
تفاوت توافق از نظر ترامپ و از نظر عراقچی در چیست؟
آیا آنچه دونالد ترامپ میگوید درست است یا آنچه عباس عراقچی روایت میکند؟ مگر ماجرای مذاکره غیر مستقیم ایران و آمریکا شبیه ماجرای فیلی است که جناب مولانا تعریف کرد که هر کسی در تاریکی به جایی از بدن فیل دست زد و همان عضو را تعریف کرد؟ یکی گوشهای بزرگ و دیگری پاهای سهمگین فیل و ...
راستش را بخواهید تیتر این مطلب باید این انتخاب میشد «توافق ایران و آمریکا؛ خیلی دور، خیلی نزدیک»، اما خودم را جای مخاطب که گذاشتم حق دادم که از این تیتر اقتباسی تکراری دلزده باشد، چون ما روزنامهنگاران اغلب وقتی میخواهیم ابهام مشترکمان با مخاطب را به طرزی جذاب ارایه کنیم از این تیتر استفاده میکنیم.
اما بگذریم و برسیم به اصل مطلب. واقعا مسئله چیست؟ دونالد ترامپ میگوید که «ایالات متحده به توافق با ایران «نسبتاً نزدیک» است.»، اما عراقچی میگوید «رسانهها در حال گمانهزنی درباره توافقی قریبالوقوع میان ایران و آمریکا هستند. مطمئن نیستم که واقعاً در چنین نقطهای قرار داشته باشیم.»
تا به اینجا میتوان گفت بله، مسئله دقیقا چیزی شبیه فیل جناب مولانا است. از این رو که به نظر میرسد توافقی که در ذهن مقامات جمهوری اسلامی ایران قرار دارد با توافقی که دونالد ترامپ از آن سخن میگوید متفاوت است. دونالد ترامپ دنبال توافقی ساده است، یک توافق که بتواند با آن بازی سیاسیاش را در داخل و خارج پیش ببرد.
یعنی توافقی که به دموکراتها نشان بدهد و بگوید مسئله چندین دهه با ایران را با چیزی بهتر از برجام حل کرده و در عرصه بینالمللی نیز برای اعتباری برای حل و فصل یک مسئله جدی دست و پا کند. در حالی که نه در مسئله اوکراین و نه در مسئله غزه موفق نبوده و هنوز موضوع در کشاکش قرار دارد.
اما مقامات جمهوری اسلامی ایران با توجه به تاکید و اذعان بر موضوع حق غنی سازی و لغو تحریمهای موثر، احتمالا دنبال توافقی جدی، کارشناسی شده و دارای اجزای فنی هستند. اما آیا آنچه در ذهن دونالد ترامپ و مقامات ایران وجود دارد را میتوان به هم نزدیک کرد؟ سخت است، اما به نظر میآید شدنی باشد.
تیم مذاکرهکننده فعلی ایران، تجربه کار فنی و سخت برجام را دارند، وضعیت آنها شبیه مهندسانی است که همه کارها را با مسیر سخت فرمولهای شیمی و فیزیک و هندسه انجام میدهند. در حالی که برخی کارها را با روشهای ساده هم میتوان به نتیجه رساند. حالا این نتیجه ساده در این مرحله چیزی شبیه توافق موقت یا توافق سیاسی است. در حالیکه این توافق سیاسی میتواند رئوس اصلی توافق دو طرف را دربربگیرد پس در این مرحله میتواند رافع مشکلاتی هم باشد.
اگرچه مشخص نیست با توافق سیاسی، توافق فنی و جامع بعدی به دست میآید یا نه؟ یعنی تیم آمریکایی رغبتی برای کار روی جزییات و مباحث فنی خواهد داشت؟ به این موضوع واقعا نمیتوان خوشبین بود. صورت دوم موضوع این است که آمریکا در حال طراحی بازی blame game یا همان بازی سرزنش است. به این معنی که در فضای رسانهای و سیاسی جهان نشان دهد که آمریکا مشتاق توافق است و آنطرف معامله که توافق نکرده یا نمیخواهد مسئله را به صورت سیاسی حل و فصل کند، ایران است.
از همین حالا باید گفت زنهار از این بازی که با همسویی رسانههای جریان اصلی با آمریکا بعید است حریفشان شویم.