به روز شده در: ۱۷ خرداد ۱۴۰۴ - ۱۸:۳۶
کد خبر: ۶۹۶۰۷۷
تاریخ انتشار: ۱۱:۱۱ - ۱۷ خرداد ۱۴۰۴

امید به مذاکره داشته باشیم یا آن را پایان یافته بدانیم؟

روزنو :در صورت تداوم رایزنی‌ها امکان توافق موقت وجود دارد، اما دستیابی به توافق جامع، پیچیده و زمان‌بر خواهد بود.

رایزنی‌ها امکان توافق موقت وجود دارد، اما دستیابی به توافق جامع، پیچیده و زمان‌بر خواهد بود

امید به مذاکره داشته باشیم یا آن را پایان یافته بدانیم؟

در آستانه دور ششم گفت‌و‌گو‌های غیرمستقیم میان ایران و امریکا، موج تازه‌ای از تحرکات دیپلماتیک و رسانه‌ای بار دیگر پرونده هسته‌ای ایران را به کانون توجه محافل بین‌المللی بازگردانده است. طی روز‌های اخیر، بسته‌ای پیشنهادی از‌سوی ایالات‌متحده با واسطه‌گری عمان به تهران منتقل شده که به ادعای ناظران، مهم‌ترین بند آن به مساله غنی‌سازی اورانیوم در خاک ایران اختصاص دارد. این پیشنهاد درحالی به دست مقامات کشورمان رسیده که مقامات رسمی واشنگتن همچنان بر توقف کامل غنی‌سازی در ایران پافشاری دارند. موضوعی که از آغاز گفت‌و‌گو‌ها همواره با خط قرمز تهران یعنی حق انکارناپذیر غنی‌سازی صلح‌آمیز در خاک کشور در تضاد بوده است. در شرایطی که هیچ یک از مقام‌های رسمی ایران و امریکا درباره جزییات این طرح اظهارنظر نکرده‌اند، وب‌سایت امریکایی «آکسیوس» به نقل از منابع دیپلماتیک ادعا کرده که در این بسته، گزینه‌ای برای ادامه غنی‌سازی در سطح سه درصد در ایران گنجانده شده است؛ سطحی که یادآور محدودیت‌های برجام در سال ۲۰۱۵ است. در کنار این ادعا، بحث تشکیل کنسرسیومی با مشارکت برخی کشور‌های عربی و نظارت ایالات‌متحده برای کنترل روند غنی‌سازی نیز بار دیگر در رسانه‌های غربی مطرح شده است. جنگ روایت‌ها در‌حالی شدت گرفته که همزمان، برخی رسانه‌های غربی در آستانه برگزاری شورای حکام از هماهنگی امریکا با تروییکای اروپایی برای تصویب قطعنامه‌ای ضدایرانی در نشست فصلی این نهاد خبر داده‌اند. لارنس نورمن، خبرنگار وال‌استریت ژورنال نیز مدعی شده که واشنگتن از پیش‌نویس این قطعنامه که توسط سه کشور اروپایی تهیه شده، حمایت خواهد کرد. این روند، همزمان با انتشار گزارش ادعایی نهاد پادمانی آژانس درباره برنامه هسته‌ای ایران، گمانه‌زنی‌ها درباره تلاش غرب برای فعال‌سازی مکانیسم ماشه را تقویت کرده است. برخی تحلیلگران هدف این فشار‌های چندلایه را تلاش برای واداشتن ایران به پذیرش پیشنهاد‌های جدید می‌دانند. از نگاه این گروه هرگونه اقدام تنش‌زا از‌سوی قدرت‌های غربی می‌تواند مستقیما بر مسیر مذاکرات اثر گذاشته و آن را به سوی مسیری مبهم سوق دهد. به این بهانه روزنامه اعتماد با هدف ارزیابی سناریو‌های احتمالی پیش روی مذاکرات با لحاظ کردن فعل و انفعالات اخیر دول اروپایی در زمینه تصویب قطعنامه ضدایرانی با ابوالقاسم دلفی، سفیر اسبق کشورمان در پاریس و امیرعلی ابوالفتح، کارشناس مسائل امریکا گفت‌و‌گو کرده است. دلفی ضمن اشاره به اقدامات هماهنگ دولت امریکا و همچنین تروییکای اروپایی در راستای تصویب قطعنامه ضدایرانی و نیز همزمان انتشار گزارشات ادعایی آژانس، تمامی این تحرکات را هدفمند و برای تشدید فشار‌ها بر کشورمان برای اخذ امتیازات بیشتر در دور ششم مذاکرات می‌داند. ابوالفتح، اما از زاویه‌ای دیگر اظهارات متناقض مقامات امریکایی با آنچه در رسانه‌های این کشور منتشر می‌شود را تبیین می‌کند. به باور ابوالفتح مبنای جمهوری اسلامی ایران برای تصمیم‌گیری موضع‌گیری رسمی مقامات کابینه دونالد ترامپ است نه رسانه‌های امریکایی.

ابوالقاسم دلفی:

امریکا از اروپا به عنوان اهرم نه شریک برای

اخذ امتیاز از ایران استفاده می‌کند

ابوالقاسم دلفی، سفیر اسبق ایران در پاریس در پاسخ به سوال «اعتماد» در باب چرایی اقدامات مخرب و هماهنگ میان واشنگتن و تروییکای اروپایی در زمینه تصویب قطعنامه ضدایرانی آن هم در آستانه آغاز دور جدید رایزنی‌ها گفت: پنج دور مذاکرات ایران و امریکا انجام شده و دور ششم نیز، به احتمال زیاد، شنبه یا یکشنبه آینده برگزار خواهد شد. نکته قابل‌توجه این است که با وجود تمام مباحثات و اظهارنظر‌های رسانه‌ای، دو طرف همچنان پای میز مذاکره حضور دارند. به باور دلفی این گزاره نشان می‌دهد که گفت‌و‌گو‌ها به نتایجی رسیده که احتمالا دو کشور را به اهداف‌شان نزدیک‌تر کرده است. اما آنچه در این میان با اهمیت‌تر است، محتوای مذاکرات است. تا این لحظه، نه ایران و نه امریکا چندان وارد جزییات نشده‌اند. این دیپلمات پیشین کشورمان در ادامه تاکید کرد: تنها چیزی که ازسوی امریکایی‌ها مطرح شده، این است که پیامی به ایران داده‌اند و راه‌حلی را ارایه کرده‌اند، اما روشن نیست که مواضع آنها تا چه حد با واقعیت منطبق است. طرف ایرانی هم به‌جز تاکید بر مواضع اصولی خود، به ویژه موضوع غنی‌سازی، وارد جزییات نشده است. به گفته ابوالقاسم دلفی طی پنج دور گذشته مذاکرات، چند ویژگی مشخص وجود داشته است. اولین نکته به ترکیب بازیگران مذاکرات مربوط می‌شود. امریکایی‌ها، به ویژه دولت ترامپ، تمایل دارند فقط با نمایندگان ایران رایزنی داشته باشند و بازیگران دیگر، به‌خصوص اروپایی‌ها را کنار بگذارند. این در حالی است که اروپا همچنان یکی از ارکان اصلی باقی‌مانده برجام است و ابزار‌هایی دراختیار دارد که می‌تواند در فرآیند رایزنی‌ها با هدف تاثیرگذاری از آنها استفاده کند.

سفیر کشورمان در پاریس در گفت‌و‌گو با «اعتماد» تاکید کرد: با این حال، واشنگتن نمی‌خواهد اروپا به صورت مستقیم وارد مذاکرات جدید شود؛ مگر آنکه این ورود در جهت اعمال فشار بر جمهوری اسلامی ایران باشد. برای نمونه، نخستین سفر وزیر خارجه دولت دوم ترامپ به فرانسه بود، جایی که از اروپایی‌ها خواسته شد مکانیسم ماشه علیه ایران را فعال کنند. این اولین نشانه روشن از نگاه امریکایی‌ها به نقش اروپا در این مذاکرات است. به گفته دلفی در واقع، هدف امریکایی‌ها این است که از تمام ابزار‌های موجود، ازجمله اهرم اروپایی، برای تحت فشار قرار دادن ایران و گرفتن امتیاز پای میز مذاکره استفاده کنند. از این منظر، امریکایی‌ها ترجیح می‌دهند از ابزار‌های اروپا استفاده کنند بدون آنکه آنها را وارد فرآیند رسمی و مستقیم مذاکرات کنند. این دیپلمات پیشین کشورمان در ادامه به «اعتماد» گفت: ایران نیز بنا به دلایل مختلف، تمایلی به ورود مستقیم اروپا به مذاکرات نشان نداده است، به گونه‌ای که در آغاز دور نخست مذاکرات، ایران کشور‌های مختلفی را در جریان روند رایزنی‌ها قرار داد: از روسیه و چین گرفته تا کشور‌های عربی حاشیه خلیج‌فارس. نامه‌ای به پوتین ارسال شد، سفری به پکن انجام گرفت و رایزنی‌های گسترده‌ای با دیگر بازیگران صورت گرفت. این روند، بر‌خلاف تجربه برجام، نقص تعامل با سایر بازیگران را جبران کرد. دلفی در ادامه گفت‌وگویش با «اعتماد» خاطرنشان کرد: تنها در آستانه دور چهارم مذاکرات، قرار بود دیداری میان نمایندگان ایران و اروپا در رم انجام شود که آن‌هم به‌دلیل تعویق رایزنی‌ها، برگزار نشد. این مساله به‌روشنی نشان می‌دهد که ایران برخلاف دیگر طرف‌ها، برخورد متفاوتی با اروپا داشته است.

دلفی در پاسخ به دیگر سوال «اعتماد» در باب چرایی عدم حضور تروییکای اروپایی در روند فعلی مذاکرات تهران و واشنگتن از نگاه ایران گفت: این مساله دلایل مختلفی دارد. یکی از احتمالات، برداشت ایران از موضع امریکا بوده است. به عبارت دیگر، شاید ایران چنین استنباط کرده که حذف اروپا از مذاکرات، زمینه را برای تفاهم مستقیم با واشنگتن فراهم می‌کند. به گفته دیپلمات پیشین کشورمان از طرفی روابط تهران و اروپا طی سال‌های اخیر و به ویژه پس از روی کار آمدن دولت سیزدهم، دستخوش تنش‌های جدی شده است. نقطه اوج اختلافات ایران و اروپا را می‌توان در جنگ اوکراین جست‌و‌جو کرد؛ جایی که کشور‌های اروپایی مدعی حمایت تهران از مسکو شدند و ادعا کردند پهپاد‌های ایرانی در حملات روسیه به اوکراین استفاده می‌شود؛ ادعایی که ایران همواره رد کرده است. همزمان، بحران انرژی اروپا پس از جنگ اوکراین و عدم تمایل ایران برای همکاری با دول اروپایی موجب فاصله بیشتر تهران و پایتخت‌های اروپایی شد. دلفی، اما در ادامه به موضوع بازداشت شهروندان اروپایی ازجمله فرانسوی‌ها، آلمانی‌ها و انگلیسی‌ها در ایران و ادعا‌های حقوق بشری طرف مقابل به عنوان به یکی دیگر از محور‌های تنش و اختلاف‌نظر میان طرفین اشاره کرد. به باور سفیر اسبق تهران در پاریس با لحاظ کردن تمام این گزاره‌ها، اروپا با درک حقیقت حذف‌شدن از مذاکرات، تلاش کرده با استفاده از ابزار‌های حقوقی و فنی خود، مجددا نقش‌آفرینی کند. هشدار‌های مقامات اروپایی مبنی بر احتمال فعال‌سازی مکانیسم ماشه، از‌جمله اظهارات امانوئل مکرون، رییس‌جمهور فرانسه، نشان‌دهنده این‌گونه تلاش‌هاست. مکرون صراحتا اعلام کرده اگر توافق میان ایران و امریکا امنیت اروپا را تامین نکند، کشور‌های اروپایی ناچار به استفاده از این ابزار خواهند شد. این دیپلمات پیشین کشورمان در پاسخ به دیگر سوال «اعتماد» مبنی ارزیابی عملکرد مبهم آژانس درباره برنامه هسته‌ای ایران تاکید کرد: در شرایطی که مذاکرات در آستانه دور ششم قرار دارد، افزایش فشار‌های بین‌المللی بر ایران با محوریت آژانس بین‌المللی انرژی اتمی چشمگیر بوده است.

گزارش تازه این نهاد درباره فعالیت‌های هسته‌ای ایران، بهانه‌ای به دست اروپایی‌ها داده تا مسیر صدور قطعنامه در شورای حکام را دنبال کنند.

به باور دلفی، از طرفی در گزارش آقای گروسی، مواردی، چون انحرافات پادمانی، افزایش ذخایر اورانیوم با غنای ۶۰درصد و انباشت مازاد مورد تاکید قرار گرفته‌اند. پس از انتشار این گزارش، کشور‌های اروپایی در شورای حکام تحرکاتی را برای تصویب قطعنامه‌ای علیه برنامه هسته‌ای ایران آغاز کردند. با این همه هرچند مکانیسم ماشه مسیر حقوقی متفاوتی دارد و توسط کشور‌های باقی‌مانده در برجام قابل فعال‌سازی است، اما ترکیب فشار از سوی آژانس و تهدید به فعال‌سازی ماشه، بیانگر آن است که غرب و در راس آن امریکا، قصد دارد از تمامی اهرم‌های موجود برای اعمال فشار حداکثری بر ایران بهره‌برداری کند.

این دیپلمات پیشین در پاسخ به سوال «اعتماد» در باب چرایی تماس تلفنی آقای ترامپ با همتای روس خود در آستانه دور ششم مذاکرات ایران و امریکا گفت: تماس ترامپ با ولادیمیر پوتین رییس‌جمهور روسیه مشابه تحرکات اروپا در شورای حکام، همگی گویای تلاشی هماهنگ برای افزایش فشار پیش از آغاز دور تازه گفت‌وگوهاست. دلفی در ادامه گفت‌وگویش با «اعتماد» خاطرنشان کرد: این مجموعه اقدامات یعنی تماس تلفنی روسای جمهور امریکا و روسیه و همچنین تناقضات میان اظهارات مقامات امریکایی دقیقا با خط مذاکراتی شخص ترامپ هم‌راستا شده است. البته که دموکرات‌های کنگره امریکا به‌تازگی بیانیه‌ای منتشر کرده‌اند و به ترامپ هشدار داده‌اند که مبادا وارد توافقات محرمانه‌ای با ایران شده باشد؛ توافقاتی که براساس آن ایران بتواند بخشی از ظرفیت غنی‌سازی خود را حفظ کند. این نشان می‌دهد حتی دموکرات‌ها نگران آن هستند که علی‌رغم هیاهوی رسانه‌ای، در درون مذاکرات تفاهماتی شکل گرفته باشد یا در حال شکل‌گیری باشد. سفیر اسبق کشورمان در فرانسه در ادامه گفت: اگرچه از درستی یا نادرستی این موضوع اطلاعی نداریم، اما این سطح نگرانی و واکنش دموکرات‌ها نشان می‌دهد که مذاکرات به سمتی رفته که احتمالا چشم‌انداز‌هایی ترسیم شده است. چنانچه این مذاکرات بی‌نتیجه بود، ادامه پیدا نمی‌کرد. دلفی در پاسخ به دیگر سوال «اعتماد» در باب پیش‌بینی تصویب یا عدم تصویب قطعنامه ضدایرانی در شورای حکام و احتمال ارجاع آن به شورای امنیت گفت: نباید نسبت به تحرکات اخیر تروییکای اروپایی بیش از حد بدبین یا بیش از حد خوش‌بین بود. اما توجه داشته باشید که نتیجه دور ششم مذاکرات مستقیما بر تصمیمات آتی در شورای حکام و همچنین رفتار آژانس اثرگذار خواهد بود. اروپایی‌ها و آقای گروسی به دلیل آنکه نقشی در روند مذاکرات نداشتند، اکنون تلاش می‌کنند با توسل به ابزار‌هایی مانند قطعنامه یا فشار رسانه‌ای نقش‌آفرینی کنند. با این همه اگر مذاکرات به نتیجه‌ای مطلوب برسد، طبیعتا آنها هم به تعدیل مواضع وادار می‌شوند و همراهی خواهند کرد. دلفی، اما در ادامه ضمن اشاره به واکنش‌های احتمالی ایران در صورت تصویب چنین قطعنامه‌ای تاکید کرد: مهم است که تهران نیز از ابزار‌های خود نهایت استفاده را بکند؛ ابزار‌هایی که متاسفانه طی ماه‌های گذشته مغفول مانده‌اند. به گفته دلفی، ما اهرم‌های متعددی دراختیار داشتیم: مناسبات منطقه‌ای، روابط اقتصادی، دیپلماسی فرهنگی و از همه مهم‌تر انرژی. اروپا در بحران انرژی قرار دارد و ایران می‌توانست به عنوان یک بازیگر مهم در این حوزه نقش ایفا کند، اما از هیچ یک از این ظرفیت‌ها به‌درستی استفاده نشد. دیپلمات پیشین کشورمان در ادامه خاطرنشان کرد: درحالی که امریکا از تمامی ابزار‌های خود بهره می‌برد، ازجمله سوء‌استفاده از وضعیت بحرانی روابط با اروپا، ما، اما صرفا به توان داخلی خود تکیه کردیم. امریکایی‌ها در بدترین وضعیت همکاری با اروپایی‌ها قرار دارند؛ ناتو متزلزل شده است و موضوع اوکراین برای امنیت اروپا حیاتی است. با این حال، امریکا بدون هماهنگی با اروپا، با روسیه مذاکره می‌کند. به گفته دلفی نکته مهم این است که ما نباید اروپا را دشمن مطلق فرض کنیم. اروپا تنها طرفی است که در شرایط فعلی می‌تواند مکانیسم ماشه را علیه ایران فعال کند. پس برخورد تنش‌آمیز با این گروه از بازیگران به نفع ما نیست. باید پیش‌تر برای مدیریت روابط فکر می‌کردیم؛ از موضوع اتباع بازداشت‌شده گرفته تا ظرفیت‌های اقتصادی و فرهنگی. سفیر اسبق کشورمان همچنین تاکید کرد: اکنون هم هنوز دیر نشده؛ می‌توانیم از این اهرم‌ها استفاده کنیم تا فشار‌های اروپا کاهش یابد. اگر به‌درستی از ظرفیت‌های منطقه‌ای، روابط اقتصادی و دیپلماسی استفاده شود، می‌توان در مذاکرات دست بالاتری داشت.

امیرعلی ابوالفتح:

پذیرش پیشنهاد احتمالی کنسرسیوم هسته‌ای تنها در صورت حفظ غنی‌سازی در داخل ایران قابل قبول است

امیرعلی ابوالفتح، کارشناس مسائل امریکا در پاسخ به سوال «اعتماد» در باب چرایی تناقض‌ها در موضع‌گیری مقامات امریکایی و آنچه که در رسانه‌های آنها منتشر می‌شود، گفت: توجه داشته باشید در این قبیل مسائل، مبنای ما باید مواضع رسمی مقامات ایالات‌متحده باشد، نه رسانه‌ها. رسانه‌ها الزاما به اطلاعات دقیق دسترسی ندارند و گاهی به‌دلایل سیاسی، در مسیر خبرسازی یا جریان‌سازی حرکت می‌کنند. به گفته ابوالفتح آنچه برای ایران اهمیت دارد، مواضع رسمی دولت امریکاست؛ یعنی آنچه در پای میز مذاکره از زبان افرادی مثل استیو ویتکاف به عنوان نماینده تیم مذاکره‌کننده امریکایی مطرح می‌شود یا آنچه ازسوی مقامات رسمی این کشور همچون رییس‌جمهور، وزیر خارجه، سخنگوی کاخ سفید یا سخنگوی وزارت خارجه اعلام می‌شود. این کارشناس مسائل امریکا در ادامه گفت‌وگوی خود با «اعتماد» خاطرنشان کرد: در این چارچوب، ادعا‌هایی که رسانه‌ها درباره میزان غنی‌سازی در ایران مثلا سه یا پنج درصد مطرح می‌کنند، مبنای تحلیل و قضاوت نیست. مگر اینکه همان اظهارات از سوی یک مقام رسمی تایید شود. تناقض زمانی معنا دارد که یک مقام رسمی، حرفی بزند و بعد همان مقام، حرفی متضاد با آن را بیان کند. صرفا اینکه رسانه‌ای چیزی بگوید و مقام رسمی چیز دیگری، اهمیتی ندارد؛ چون ما باید مواضع رسمی را لحاظ کنیم. ابوالفتح در ادامه تاکید کرد: فراموش نکنیم تا پایان دور پنجم مذاکرات، شواهدی دال بر اینکه امریکا همچنان بر غنی‌سازی صفر درصدی پافشاری می‌کند، وجود نداشت. اگر چنین اصراری همچنان وجود داشت، قطعا برنامه‌ریزی برای ادامه مذاکرات، به‌ویژه دور ششم، صورت نمی‌گرفت. پس به نظر می‌رسد که طرف امریکایی نیز انعطاف‌هایی نشان داده یا دست‌کم آماده گفت‌و‌گو بر سر برخی سطوح از غنی‌سازی است. به گفته ابوالفتح با این همه هنوز نمی‌توان با قطعیت در این باره اظهارنظر کرد. باید منتظر بمانیم و ببینیم که در دور ششم مذاکرات چه خواهد گذشت و چه مواضعی رسمی اتخاذ خواهد شد. این کارشناس مسائل سیاست خارجی در پاسخ به دیگر سوال «اعتماد» مبنی بر جزییات منتشر شده درباره پیشنهاد ادعایی تشکیل کنسرسیوم برای مدیریت برنامه هسته‌ای کشورمان گفت: اولا باید توجه داشت که هنوز مشخص نیست آیا واقعا پیشنهاد تشکیل کنسرسیوم ازسوی امریکایی‌ها ارایه شده یا خیر، چراکه تا این لحظه، هیچ مقام مسوولی نه ازسوی ایران و نه از طرف امریکا، جزییاتی از بسته پیشنهادی را به‌صورت رسمی منتشر نکرده است، بنابراین نمی‌توان با قاطعیت گفت که چنین پیشنهادی واقعا مطرح شده یا خیر. به گفته ابوالفتح، اما حتی اگر فرض کنیم این پیشنهاد در بسته امریکایی‌ها بوده باشد، موضع جمهوری اسلامی ایران روشن است. ایران در مواضع رسمی خود اعلام کرده که با اصلِ تشکیل یک کنسرسیوم، مخالفتی ندارد؛ مشروط بر اینکه غنی‌سازی در خاک ایران تداوم داشته باشد. یعنی جمهوری اسلامی ایران تاکید دارد که تولید سوخت هسته‌ای و غنی‌سازی در داخل کشور باید حفظ شود و در کنار آن، شرکت‌های چندملیتی می‌توانند در قالب کنسرسیوم در این فرآیند مشارکت داشته باشند. این کارشناس مسائل امریکا در ادامه به «اعتماد» گفت: جزییاتی مثل اینکه این کنسرسیوم با مشارکت کدام کشور‌ها اجرایی شود، چه سهمی برای هر کشور درنظر گرفته شود یا محل استقرار آن دقیقا کجا باشد در خاک اصلی یا جزایر ایران، از منظر اهمیت در درجه دوم قرار دارد. اصل ماجرا برای ایران این است که غنی‌سازی در داخل متوقف نشود. اما اگر هدف از پیشنهاد تشکیل کنسرسیوم این باشد که ایران غنی‌سازی را کنار بگذارد و صرفا در یک ساختار بین‌المللی مشارکت کند، در آن صورت ایران این پیشنهاد را نخواهد پذیرفت.

ابوالفتح در پاسخ به دیگر سوال «اعتماد» در باب ارزیابی چشم‌انداز نتایج مذاکرات طی پنج دوری که گذشته است تاکید کرد: زمانی که رهبر معظم انقلاب، به عنوان شخص اول نظام، ولی فقیه، فرمانده کل قوا و مسوول سیاست‌های کلان کشور، تصریح می‌کنند که نمی‌دانیم نتیجه مذاکرات چه خواهد شد، طبیعتا پاسخ دادن به این پرسش که عاقبت این گفت‌و‌گو‌ها چه می‌شود، بسیار دشوار است.

واقعیت این است که هیچ‌کس نمی‌تواند به شکل قطعی نتیجه مذاکرات را پیش‌بینی کند. به گفته این کارشناس مسائل سیاست خارجی، اما آنچه فعلا مسلم است، این است که ایران و امریکا همچنان پای میز مذاکره هستند. ممکن است دور ششم مذاکرات هفته آینده برگزار نشود، یا ده روز دیگر طرفین به میز مذاکره بازگردند، اما هنوز نه پایان مذاکرات اعلام شده و نه شکست رسمی آن. مذاکره یعنی چانه‌زنی، رفت و برگشت، فراز و فرود، ارایه بسته‌های پیشنهادی، بررسی آنها، ارسال پاسخ‌ها به پایتخت‌ها و بازگشت مجدد به گفت‌و‌گو. این روند پیچیده است و به هیچ‌وجه نمی‌توان انتظار داشت ظرف یک یا دو هفته به سرانجام برسد.

ابوالفتح در ادامه خاظرنشان کرد: تنها زمانی می‌توان گفت مذاکرات شکست خورده است که طرفین رسما اعلام کنند دیگر قصد گفت‌و‌گو ندارند. چنین ادعایی هنوز مطرح نشده و ممکن است این روند حتی تا شش ماه دیگر هم ادامه پیدا کند. در حال حاضر، مذاکرات در جریان است و کسی نمی‌تواند با قطعیت درباره نتیجه آن سخن بگوید؛ حتی رهبر کشور هم چنین ادعایی نمی‌کند، چه برسد به سایر تحلیلگران یا رسانه‌ها.

ابوالفتح در پاسخ به دیگر سوال «اعتماد» مبنی بر ارزیابی سناریو‌های احتمالی پیش رو باتوجه به متغیر‌های موجود گفت: من تصور می‌کنم محتمل‌ترین سناریو ادامه مذاکرات است، البته برای یک بازه زمانی نامشخص. اگر مسیر گفت‌و‌گو‌ها به خوبی پیش برود، شاید در فاز بعدی طرفین به یک توافق موقت دست پیدا کنند. اما رسیدن به توافق نهایی زمان‌بر است و من شخصا نسبت به آن چندان خوشبین نیستم. به گفته این کارشناس مسائل امریکا توافق موقت، اگر حاصل شود ممکن است برخی گره‌ها را باز کند، جزییات آن را نمی‌دانم ولی قطعا جایگزین توافقی جامع نخواهد شد. در عین حال باید توجه داشت که یک توافق موقت در قالب یک فرصت شکل خواهد گرفت که در این بازه زمانی فشار حداکثری امریکا ادامه خواهد داشت و در مقابل، ایران نیز سیاست مقاومت حداکثری خود را دنبال خواهد کرد. اما اینکه جنگی رخ دهد یا تحولی خارق‌العاده یا حساسی روی دهد، خیر. وضعیت مشابه دوره‌های گذشته ادامه خواهد داشت، کمی سخت‌تر، کمی پرچالش‌تر. در صورتی که شرایط مساعد باشد، ممکن است مذاکرات ادامه پیدا کند، شش ماه یا حتی بیشتر.

تصویر روز
خبر های روز