
حال و هوای جشنواره کن با زن و بچه روستایی!
کسی در کن نیست که خیال کند، فیلم اخیر جعفر پناهی یکی از بختهای اصلی نخل طلایی است. گرچه تا پیش از این در میان فیلمهایی که در هفته اول به نمایش درآمدند، نامهایی بودند که نظر منتقدان را جلب کردند تا به عنوان یکی از گزینههای نخل طلای کن معرفی شوند. اما گویی حالا جعفر پناهی در داستان تازهای که بر پرده سینما روایت کرده است توانسته از کارگردانان زیادی پیشی بگیرد. در کنار این پیشتازی او در جلب نظر منتقدان فستیوال کن، اما شرایط برای سعید روستایی به خوبی پیش نرفت! سعید روستایی اگر به قطع نگوییم با کمی اغماض توجههای بیشتری را با حضور در کن به خود جلب کرده بود؛ توجهاتی که پس از نمایش فیلم همگی بر باد رفتند!
دوگانه سینمای ایران، از درون تا بیرون مرزها
داستان سعید روستایی در کن، اما متفاوت رقم خورد. فیلمی که با رعایت جریان رسمی سینمای ایران در فستیوال کن و آنهم در فرصت طلایی که مجدد به فیلمسازان داده شد، پذیرفته و روی فرش قرمز رفت. با این وجود همخوانی با روایت رسمی قوانین سینمای ایران در همان ابتدای حضور، خیلی هم به نفع سعید روستایی عمل نکرد. سعید روستایی که دو سال اخیر درگیر توقیف و حواشی فیلم پیشین خود «برادران لیلا» بود اینبار امیدش را با همکاری با یک شرکت فرانسوی محک زد؛ اما خود را از جریان اصلی دور نکرد.
همین مسئله نقد گروهی را به او معطوف کرد. روستایی با یک فیلم توقیف شده و به خاطر ماندن در قالبهای قانونی سینمای ایران مورد پرسش و توبیخ قرار گرفت. حضور فیلم جعفر پناهی در فستیوال کن نیز به ماجرا دامن زد و درنهایت دوگانه سینمای دولتی و سینمای مستقل شکل گرفت؛ تا جایی که روستایی را واداشت تا با یادداشتی که در اختیار ورایتی قرار میدهد به آنچه در مسیر فیلمسازی بر او رفته و در این فیلم اتفاق افتاده توضیح دهد.
تشویقها تضمین نمیکنند، قعر جدول سرنوشت روستایی
تشویقهای ایستاده سعید روستایی، اما همه جذابیت حضور در فستیوال کن نبود. برخلاف تشویقهایی که خبر از توجه به فیلم «زن و بچه» داشت، منتقدان نظرات متفاوتی نسبت به فیلم داشتند. برخی منتقدان روایت روستایی که به گفته خودش داستان مقاومت زنانی است که تلاش میکنند در برابر سیستم مردسالار ایستادگی کنند؛ را تحسین کردند و گروهی دیگر آن را نه تنها نپسندیدند که مورد نقد جدی قرار دادند. منتقدان اسکرین دیلی امتیازات شگفتآوری به این فیلم دادند!
«سریال آبکی» توصیفی است که منتقدان اسکرین دیلی درخصوص «زن و بچه» داشتند و درنهایت با امتیازدهی به آن، فیلم را باعدد ۱.۹ در آخرین رتبه جدول نظر منتقدان قرار دادند. سوفی مانکس کافمن یکی از منتقدان اسکریندیلی فیلم سعید روستایی را چنین توصیف کرد: «کارگردان ملودرامساز ایرانی که پس از فیلم «برادران لیلا» در سال ۲۰۲۲ بار دیگر به بخش رقابتی کن بازگشته، نشان میدهد که ذوقی آلمودووارگونه در ترسیم درد زنانه در بستر یک نظام مردسالار دارد. اما چند اشکال ساختاری باعث میشود گاه فیلم از یک ملودرام سینمایی به مرزهای سریالهای تلویزیونی نزدیک شود، زیرا بدبیاریها یکی پس از دیگری از راه میرسند.»
پریناز با مهناز همه را کنار زد
با این وجود فیلم روستایی تحسینهایی هم برانگیخت. کافمن با وجود نقد تندی که نسبت به ساختار فیلم دارد، اما بازی پریناز ایزدیار را اینطور توصیف میکند: «ایزدیار پرشور و پیوسته، توازن را حفظ کرده و بیننده را با خود همراه میسازد». یکی از منتقدان ایندیوایر در توصیف بازی ایزدیار نوشته: «توانایی او در نمایش احساسات شدید و تغییرات روانی ظریف قابل ستایش است. این کاراکتر پیچیده و ماندگار خواهد بود».
سیل نقدهای مثبت برای بازی پریناز ایزدیار در نقش مهناز، حالا او را به عنوان یکی از گزینههای جدی برنده نقش اول زن جشنواره کن مطرح کرده است. اتفاقی که از نظر کارگردان هم دور نمانده، روستایی در گفتوگویی که پس از نمایش فیلم داشت نیز قوت فیلم را به نقش کاراکتر زن بخشیده و گفته است: «کاراکتر مهناز فیلم اخیرم، مستقلترین زنی است که تاکنون نوشتهام. آنچه شما دیدید، ماحصل اتفاقی است که اجتماع به من داده است نه آنکه من آن را بنویسم. من زنان اطرافم را کنار هم گذاشتم تا شخصیت مهناز را خلق کنم. امروز زنان مستقل مجرد زیادی در ایران وجود دارند که به تنهایی از فرزندان خود مراقبت میکنند».
مصالحه برای ماندگاری در سینما، پایبندی به قوانین
روستایی در بخشی از یادداشت خود نوشت: «فیلم قبلی من «برادران لیلا»، به گفته مقامات مسئول، متهم به پیشبینی قیام زنان و همراهی در حرکت بخشیدن به دومینوی آن جنبش شد. در نتیجه، دهها بار برای بازجویی احضار شدم، به دادگاههای مختلف کشانده شدم و تا یک قدمی زندان رفتم. درنهایت، فیلم توقیف شد و سپس به طور غیرقانونی در ایران پخش شد. به زندان محکوم و از کار منع شدم. از سوی حکومت به عنوان «دشمن» نامیده شدم».
او در بخشی دیگر از یادداشت به فیلم اخیرش که نیامده حواشی آفریده بود اشاره کرد و نوشت: «زن و بچه با رنج و سختی فراوان، با بودجه بخش خصوصی و همکاری یک شرکت تولیدی فرانسوی ساخته شد. این فیلم بخشی از نوعی سینمای مقاومت است که در دوران ریاست جمهوری ابراهیم رئیسی در آستانه نابودی بود. ما «زن و بچه» را ساختیم تا سنت سینمای اجتماعی را که در بافت ما ذاتا سیاسی است، احیا کنیم. ما این فیلم را ساختیم تا تصویری از زنان و مادرانی ارائه دهیم که در برابر یک سیستم مردسالارانه محکم ایستادهاند.»
او، اما این یادداشت را تنها به بهانه نقدهایی که به فیلم تازهاش شده بود نوشت. نقد به پایبندی به قوانین سینمای ایران، توضیح روستایی این بود: «حجاب انتخاب من نیست، اما بخشی از زندگی ما در ایران است. این قانونی است که به زنان تحمیل شده است، اما ما با عادت به مقاومت درونی به آن بزرگ شدهایم، برای آزادی. «زن و بچه» یک فیلم مستقل است. تنها راه مصالحه، گرفتن مجوز بود که مجبور به گرفتنش شدم تا بالاخره بتوانم داستان زنی را تعریف کنم که در سرم فریاد میزد و منتظر دیده شدن بود.»
پناهی و تصادفی که ساده نبود
جشنواره کن به پایان رسید. اکران فیلمها تمام شد، همه نظرات و نقدها به سوی فیلمها روان شد تا درنهایت چشمهایی که به یکی از مهمترین فستیوالهای جهان دوخته شده بود نتایج آخرین ساختههای کارگردانان سراسر جهان را از زاویه دید منتقدان حاضر در جشنواره ببینند. در این میان چشم ما به سوی دو فیلمساز ایرانی بود که یکی بیمجوز و دیگری با مجوز به فستیوال کن رفتند و توجههای زیادی را جذب کردند.
جعفر پناهی با فیلمی که بدون مجوز ساخته شد و با وجود ممنوعیتی که برایش سالهاست که وجود دارد، چنان کن را سراپا تحسین کرد که نمیتوان از آن نگفت. پناهی حالا یکی از احتمالات قوی برای دریافت نخل طلایی کن است. او در جدول نظرات منتقدان اسکرین دیلی با فیلم «دو داستان» در رقابت تنگاتنگ است. پناهی و سرگئیلوزنیتسا با میانگین امتیاز ۳.۱ صدرنشین جدول منتقدان شدهاند.
آنقدر که ایندیوایر چندی پیش مدعی شد «فارغ از جایزه احتمالی کن برای فیلم «یک تصادف ساده»، پناهی به دنبال یک پخشکننده است تا بتواند آخرین ساختهاش را در آمریکا به نمایش درآورد. خواست پناهی با توجه به تحسینهایی که منتقدان نسبت به فیلم او داشتند قطعا کار سادهتری است». ایندیوایر نوشته بود نفرات قابل توجهی برای پخش این فیلم پیشقدم شدهاند؛ یک نفر حتی درخواست کرده تا با سرعت حق پخش فیلم را قبل از مراسم جوایز خریداری کند. درنهایت روز گذشته خبر رسید که کمپانی نئون حق پخش فیلم را خریداری کرد.
کن و موضعگیری سیاسی نسبت به سیاست کشورها
سینمای ایران حالا یکی از عجیبترین حضورهای خود را در فستیوال کن تجربه میکند. از دوگانه اعتباربخشی به جعفر پناهی تا اعتبارگیری از سعید روستایی. از تحسینهای یکپارچه از فیلم «یک تصادف ساده» تا نقدهای تند به «زن و بچه». چرایی این حضور عجیب، اما بیشتر از یک حضور سینمایی و فیلمسازی دو فیلمساز با دو دنیای متفاوت است. حالا دیگر چند سالی میشود که جشنواره کن، رویکرد سیاسی خودش را که به آن متهم بوده است را پذیرفته.
کن توجه به شرایط سیاسی کشورهای جهان را که بر هنر و مشخصا فیلمسازان آن کشورها موثر خواهد بود را به صورت ویژه مورد توجه قرار میدهد. بیتردید نه حضور جعفر پناهی به عنوان یک فیلمساز که در کشور خود با ممنوعیت فعالیت همراه است و نه حتی حضور سعید روستایی که به عنوان فیلمساز توقیفی با فیلم تازه مجوز گرفتهاش در این جشنواره حضور داشته است از این نگاه فستیوال کن به دور نمانده است. یکی از اولین شواهد، پذیرش فیلم روستایی در آخرین فرصت و بدون رسیدن نسخه آماده برای جشنواره.
پناهی بعد از ۱۵ سال یا پناهی همه این سالها؟
جعفر پناهی یک دهه و نیم است که در دوران محکومیت قرار دارد. او فیلمهایش را بدون مجوز رسمی میسازد و به فستیوالهای جهانی میفرستد. عدمحضور او در فستیوالهایی که او در این دوران، فیلمهایش را برای آنها فرستاده همیشه نقش پررنگی در توجه ویژه به آثارش بازی کرده است. توجه ویژهای که گاه او را از یک فیلمساز مطرح با جوایز جهانی به حاشیه سیاسی میکشاند و حتی در قیاس با دیگران قرار میدهد.
جعفر پناهی در سال ۱۹۹۵ جایزه دوربین طلایی کن را برای فیلم «بادبادک سفید» کسب کرده و در سال ۲۰۱۸ جایزه بهترین فیلمنامه را برای فیلم «سه رخ». با این وجود او حالا با محمد رسولاف مقایسه میشود! رسولاف سال گذشته فیلم «دانه انجیر معابد» را که در شرایطی مشابه با فیلم پناهی، بدون مجوز و رعایت قوانین فیلمسازی در ایران ساخته شده بود به فستیوال کن فرستاده و توانست جایزه ویژه هیأت داوران را کسب کند.
اینکه پناهی که حالا سالهاست بیتوجه به محکومیت و محدودیت خود فیلم میسازد، در فستیوالها شرکت میدهد؛ امسال برای نخستینبار چنین مورد توجه قرار بگیرد کمی دور از ذهن است. هرچند حضور او بعد از ۱۵ سال در فستیوال کن قطعا در توجه سیاسی به فیلمش بیتاثیر نبوده است. شاید بشود به قطعیت گفت که نظر منتقدان رسانههای مختلف نسبت به «یک تصادف ساده» هم در ادامه این ممنوعیت و عدمحضور پررنگتر بوده است.
داستان متفاوت سعید روستایی
داستان، اما برای سعید روستایی کمی متفاوت بود. نقدهایی که به روستایی برای ساخت فیلم با قوانین داخلی ایران شد، از نگاه سیاسی کن فاصله معناداری داشت. هرچند فستیوال کن فضای خوبی برای شنیده شدن صدای روستایی بعد از دو سال و توقیف «برادران لیلا» فراهم کرد؛ اما خود روستایی نتوانست از این فرصت استفاده کند.
اگرچه غوغای تحسینهایی که به سوی ایزدیار روانه شده است میتواند بخش زیادی از کمتوانی او را تحتالشعاع قرار دهد و «زن و بچه» را تبدیل به فیلم مهمی در کارنامه کاری کارگردان جوانی کند که بارها گفته است نه تنها قصد مهاجرت ندارد که حتی نمیخواهد خارج از فضای رسمی سینمای ایران فیلم بسازد حتی اگر مجبور باشد پای یک شرکت فرانسوی را برای تولید اثر به میان بکشد و یا فروش بینالمللیاش را به شرکت دیگری بدهد. آینده مسیر سینمایی سعید روستایی، اما هنوز روشن و قابل پیشبینی نیست. او در یک دوگانه بزرگ داخلی و حتی خارجی قرار گرفته است. اتفاقی که روستایی را با چالشها و موانع سختی در آینده مواجه میکند تا تصمیمهای دیگری بگیرد و سرانجام به یک سمت از طرفداران و منتقدانش سوق پیدا کند.
آرزوهای توقیفی برای فیلمسازان توقیفی
درنهایت «زنوبچه» به زمان اکران رسید. سعید روستایی همراه بازیگران فیلمش روی فرش قرمز رفت، مقابل دوربینها قرار گرفت، به سالن اکران رفت و پس از نمایش فیلم، ۱۰ دقیقه مورد تشویق قرار گرفت. او فیلمش را به همکارانی که اجازه کار ندارند تقدیم و آرزو کرد روزی بتواند این فیلم را در کنار مردم ببیند.