
گمشده زندگی ۷۰ درصد مردم ایران / تبعات حذف سفر از زندگی اجتماعی
سفر تنها یک تجربه فردی نیست، بلکه فرآیندی است که پیامدهای اجتماعی فراوانی دارد. این پدیده میتواند ابزار مؤثری برای ارتقاء کیفیت زندگی اجتماعی، افزایش همدلی، تبادل فرهنگی و کاهش تنشهای اجتماعی باشد. برنامهریزی هوشمندانه برای توسعه سفرهای داخلی و خارجی، بهویژه برای اقشار مختلف جامعه، میتواند زمینهساز ایجاد جامعهای پویا، متعادل و آگاه باشد. در این میان اگر فقط طبقات مرفه توانایی سفر داشته باشند و طبقه متوسط از این امکان محروم شود، احساس نابرابری و بیعدالتی افزایش مییابد. این مسئله میتواند منجر به نارضایتی اجتماعی، بیاعتمادی به ساختارهای اقتصادی و افزایش تنشهای طبقاتی شود.بررسیهای تازه مرکز پژوهشهای مجلس این واقعیت تلخ را بیان می کند و از وضعیت گردشگری داخلی در کشور، تصویری نگرانکننده از کاهش سفرهای خانوادگی ایرانیان ارائه میدهد. طبق دادههای منتشرشده، تنها ۷ میلیون و ۷۸۸ هزار خانوار ایرانی طی یک سال گذشته حداقل یکبار به سفر رفتهاند؛ رقمی که نشان میدهد نزدیک به ۷۰ درصد از جمعیت کشور، یعنی بیش از دو سوم مردم، اصلاً به سفر نرفتهاند.
این آمار، با توجه به جمعیت بیش از ۲۵ میلیون خانوار در ایران، بهروشنی بیانگر افت شدید در تقاضای گردشگری داخلی است. کارشناسان حوزه گردشگری، عواملی چون کاهش قدرت خرید خانوارها، افزایش هزینههای حملونقل و اقامت، و نبود زیرساختهای حمایتی برای سفر ارزان را از دلایل اصلی این رکود عنوان میکنند. از سوی دیگر، رکود در سفرهای داخلی نهتنها پیامدهای فرهنگی و اجتماعی دارد، بلکه بر صنعت گردشگری، مشاغل مرتبط با سفر، و اقتصاد مناطق کمتر توسعهیافته نیز تأثیر مستقیم گذاشته است. بسیاری از مشاغل فصلی و خرد که به رونق گردشگری وابستهاند، در سالهای اخیر دچار رکود شدهاند یا بهکلی از میان رفتهاند. گزارش مرکز پژوهشها همچنین هشدار میدهد که اگر سیاستگذاری مشخصی برای کاهش هزینههای سفر، ایجاد مشوقهای گردشگری، و حمایت از گردشگران داخلی در دستور کار قرار نگیرد، این روند میتواند در سالهای آینده به فراموشی تدریجی فرهنگ سفر و کاهش سرمایه اجتماعی حاصل از گردشگری بیانجامد.
این گزارش در شرایطی منتشر می شود که بر اساس گزارش مرکز پژوهشهای مجلس، سهم هزینههای مربوط به تفریح و سفر در سبد خانوارهای ایرانی از ۰.۷۱ درصد در سال ۱۳۹۰ به ۰.۳۸ درصد در سال ۱۴۰۰ کاهش یافته، و حالا ۷۰ درصد از خانواده های ایرانی امکان سفر را ندارند. نوروز امسال بود که وزیر میراث فرهنگی و گردشگری اعلام کرد که «بر اساس گزارشهای رسیده حدود ۴۵ میلیون نفر از مردم به سفر رفتند و این پیام ملت ایران در خصوص زنده و با نشاط بودن آنها است که البته نیازمند بسترسازی توسط مدیران، استانداران در شهرهای مختلف است.» این گفته ها در شرایطی مطرح می شود که تفاوت فاحشی در هزینهکرد برای تفریح و سفر بین دهکهای درآمدی وجود دارد؛ بهطوریکه دهک دهم (ثروتمندترین) حدود ۴۰ برابر بیشتر از دهک اول (فقیرترین) برای این موارد هزینه کرده است. همچنین، ۷۲ درصد از سفرها توسط خانوارهای دارای ملک شخصی یا سازمانی انجام شده و تنها ۱۸ درصد از مستاجران توانستهاند به سفر بروند..
توزیع نابرابر سفر برای خانوارها
افزایش سرانه گردشگری داخلی بیشتر به خانوارهایی تعلق گرفته که قبلا هم به سفر رفته اند، لذا سازوکارهای توزیع سفر برای خانوارها به گونهای صورت نگرفته است که در دسترس همگان قرار گیرد. این درحالی است که از میان آمار کلی اقامت در بازه ۲۵ فروردین ماه سال ۱۴۰۱ الی ۱۵ فروردین ماه ۱۴۰۲، رقمی بالغ بر ۱۱ میلیون و ۶۰۰ هزار شب اقامت، در مراکز اقامتی رسمی ثبت شده، که رشدی را نسبت سال گذشته نشان نمیدهد. همچنین میانگین ضریب اشغال اقامتگاههای رسمی در تعطیلات نوروز نیز حدود ۶۶ درصد بوده که به دلیل شرایط اقتصادی و فقدان برنامه به منظور افزایش سطح اشغال اقامتگاهها رشد سفرهای غیرسازماندهی مشاهده شده است، با این شرایط سفرهای غیرسازماندهی کمکی به بهبود وضعیت اقتصاد صنعت گردشگری نمیکند.د.
تبعات حذف سفر از زندگی اجتماعی
حال بیایید، به نقش مهم سفر در زندگی اجتماعی انسان در جوامع متمدن نگاهی بیندازیم.سفر بهعنوان یک راهکار مهم برای کاهش استرس، خستگی روحی و بازیابی انرژی ذهنی شناخته میشود. حذف این امکان از زندگی طبقه متوسط که بیشترین فشارهای اقتصادی و کاری را تحمل میکند، میتواند منجر به فرسودگی روانی، افسردگی و بیانگیزگی در بین اعضای این قشر شود. طبقه متوسط نقش عمدهای در رونق گردشگری داخلی دارد. حذف آن از معادله سفر، موجب افت محسوس در درآمدهای حوزه گردشگری، تعطیلی کسبوکارهای وابسته (هتل، رستوران، حملونقل و صنایعدستی) و در نتیجه افزایش بیکاری در مناطق توریستی میشود. سفرهای خانوادگی و گروهی زمینهساز تقویت روابط خانوادگی، دوستی و اجتماعی هستند. حذف آن میتواند موجب کاهش کیفیت روابط انسانی و تضعیف همبستگی اجتماعی شود. در جامعهای که ارتباط میان افراد و گروهها محدود شود، احتمال گسترش بیاعتمادی و انزوا بیشتر خواهد شد.
با توجه به آمارهای موجود، مشخص است که صنعت گردشگری ایران بهویژه در حوزه سفرهای داخلی با مشکلات زیادی روبرو است. از یکسو، وضعیت اقتصادی و افزایش هزینههای زندگی موجب کاهش قابلتوجه سهم سفر از سبد هزینه خانوارها شده است و از سوی دیگر، آمارهای گردشگری خارجی نشان میدهند که ایران هنوز نتوانسته به طور کامل از ظرفیتهای خود در جذب گردشگر بهرهبرداری کند.این وضعیت، که با کاهش صادرات صنایعدستی و کاهش قدرت خرید مردم برای سفر و تفریح همراه است، نیازمند بازنگری جدی در سیاستهای اقتصادی و گردشگری کشور است. حمایت از این صنعت میتواند بهعنوان یک راهکار مؤثر در رشد اقتصادی و کاهش فشارهای اقتصادی بر مردم، بهویژه در عرصه سفر و گردشگری، عمل کند.