به روز شده در: ۰۸ خرداد ۱۴۰۴ - ۱۸:۰۰
کد خبر: ۶۹۴۵۰۹
تاریخ انتشار: ۱۰:۲۹ - ۰۷ خرداد ۱۴۰۴

۴ نکته مهم از سید محمد خاتمی که در همایش سراسری جبهه اصلاحات خوانده شد

روزنو :دو اقدام مهم برای جبهه اصلاحات از این توصیه آقای خاتمی قابل برداشت است. یک SWOT (شناسایی ضعف‌‏ها، قوت‏‌ها، فرصت‌‏ها، تهدیدها) برای کشور و SWOT دیگر برای جبهه اصلاحات تا در نتیجه آنها یک استراتژی و برنامه اقدام و عمل مشخص برای این نهاد اجماعی اصلاح‌‏طلبان تهیه و بر اساس آن اقدام شود

جمعه هفته جاری که جبهه اصلاحات همایش سراسری خود را برگزار کرد، سیدمحمد خاتمی، پیامی را برای این همایش فرستاد که در آن نکته‌هایی مورد اشاره قرار گرفته بود که مهمترین بخش آن را می‌توان ۴ نکته‌ای دانست که درباره شرایط ایران و جهان بیان کرده بود. جایی که خاتمی آورده بود: «از جمله نکته‌هایی را که به نظرم می‌رسد در شرایط و موقعیت‌های حاکم بر جهان و منطقه و ایران اهتمام جبهه به آن لازم است به عرض می‌رسانم:

۴ نکته مهم از سید محمد خاتمی که در همایش سراسری جبهه اصلاحات خوانده شد

۱-اولویت برنامه‌ریزی و تلاش برای رفع و دفع گزند‌هایی که از بیرون و درون کشور را تهدید می‌کند. ۲-حفظ ایران و توسعه همه‌جانبه و پایدار کشور و امنیت آن. ۳-این همه جز با حضور و رضایت ملت و همه سلیقه‌ها و گرایش‌ها و نیرومند کردن پایه اقتصادی کشور و روابط سازنده با جهان و تأمین عدالت اقتصادی، منزلتی، جنسیتی و قومیتی و به‌ویژه جلب رضایت و امیدواری اکثریتی که به لحاظ معیشت در تنگنا به سر می‌برند میسّر نخواهد بود. ۴-آنچه باید محور و مدار اندیشیدن و عمل کردن نه‌تنها از سوی جبهه و نهاد‌های مدنی که به‌خصوص از سوی نظام حکمرانی باشد مصالح ملی و خیر عمومی است؛ چه در ساحت داخلی و چه در روابط با دیگران.»

برای بررسی نکته‌ها و چهار محوری که توسط رهبر جریان اصلاحات مورد اشاره قرار گرفته است، در نظرخواهی این شماره، چهار سوال را از سه فعال حزبی پرسیدیم. حسین نورانی‌نژاد (قائم مقام حزب اتحاد ملت)، یدالله طاهرنژاد (عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی) و اسماعیل گرامی‌مقدم (عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی)، سه فعال حزبی بودند که به سوالات هم‌میهن پاسخ دادند.

خاتمی در بند اول توصیه‌هایش به اصلاح‌طلبان، اشاره کرده که «اولویت برنامه‌ریزی و تلاش برای رفع و دفع گزند‌هایی که از بیرون و درون کشور را تهدید می‌کند.» باشد. به نظرتان مهم‌ترین گزند‌هایی که در داخل کشور را تهدید می‌کند چیست و اصلاح‌طلبان چه برنامه‌ای برای دفع آنها می‌توانند داشته باشند؟

حسین نورانی‌نژاد: نداشتن برنامه و به نوعی استراتژی، خلأ بزرگ همه جریانات سیاسی و احزاب ماست. ما روزمره‌ایم. این ضعف را می‌توان عارضه جریانات سیاسی مختلف ما و از جمله جبهه اصلاحات دانست. البته این عارضه دلایل فراوانی دارد. اصل کار حزبی در ایران به دلایل فراوان شاید موضوعیت چندانی نداشته باشد. در چنین شرایطی، حرف از استراتژی و برنامه شاید کمی فانتزی، دور و بعید به نظر برسد.

اما برای خروج از این وضعیت بی‌افق، یکی از الزامات، جدی گرفتن استراتژی و برنامه است. اینکه جبهه اصلاحات بتواند ضعف‌ها، قوت‌ها، فرصت‌ها و تهدید‌های خود را بشناسد و بر اساس آنها استراتژی و برنامه‌های اقدام خود را تعریف کند، قطعاً می‌تواند به اثربخشی بیشتر این نهاد و ورود به کنشگری به جای واکنش داشتن به تحولات کمک کند. این مسئله‌ای مدیریتی و بسیار مهم است که چندان مورد توجه احزاب و نهاد‌های سیاسی ما قرار ندارد. در این بین، آقای خاتمی اولویتی برای برنامه‌ریزی جبهه اصلاحات تعیین کرده است که آن، دفع تهدید‌های درونی و بیرونی کشور است.

البته شناخت تهدیدها، خودش به تنهایی کار مفصل دیگری است. جمع‌بندی اینکه به نظر من دو اقدام مهم برای جبهه اصلاحات از این توصیه آقای خاتمی قابل برداشت است. یک SWOT (شناسایی ضعف‌ها، قوت‌ها، فرصت‌ها، تهدیدها) برای کشور و SWOT دیگر برای جبهه اصلاحات تا در نتیجه آنها یک استراتژی و برنامه اقدام و عمل مشخص برای این نهاد اجماعی اصلاح‌طلبان تهیه و بر اساس آن اقدام شود.

یدالله طاهرنژاد: عمده‌ترین گزندی که الان کشور را تهدید می‌کند و طی ماه‌های اخیر در حوزه‌های مختلفی خودش را به صورت عریان نشان داده است، گزند از ناحیه تندرو‌های متحجر است که برخلاف مصالح کشور و مردم، مواضعی را اتخاذ می‌کنند که این مواضع در جامعه ایجاد تنش و دودستگی می‌کند و همچنین می‌تواند برای کشور در عرصه بین‌الملل ایجاد دردسر کند؛ لذا خود این مورد یک آفت و گزند جدی برای نظام حکمرانی کشور است.

اصلاح‌طلبان می‌توانند با برنامه‌ریزی دقیق، تبیین واقعیت‌ها و بیان شرایط کشور و خطر‌هایی که در داخل و خارج کشور را تهدید می‌کند، با این مشکلات ایجادشده از ناحیه تندروها، مقابله کنند. گزند دیگری که می‌توان به آن اشاره داشت، نارضایتی‌هایی است که بر اثر این ناترازی‌ها ایجاد شده است.

متولیان امر باید برای مردم تبیین کنند که ریشه این ناترازی‌ها از کجاست و این وضعیت از کجا نشأت می‌گیرد که امروز با این حجم و در این وسعت برای مردم ایجاد مشکل شده است. در این بخش هم، اصلاح‌طلبان می‌توانند با ارائه آمار و ارقام دقیق، قابل استناد و قابل دفاع نقش‌آفرین باشند و با این کار، جامعه را از مشکلاتی که پیش‌رو قرار گرفته، آگاه کنند. البته این موارد به عنوان نمونه است و ده‌ها مورد دیگر را هم می‌توان ذکر کرد؛ لذا تبیین واقعیت‌ها و ریشه‌های این ناترازی‌ها و عقب‌افتادگی‌ها، می‌تواند در قالب یک پلن جامع و مبسوط، از ناحیه اصلاح‌طلبان به جامعه ارائه شود.

در خارج از کشور هم شاهد خطرات جدی هستیم که می‌توان برای مثال به «زیاده‌خواهی‌های برخی کشور‌های منطقه، زورگویی‌های کشور‌های فرامنطقه‌ای و بهانه‌های بی‌ربط آنها برای فشار بیشتر بر ملت ایران»، اشاره کرد. در این گزند‌های بیرونی هم اصلاح‌طلبان می‌توانند با ایجاد شبکه‌های رسانه‌ای و آگاهی‌سازی جامعه، این خطرات را تبیین کنند تا جامعه برای مواجهه با این خطرات آمادگی داشته باشد. به نظرم، چیزی که در پیام آقای خاتمی آمده، بیشتر از اینکه کار سخت‌افزاری باشد، یک کار نرم‌افزاری و فرهنگی است.

اسماعیل گرامی‌مقدم: زمینه خارجی و تنش‌ها و چالش‌هایی که ممکن است برای کشورمان به وجود بیاید، روشن است و بر کسی پوشیده نیست که مهم‌ترین آنها بحث افزایش تحریم‌ها و در افق تحریم‌ها، بحث مکانیزم ماشه است که تبدیل به بزرگترین چالش برای حوزه اقتصادی کشور شده است که در صورت اضافه شدن به این تحریم‌ها، کشور را با دشواری‎‌های بیشتری مواجه خواهد کرد.

بنابراین، آنچه که اصلاح‌طلبان و جبهه اصلاحات می‌توانند انجام دهند و البته انجام داده‌اند، این است که اقدام به روشنگری و آگاه‌سازی جامعه کنند و همچنین به مسئولان در مذاکرات، مشورت دهند. در همین ارتباط است که می‌بینیم مثلاً جبهه اصلاحات درباره مذاکرات بیانیه می‌دهد و راهکار‌های خود را به دولت می‌گوید. در ارتباط با مسائل داخلی هم این مخالفت‌ها وجود دارد و تندرو‌هایی را داریم که نشان داده‌اند تمایل ندارند مسائل اقتصادی کشور به روال عادی برگردد؛ گروهی که تحریم‌ها را نعمت می‌دانستند و می‌دانند.

اینها گزند‌هایی هستند که کشور را در داخل تهدید می‌کند. علاوه بر اینها، تهدید‌های نظامی هم وجود دارد که توسط اسرائیلی‌ها انجام می‌شود، اما توان دفاعی ما در این چند سال نشان داده که می‌تواند با هر تهدیدی مقابله کند. اما در کشور، مجموعه احزاب و گروه‌های اصلاح‌طلب و جبهه اصلاحات، باید در راستای تقویت و انسجام‌بخشی جامعه تلاش کنند که البته این اقدامات را هم با بیانیه‌ها، ایراد سخنرانی‌ها و صورت‌بندی وضعیت انجام داده‌اند و در ادامه هم همین مسیر را ادامه خواهند داد. به نظر می‌رسد، جریان اصلاح‌طلب باید با یک مشی اعتدالی و اصلاح‌گرایانه نسبت به امور، همواره همین موضع خودش را حفظ کند.

در دومین بند، به «حفظ ایران و توسعه همه‌جانبه» اشاره شده است. راهکار‌های حرکت به سمت توسعه همه‌جانبه را در شرایط فعلی چه می‌بینید؟

حسین نورانی‌نژاد: راهکار‌های توسعه همه‌جانبه در وهله اول مستلزم پذیرش توسعه از سوی حاکمیت است. سال‌هاست که در این کشور اقبالی به توسعه وجود ندارد و بر سر اصل آن، تردید‌های جدی و آگاهانه وجود دارد. مسئله ساده و محدود به اختلاف واژگانی نیست. واقعاً برخی با توسعه و پیامد‌های آن مسئله دارند و به عقیده من این مرزبندی با توسعه، نه از سر ناآگاهی که از سر شناخت و آگاهی است.

توسعه، شهروند محق و پرسش‌گر به دنبال دارد. توسعه مترادف با تجدد بیش از پیش است. توسعه بر بستر سیاسی و اجتماعی ایران، یعنی تقویت طبقه متوسط و پیشبرد مشروطه و مقید کردن قدرت. ایران، چین و عربستان نیست. یک سنت تاریخی و سیاسی دارد که متمایزش می‌کند. وسعت سرزمینی و پراکندگی آن و جمعیت به شدت متکثر و متنوعی که دارد و فرهنگ تاریخی و دادخواه و مبتنی بر مروت آن به گونه‌ای است که توسعه آمرانه یا تک‌بعدی در آن شاید موقتاً کار کند، اما پایدار نیست.

در مورد خاص ایران، توسعه یعنی تعمیق دموکراسی و حقوق بشر، حتی اگر با کمی فاصله از رشد اقتصادی اتفاق بیفتد. در واقع پذیرش توسعه مستلزم پذیرش پیامد‌های آن است. یکی از کار‌های اصلاح‌طلبان برای پذیراندن توسعه، رفع نگرانی نسبت به پیامد‌های آن، و نه کتمان این پیامدهاست. اینکه تامین بیش از پیش حقوق ملت و توانمندسازی جامعه، تهدیدی علیه حقوق و اختیارات مشروع هیچ فرد و جناحی نیست. بلکه الزامی برای پایداری توسعه و نفع همگان از آن است.

یدالله طاهرنژاد: شاید مفروض آقای خاتمی این باشد که مقدمتاً باید تلاش کرد که زنجیر تحریم، از پای توسعه ایران باز شود. تا زمانی که تحریم در این حجم گسترده، سایه سنگین و شوم خود را بر اقتصاد و توسعه ایران گسترده است، عملاً کار را برای پیشرفت و توسعه کشور سخت کرده است، لذا باید تلاش کنیم با تدبیر، سعه‌صدر، خردورزی و انسجام طیف‌های مختلف فکری، از این مشکل اساسی عبور کنیم و آن را حل کنیم.

تا زمانی که تخاصم ادامه پیدا کرده و مسئله تحریم حل نشود، امکان مبادلات و مناسبات اقتصادی و تجاری با جهان به صورت روان ایجاد نخواهد شد. مادامی هم که این وضعیت ادامه داشته باشد، علاوه بر اینکه امکان توسعه کشور خیلی سخت خواهد شد، این پیچ‌وخم‌هایی که بر اثر تحریم به وجود آمده، باعث گسترش فساد و ناکارآمدی هم می‌شود و شده است. متاسفانه این دو عامل هم در روند توسعه کشور ایجاد بازدارندگی می‌کنند. به نظر می‌رسد توسعه، معطوف به از میان برداشتن این موانع باشد.

اسماعیل گرامی‌مقدم: آقای خاتمی به نکته‌ای اشاره کرده‌اند که در حقیقت منافع ملی ما در آن مستتر است. هیچ کشوری نمی‌تواند توسعه یک‌جانبه پیدا کند و هیچ کشوری با توسعه یک‌جانبه به سرمنزل مقصود راه نیافته است. منظور از توسعه همه‌جانبه هم «توسعه اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی» است که مهم‌ترین مولفه‌های یک کشور پیشرفته و متکی به خودش را نشان می‌دهد.

هیچ کشوری هم بدون اتکا به مردم و استعداد‌های درونی خودش به توسعه نخواهد رسید. نگاه آقای خاتمی، نگاهی توسعه‌محور است که مردمی که بار این مشکلات را گذرانده‌اند، باید زندگی رو به رشدی را داشته باشند. با توجه به ظرفیت‌هایی که در کشور وجود دارد، می‌توان با یک توافق برد – برد زیرساخت‌های لازم برای توسعه همه‌جانبه را ایجاد کرد. نکته مهم این است که منافع ملی ایران آینده، به توسعه همه‌جانبه مرتبط است که همه اینها در مرحله اول به سیاست خارجی و در مرحله دوم به داخل کشور و اتحاد و انسجام و همدلی برمی‌گردد.

خاتمی در سومین نکته اشاره دارد که همه اینها «جز با حضور و رضایت ملت و همه سلیقه‌ها و گرایش‌ها و نیرومند کردن پایه اقتصادی کشور و روابط سازنده با جهان و تأمین عدالت» فراهم نخواهد شد. مجموعه اصلاح‌طلبان درباره این موضوع چه نقشی می‌توانند ایفا کنند؟

حسین نورانی‌نژاد: بند سوم توصیه‌های خاتمی، نگاه انسانی و ملی او به توسعه را نشان می‌دهد. همان که در توضیح بند پیشین اشاره کردم. خاتمی نگاهی ملت/شهروند‌محور و نه امت‌گرا/قوم‌گرا، و کاملاً برابری‌خواهانه به توسعه دارد. او عمیقاً دولت - ملت را باور دارد و درباره ایران و ایرانی، بدون هیچ تخصیص عقیدتی و ... حرف می‌زند. او این ملت و کشور را جزئی از جهان پیچیده و به هم پیوسته امروز می‌بیند و نگاهی دارد که در آن هدف یک زندگی با کرامت، عادی، کم‌دغدغه، شریف و در عین حال ارزشی و تعالی‌بخش را دنبال می‌کند. اینها بدون پذیرش آرمان ایران برای همه ایرانیان و الزام به تامین حقوق شهروندی ممکن نیست.

یدالله طاهرنژاد: این موضوع جزء الزامات است. یعنی شما برای اینکه بتوانید به توسعه دست پیدا کنید، الزاماً باید بتوانید با جهان مناسبات سالم و مبتنی بر احترام متقابل را ایجاد کنید، تا بتوانید تجارت خود را در چارچوب قانون و مقررات حاکم بر مناسبات مالی جهانی انجام دهید و کالای مورد نیاز خود را از مجاری قانونی وارد کشور کنید. به هر حال ایران برای توسعه نیازمند سرمایه‌گذاری در بخش‌های مختلف است. ورود سرمایه و سود حاصل از سرمایه، لازمه‌اش این است که شما بتوانید در یک بستر آرام، قانونمند و هوشمند این کار را انجام دهید.

این مسیر الان سنگلاخ است و باید هموار شود تا این مبادلات و مراسلات به درستی انجام شود. من امیدوارم با این رویکردی که جمهوری اسلامی در شرایط فعلی دارد، بتوانیم به این مقصود دست پیدا کنیم. تا زمانی هم که ملت در صحنه نباشد و از سیاست‌های دولت حمایت نکند، دولت نمی‌تواند هیچ موفقیتی را به‌دست آورد. بدون حضور ملت و تامین رضایت ملت، دولت عملاً کارآیی لازم را ندارد. برای اینکه دولت بتواند برنامه‌های توسعه‌ای خود را انجام دهد، نیاز به حمایت توده مردم دارد و اقشار مختلف مردم، زمانی از دولت حمایت خواهند کرد که به دولت اعتماد داشته باشند؛ لذا باید دولت، مناسباتش را به گونه‌ای با مردم تنظیم کند که این اعتماد شکل بگیرد و نهایتاً شاهد حمایت مردم از جهت‌گیری دولت باشیم.

اگر این اتفاق رخ دهد، آن وقت دولت می‌تواند با کارآمدی بیشتر مسیر‌های توسعه را طی کند. نکته دیگری که باید به آن اشاره کنم، این است که به نظر می‌رسد آنچه که الان جامعه ایران را مقداری آرام و امیدوار کرده، فضای مذاکرات است. اگر فضای مذاکرات به سمت تفاهم برود و این تحریم‌ها از مسیر توسعه کشور برداشته شود، ایران با پتانسیل قوی که دارد، کاملاً مستعد برای یک حرکت جهشی به سمت توسعه است.

اسماعیل گرامی‌مقدم: مبنای هر توسعه‌ای و در همه جای دنیا، منابع و نیروی انسانی است. منابع نیروی انسانی هم یعنی استعداد‌های موجود یک کشور، برای دستیابی به توسعه‌یافتگی و دور کردن گزند‌ها و دشمنی‌ها. این هم زمانی اتفاق خواهد افتاد که اعتماد مردم به حاکمیت افزایش پیدا کند و رابطه میان مردم و حاکمیت رابطه دوسویه و قابل اعتماد باشد، یعنی حکومت و مردم به صورت متقابل به هم اعتماد داشته باشند و این زمانی میسر خواهد شد که مردم احساس کنند که در تعیین حاکمان خودشان نقش دارند. هرگاه عیار این نقش افزایش پیدا کند، نرخ اعتماد افزایش پیدا خواهد کرد و در نتیجه انسجام و یکدلی زیاد می‌شود.

بستر این اعتماد هم انتخابات است. ما اگر یک انتخابات آزادی داشته باشیم که همه نحله‌های فکری بتوانند در آن شرکت کنند و تیغ برنده این نظارت‌های استصوابی کنار گذاشته شود؛ آن وقت است که استعداد‌های کشور، منابع و نیرو‌های انسانی شکوفا خواهد شد و در ازای آن، نظام مدیریتی ما توسط پرمایه‌گان و سوپرمایه‌گان اداره خواهد شد نه اینکه سیستم را میان‌مایه‌گان و تهی‌مایه‌گان اداره کنند. اگر این فرصت انتخابات برای همه احزاب و گروه‌ها فراهم نباشد، قاعدتاً افراد و افرادی که نقش‌آفرینی می‌کنند، فرصت‌طلبان هستند و افرادی هستند که دغدغه‌ای برای منافع ملی کشور ندارند.

در انتخابات گذشته، جبهه اصلاحات پا پیش گذاشت، سه نامزد را تعیین کرد که یکی از آنها تایید شد و پس از تایید هم تمام سازمان تبلیغات و تشکیلات خود را برای به پای صندوق کشاندن مردم خرج کرد و سرمایه چهاردهه‌ای خود را به میدان آورد که مردمی که قهر کرده بودند به پای صندوق بیایند، مردم هم آمدند و یکبار دیگر برای داشتن امید در انتخابات مشارکت کردند. به عبارتی احزاب و گروه‌های اصلاح‌طلب در انتخابات سال گذشته، گروه مرجع بزرگی شدند که مردم به واسطه آنها در انتخابات شرکت کردند. این یک سرمایه بزرگی است که اصلاح‌طلبان در اختیار دارند.

اکنون هم ما ثمرات این موضوع را می‌بینیم؛ برای مثال همین قانون عفاف و حجابی که عموم مردم مخالف آن بوده‌اند، رئیس‌جمهور منتخب اصلاح‌طلبان مانع از اجرایی شدن آن شد و یا اینکه مذاکرات تا الان پیش رفته و ما توانسته‌ایم پشت میز مذاکره از منافع خودمان دفاع کنیم بدون اینکه کشور خسارت و آسیبی ببیند. بنابراین، از این جهت باید بگویم که زیرساخت هر توسعه‌ای نیروی انسانی است و نیروی انسانی را هم باید احزاب و گروه‌ها ساماندهی کنند و به آنها آموزش دهند.

در آخرین نکته، خاتمی اشاره کرده که باید «مصالح ملی و خیر عمومی»، محور و مدار اندیشیدن و عمل کردن باشد راهکارهایتان برای قرار گرفتن در این مسیر چیست؟

حسین نورانی‌نژاد: عبور از ایدئولوژی‌زدگی، خودبرتربینی، زورگویی، توطئه‌اندیشی، دشمن‌تراشی، ستیز، و به جای آنها، پذیرش دیگری، پذیرش اصل دولت - ملت، مسئولیت‌پذیری، گذشت، شناخت حقوق خود و دیگران، ایستادگی بر سر آنها، و از خود آغاز کردن در جهت اولویت‌بخشی به منافع ملی و خیر عمومی در مقابل اهداف فردی و جناحی. نگاه خاتمی و آنچه به نام گفتمان اصلاحات می‌شناسیم، مستقل از آنچه به نام جریان سیاسی اصلاحات و اصلاح‌طلبان شناخته می‌شود، یک زمینه امن و پایدار برای ورود به مرحله «حل مسئله» در کشور است.

کشوری که با انبوه مسائل حل‌نشده مواجه است و باید اراده‌ای قوی برای ورود به حل تک‌تک آنها داشته باشد. این تحول، از فکر حاکمان و مسئولان می‌تواند آغاز شود. اما اگر نشد، اصلاح‌طلبان می‌توانند همچون گذشته و بار دیگر از خود آغاز کنند؛ به اندازه وسع و توان و حوزه اثربخشی خود عمل کنند.

یدالله طاهرنژاد: استنباط من این است که در جهت‌گیری و رویکرد‌های کلی، چیزی که مصالح عام است مدنظر قرار بگیرد. اگر نظام حکمرانی به گونه‌ای برخورد کند که خیر رویکرد او به همه مردم برسد، آن وقت مردم هم انگیزه پیدا خواهند کرد که در میدان باشند و حمایت کنند.

این کاری است که می‌توان با بسیج ملت به آن دست پیدا کرد، یعنی توسعه کشور بدون بسیج و حمایت ملت عملی نخواهد شد، حتی اگر این مسیر‌های توسعه را در مناسبات بین‌المللی هموار کرده باشید. لازمه هر اقدام موثری در داخل کشور و فضای بین‌المللی، جلب حمایت مردم است و مردم زمانی حمایت‌شان را اعمال خواهند کرد که مطمئن باشند خیر این رویکرد‌ها به آنها خواهد رسید. اصلاح‌طلبان هم در این مسیر می‌توانند با استفاده از ظرفیت‌های اجتماعی و انسانی‌شان، به کمک دولت بیایند تا اینکه دولت بتواند برنامه‌های توسعه‌ای خود را عملیاتی کند.

حمایت اقشار سیاسی، احزاب، گروه‌ها و تشکل‌ها باعث می‌شود که توده مردم هم جذب شوند که البته لازمه آن داشتن برنامه منسجم و دقیق است که مردم اعتماد کنند و دنبال این احزاب و گروه‌ها حرکت کنند و دولت را مورد حمایت قرار دهند. تمام اینها برای این است که دولت بتواند برنامه‌های خود را عملیاتی کند. این توصیه آقای خاتمی مبتنی بر جلب حمایت مردم از طریق نقش فعال احزاب است.

اسماعیل گرامی‌مقدم: قانون بزرگترین معیار برای عدالت‌بخشی به همه خواسته‌های مردم است؛ لذا در کشور ما قوانینی که نیاز به اصلاح دارد، باید اصلاح شود و همچنین قوانینی که برای مردم مفید است، اجرا شود. جبهه اصلاحات می‌تواند در درون خود همه نحله‌های فکری را ببیند و با همه نگاه‌ها کار کنند تا بتواند درون خودش انسجام کافی و همه‌جانبه را ایجاد کند تا در آینده بتواند نقش‌آفرینی کند و مورد اعتماد مردم باشد.

اگر خود جبهه بتواند انسجام را حفظ کند، یکی از گام‌های اساسی برداشته خواهد شد. مردم به این نگاه می‌کنند که، افرادی که هم نظرشان هستند، درون خود چگونه رفتار می‌کنند، اگر ببینند که جبهه اصلاحات، جدای از گروه‌های اقتدارگرا مشی دموکراتیک را در میان خودشان برپا می‌کنند، قاعدتاً در رویداد‌های دیگر سیاسی و اجتماعی هم می‌توانند نقش بیشتری را ایفا کنند.

تصویر روز
خبر های روز