
اسپانسر ساسی مانکن و معاویه کیست؟
برترینها: کیوان کثیران، روزنامهنگار با انتشار متنی به حواشی پخش موزیک ویدئو ساسی مانکن و سریال معاویه واکنش نشان داد.
کثیران نوشت: تکراریاست اگر بگوییم کسانی که همواره به طرز حقارت باری به دنبال نزدیک شده به رپرها و شاخهای مجازی بودند و هستند چه کسانی و از چه طیفیاند. عکسها و اسنادش همهجا هست.
بله من هم مثل خیلیها نه ساسی مانکن را دوست دارم نه کلیپهایش را. ولی میدانم خیلیها از جمله کودکان و نوجوانان مشتری او هستند. شک نکنید که امثال تتلو و ساسی مانکن محصول سیاستهای غلطاندرغلط و سراسر خطای مدیران ابله فرهنگی هستند. در واقع اسپانسرهای اصلی ساسی مانکن و تتلو و معاویه و حشاشین، کسی جز مسئولین ارشد فرهنگی جمهوری اسلامی و تندروهای جانماز آبکش نیستند. آنها که درها را به روی هر نوع موسیقی باکیفیت بستند و از شجریان گرفته تا خیلیهای دیگر را ممنوع کردند. حالا هم خیمه زدهاند روی صفحات خوانندگان زن، حامیان مهمِ موسیقی ساسیمانکن محسوب میشوند. آنها توقع دارند مردم به جای موسیقی گوشنواز و باکیفیت، خزعبلات بیکیفیت آنها را گوش بدهند که البته خیال باطلی است.
ساسی و تتلو دارند جاهای خالییی را پر میکنند که سیستم حاکم بر فرهنگ نگذاشت با محصولات فرهنگی باکیفیت پر شود. سیستم بیماری که جلوی خوانندگی خانمها را گرفت و میگیرد، موسیقی و تئاتر و سینمای باکیفیت را محدود کرد و میکند، هر روز سانسور را وسیعتر کرد و میکند با این توهم سوپر ابلهانه که اگر من توقیف کنم، کسی چیزی که من نخواهم نمیبیند و نمیشنود، اگر من فیلتر کنم، کسی دسترسی ندارد، اگر من سانسور کنم کسی چیز دیگری ندارد که ببیند و بشنود، اگر من اراده کنم، همه باید تلویزیون ببینند و قس علیهذا. اما آیا واقعا اینطور است؟
آیا شک دارید که عامل اصلی پربیننده شدن سریالهای ترکی، تلویزیون خودمان است؟ آیا شک دارید که اقبال مردم به شبکههای خبری آنطرف آب، مرهون دروغگویی و ریاکاری آشکار این طرف است؟ آیا تردیدی در این هست که عامل اصلی اقبال همگانی به تماشای سریالهای خارجی-هرچه که باشد- ضعف مفرط تلویزیون خودمان است؟ آیا تردید دارید که عامل استقبال بچههای کم سن و سال از کلیپ ساسی که قطعا باید ردهبندی سنی میداشت، مستقیما خود مدیران فرهنگی متحجر و سیستم نظارتی حاکم بر فرهنگ هستند؟
تازه این تلویزیون که خودش اینقدر ضعیف و ندیدنی است، نظارت بر شبکه نمایش خانگی را هم بهعهده گرفته. بعد هم شاکی است که چرا مردم سریالهای معاویه و حشاشین را میبینند. توقع دارد همه دست به سینه بنشینند ترشحاتِ لزجِ تلویزیون ایران را تماشا کنند. شک نکنید که محدودیتها و کیفیت پایینِ این طرف، عامل تبلیغیِ مهمی برای دیده شدن معاویه و ساسی است.
دوست دارند هیچکس هیچ کاری نکند، فضای مجازی نباشد، ماهواره نباشد، حتی پلتفرمهای خودشان نباشند،
هیچکس خارج از دایره تنگ و تاریک تلویزیون و وزارت ارشادشان کاری نکند، تئاتر کار نکند و نبیند، فیلم و سریال نسازد و نبیند، موسیقی ننوازد و نشنود، آواز نخواند و نشنود و خلاصه نفس نکشد. که چه بشود؟ که آقایان محصولات بنجل خود را به خورد مردم بدهند. میشود؟ نمیشود که!
حالا نتیجه چه شد؟ انبوهِ فیلمها و تئاترهای زیرزمینی و مستقل، انبوه کنسرتها و خوانندگان زن و مرد خارج از محدودهی رسمی، انبوه سریالهای ترکی و عربی، تماشای انبوهِ سریالهای فیلمهای اروپایی و امریکایی و سرسرهی رو به پایینِ مخاطبان تلویزیون. تلویزیونی که دیگر نه کسی را برای خودش نگهداشته که برایش بنویسد، سریال بسازد، اجرا کند و نه مخاطبی که بنشیند برنامههایش را ببیند. حالا چنبره زدهاند روی صفحات دختران خواننده؟ که چه بشود؟
دختران دارند میخوانند، با صفحه مجازی یا بیآن؛ زیبا هم میخوانند و زیاد هم، فیلمهایی که دوست ندارید دارند ساخته میشوند؛ زیاد هم، نمایشهایی که دوست ندارید دارند اجرا میشوند؛ زیاد هم، سریالهای آنطرفی دارند همچنان دیده میشوند؛ زیاد هم، فضای مجازی هم از انواع مختلف رواج دارد؛ زیاد هم.
کجا را میخواهید ببندید؟ چقدر میخواهید ببندید؟ خبر تکراری این است که؛ حالا سال ۲۰۲۵ است، تکنولوژی خیلی پیشرفت کرده، دنیا به سرعت راه خودش را میرود. آدمها خیلی فرق کردهاند، جوانها خیلی بالغ و آگاه و دلیرند، خیلی چیزها دیگر به کتفشان هم نیست، زیر بار زور و بکن نکن نمیروند. ولی راستش را بخواهید دلم برای این آقایان سانسورچی و مدیران فرهنگی و تلویزیونی سوخت! حالا خودشان ماندند و حوضشان و مردمی که اکثرشان حاضرند هر چیزی را مصرف کنند جز محصولات تحت مدیریت اینها را. بله بله. کار از دست بشده است