به روز شده در: ۱۷ خرداد ۱۴۰۴ - ۱۹:۰۰
کد خبر: ۶۹۶۱۳۶
تاریخ انتشار: ۱۲:۰۴ - ۱۷ خرداد ۱۴۰۴

از گسترش فقر در ایران آمار داریم؟

روزنو :بر اساس گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی، نرخ فقر در ایران در سال‌های ۱۳۹۸ تا ۱۴۰۳، در حدود ۳۰ درصد تثبیت شده و این مسئله بدان معناست که ۲۵ تا ۲۶ میلیون نفر از مردم ایران، زیر خط فقر قرار دارند. این در حالیست که برخی منابع غیررسمی و بین‌المللی تاکید دارند که با وضعیت کنونی، حدودا ۸۰ درصد از مردم ایران به‌نوعی با چالش فقر دست‌به‌گریبان هستند.

مساله گسترش فقر در ایران، در سال‌های گذشته به یک موضوع کاملاً نگران‌کننده تبدیل شده است. البته که آمار‌های قابل‌تاملی نیز در این رابطه ارائه می‌شوند که تصویر روشنی را از وضعیت فقر در ایران ارائه می‌کنند.

از گسترش فقر در ایران آمار داریم؟

به گزارش روز نو،بر اساس گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی، نرخ فقر در سال‌های ۱۳۹۸ تا ۱۴۰۳، در حدود ۳۰ درصد تثبیت شده و این مسئله بدان معناست که ۲۵ تا ۲۶ میلیون نفر از مردم ایران، زیر خط فقر قرار دارند. البته که برخی منابع غیررسمی و بین‌المللی تاکید دارند که با وضعیت کنونی، حدودا ۸۰ درصد از مردم ایران با چالش فقر دست‌به‌گریبان هستند.

مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی همچنین از افزایش نرخ فقر در سال ۱۴۰۲ به عدد ۳۰.۱ درصد خبر داده که نسبت به سال قبل حاکی از افزایش است. در اواخر سال ۱۴۰۳ نیز سلام ستوده، نماینده مجلس شورای اسلامی اعلام کرد که بر اساس آمار‌های رسمی، چیزی در حدود ۲۵ میلیون نفر در کشورمان زیر خط فقر هستند. آماری که نگران‌کننده است و روی شیب صعودی قرار دارد.

تعمیق شکاف فقر

علاوه بر اینکه آمار‌ها از گسترش فقر در ایران خبر می‌دهند، گزارش‌های مختلف از صعودی شدن فاصله درآمدی افراد زیر خط فقر با خط فقر نیز حکایت دارند که از این شاخص با عنوان «شکاف فقر» یاد می‌شود. مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی در گزارشی عنوان کرده که در سال ۱۴۰۱، این شاخص به حدوداً ۰.۲۸ رسیده است. البته که این نهاد بر صعودی بودن میزان شکاف فقر در ایران نیز تاکید کرده است.

دو سوم سیستان و بلوچستان زیر خط فقر

فقر در ایران در استان‌ها و جغرافیا‌های مختلف وضعیت متفاوتی پیدا می‌کند. برای نمونه در گزارش‌های رسمی به این موضوع اشاره شده که در استان سیستان و بلوچستان، دو سوم جمعیت این استان فقیر هستند. این در حالی است که در تهران این نرخ حدودا ۱۳ درصد است.

تنها در تهران، خط فقر بیش از ۲۰ میلیون تومان عنوان شده که این بدان معناست افرادی که پایین‌تر از این حد درآمد دارند، عملا زیر خط فقر هستند. متاسفانه در کلان‌شهری نظیر تهران، بالا رفتن هزینه‌های مسکن سبب شده تا افراد با اضافه شدن این هزینه‌ها، به جرگه فقرا بپیوندند.

گزارش‌های رسمی به این موضوع اشاره می‌کنند که تنها در تهران، ۵۵ درصد از درآمد افراد صرف مسکن می‌شود. آمار‌های وزارت کار در ایران نیز از این واقعیت پرده برمی‌دارند که در استان‌هایی نظیر البرز و قم، هزینه‌های مسکن، تا حد زیادی روند فقیر‌شدن افراد را تسهیل کرده است.

دلایل گسترش فقر در ایران چیست؟

تورم مزمن و بالا در سال‌های اخیر در ایران، نقشی مهم در افزایش افراد فقیر در ایران بازی کرده است. کافی است توجه داشت که از سال ۱۳۵۱ به این سو، تنها در ۶ سال نرخ تورم دورقمی نبوده است. این در حالیست که درآمد افراد متناسب با این نرخ تورم افزایش نیافته است.

تنها در مورد کارگران، آن‌طور که فتح‌الله بیات رئیس سندیکای کارگران قراردادی و پیمانی عنوان کرده، درآمد کارگران از نرخ تورم تا ۲۰۰ درصد در چهار سال اخیر عقب افتاده است. این موضوع سبب شده تا قدرت خرید طبقات متوسط و ضعیف کاهش چشمگیر پیدا کند و شمار زیادی از افراد به زیر خط فقر رانده شوند.

افزایش بیکاری در کشور هم به‌عنوان یک برونداد وضعیت نه‌چندان مساعد اقتصادی در ایران در سال‌های اخیر، موجب وخیم‌تر شدن وضعیت فقر در ایران شده است. مرکز آمار ایران از وجود دست‌کم دو میلیون بیکار در ایران خبر داده که ۸۰۰ هزار نفر از آنهارا فارغ‌التحصیلان دانشگاهی تشکیل می‌دهند. در واقع، بدشدن وضعیت اقتصادی و آسیب‌رسیدن به مشاغل مولد، موجب شده تا فرصت‌های شغلی کاهش یابند و یا نخبگان جامعه راه مهاجرت را در پیش گیرند که برونداد این وضعیت، چیزی جز تضعیف بخش درآمدی افراد و خانوار‌ها در ایران نبوده است. این وضعیت در سایه تورم نسبتاً بالا در اقتصاد ایران، فقیرشدن طیف‌های قابل‌توجهی از مردم کشورمان را به همراه داشته است.

انفعال دولت‌ها در برابر گسترش فقر

نگاه انفعالی به حل مشکلات پایه اقتصاد ایران هم در بدتر شدن وضعیت فقر و آمار‌های مرتبط با آن در ایران نقش داشته است. متاسفانه دولت‌های مختلف نسبت به پدیده بهبود وضعیت اقتصادی و تقویت بنیان‌های اقتصادی مردم ایران، نگاه انفعالی و عمدتا شعارزده داشته‌اند و به جای اینکه فعالانه وارد میدان شوند، خود را صرفا در مقام آتش‌نشان می‌بینند و هر موقع که بحرانی ایجاد می‌شود، نهاد‌های دولتی نیز وارد میدان می‌شوند و سعی می‌کنند با راه‌حل‌های موقت، ابعاد بحران را کنترل کنند.

حمایت‌های مقطعی و غیرکافی از مردم در مواجهه با مشکلات اقتصادی و در عین حال، تعمیق بیش از پیش مشکلات زیرساختی و عمیق در اقتصاد ایران، همه و همه بروندادی نظیر تشدید وضعیت فقر در ایران را به دنبال داشته‌اند.

پیامد‌های اجتماعی گسترش فقر در ایران

دکتر مهدی پازوکی، اقتصاددان و استاد دانشگاه علامه طباطبایی، در تحلیل پیامد‌های گسترش فقر در ایران، به نقش سیاست‌های ناکارآمد اقتصادی و مدیریتی در افزایش نارضایتی، بی‌اعتمادی و بزهکاری اجتماعی اشاره می‌کند.

پازوکی معتقد است که یکی از دلایل اصلی ناامیدی عمومی، حضور مدیران نالایق و رانتی در سطوح مختلف حکومتی است. وی می‌گوید: «یکی از مشکلات بارز اقتصاد ایران، جهالت اقتصادی مدیران است؛ افراد ضعیف و کوته‌بین که رانتی انتخاب شده‌اند، منافع کشور را دچار خسران کرده‌اند» این نوع مدیریت باعث از بین رفتن ساختار‌ها و افزایش ناامیدی در جامعه می‌شود.»

پازوکی به افزایش ضریب جینی و شکاف طبقاتی اشاره می‌کند و می‌گوید: «سیاست‌های مقابله با تورم موفق نبوده است. وقتی در اقتصاد تورم افزایش پیدا می‌کند، جمعیت فقرا هم افزایش پیدا می‌کند و برعکس، اغنیا قدرتمند‌تر می‌شوند.» وی همچنین به افزایش شدید هزینه‌های خانوار‌های فقیر و کاهش ارزش پول ملی اشاره دارد که منجر به فشار مضاعف بر اقشار آسیب‌پذیر شده است.

پازوکی بر این باور است که دولت سیزدهم فاقد برنامه اقتصادی منسجم بوده و این امر منجر به افزایش تورم و کاهش قدرت خرید مردم شده است. وی می‌گوید: «دولت سیزدهم به لحاظ اقتصادی فاقد برنامه منسجم و عملی است و همین امر سبب شده بحرانی جدی در این حوزه گریبان مردم و سفره خانوار‌های ایرانی را بگیرد.»

پازوکی بر ضرورت اصلاحات ساختاری در اقتصاد ایران تأکید دارد و معتقد است که بدون این اصلاحات، مشکلات اقتصادی حل نخواهند شد. وی همچنین به لزوم مقابله با انحصار و ایجاد شفافیت در اقتصاد اشاره می‌کند و می‌گوید: دولت باید فضای کسب و کار را برای تولید مناسب کند یا تورم را کنترل کند. مثلاً تورم ۴۰ درصدی را به ۲۰ درصد برساند و شفافیت را به اقتصاد و فضای کسب و کار بیاورد.

تصویر روز
خبر های روز