدند و جسد «مجتبی-گ» را که دچار فساد نعشی شده بود از زیر خاکها بیرون کشیدند.
این در حالی بود که با راهنماییها و دستورهای ویژه قاضی اولیای نژاد، گروه دیگری از کارآگاهان «محمد رضا-پ» را نیز دستگیر و به محل کشف جسد انتقال داده بودند. با اعترافات «محمدرضا» مشخص شد که آنها فقط آدمکشهای اجارهای بودهاند که از سوی برادر مقتول اجیر شدهاند.
طولی نکشید که کارآگاهان اداره جنایی آگاهی، «م-گ» (برادر مقتول) را نیز بازداشت کردند و به مقر انتظامی انتقال دادند. تحقیقات بیشتر برای کشف زوایای پنهان این جنایت وحشتناک همچنان ادامه دارد.