به روز شده در: ۱۹ خرداد ۱۴۰۴ - ۱۵:۵۱
کد خبر: ۶۹۶۵۱۶
تاریخ انتشار: ۱۲:۵۱ - ۱۹ خرداد ۱۴۰۴

ایران و آمریکا به ته خط مذاکره رسیدند؟

روزنو :اختلافات ایران و آمریکا پس از دور سوم مذاکرات بیشتر آشکارشده است. خواست آمریکا همان‌طور که بار‌ها اعلام کرده، برچیدن پروژه غنی‌سازی ایران و خط قرمز ایران گفت‌و‌گو در مورد برنامه هسته‌ای است

اختلافات ایران و آمریکا پس از دور سوم مذاکرات بیشتر آشکارشده است. خواست آمریکا همان‌طور که بار‌ها اعلام کرده، برچیدن پروژه غنی‌سازی ایران و خط قرمز ایران گفت‌و‌گو در مورد برنامه هسته‌ای است اخیراً”از سوی آمریکا پیام کتبی توسط دولت عمان به جمهوری ایران ارسال‌شده، گرچه متن آن رسانه‌ای نشده، اما بنا بر برداشت کارشناسان علوم سیاسی و روابط بین‌الملل حاوی پیشنهاد ترامپ در مورد توقف غنی‌سازی و اجازه ورود بازرسان آژانس و نمایندگان آمریکا به خاک ایران به‌منظور از بین بردن تأسیسات هسته‌ای از نزدیک بدون توسل به حمله نظامی است؛ 

ایران و آمریکا به ته خط مذاکره رسیدند؟

به گزارش روز نو،  احتمالاً” تشکیل کنسرسیومی متشکل از ایران و چند کشور عربی برای غنی‌سازی اورانیوم در خارج از خاک ایران که البته با واکنش سخت جمهوری اسلامی رو‌به‌رو شد. دیری نپایید که جمهوری اسلامی در قالب ادبیاتی غیر دیپلماتیک، پیشنهاد آمریکا را غیر کارشناسی و غیرعملی خواند و با یک “نه” بزرگ به آن پاسخ داد.

فعال‌سازی ماشه و گزینه نظامی:

این در حالی است که ترامپ بار‌ها از قرار داشتن گزینه نظامی روی میز خبر داده، و اسراییل خود را برای حمله نظامی به تأسیسات اتمی ایران در صورت عدم توافق آماده کرده است، تروئیکای اروپا هم نمی‌خواهد فرصت فعال‌سازی مکانیسم ماشه را از دست بدهد، به‌ویژه پس از آخرین گزارش آژانس در مورد افزایش ذخیره اورانیوم غنی‌شده به ۴۰۸ کیلو و ادعای فعالیت مخفیانه غنی‌سازی در سایت‌های ورامین، شیان و تورغوزآباد و دسترسی ایران به اسناد سری آژانس، شورای حکام فردا قطعنامه‌ای در محکومیت ایران صادر و پرونده هسته‌ای ایران را احتمالاً به شورای امنیت ارائه خواهد داد.

جمهوری اسلامی تلاش می‌کند فعال‌سازی مکانیسم ماشه را متوقف کند با وجودی که زمان بزیان ایران است، اما تهران تلاش دارد زمان بخرد.

گزینه جنگ صرفاً یک تهدید است که اجرا نمی‌شود:

شاید اطلاعات و داده‌های درونی جمهوری اسلامی را به این نتیجه رسانده که ترامپ واقعاً” طالب جنگ نیست.

پاسخ محکم جمهوری اسلامی به ترامپ ناشی از اطمینانی است که به دلایل زیر نسبت به عدم وقوع جنگ حاصل کرده است:

*ترامپ جنجال‌آفرین است، اما مایل به جنگ نیست، زیرا دستیابی به یک توافق را با جمهوری اسلامی یک پیروزی سیاسی برای خود می‌داند تا آن را به مخالفانش و مالیات‌دهندگان آمریکایی بفروشد.

*اسراییل نمی‌خواهد جلوتر از ترامپ حرکت کند و خود را درگیر منازعه با آمریکا کند. پس خطر از سوی اسراییل را هم جدی نمی‌داند.

* ترامپ قرارداد‌های چند هزارمیلیاردی با کشور‌های حوزه خلیج‌فارس منعقد کرده و نمی‌خواهد با وقوع جنگ این دستاورد‌ها نابود شود و یا برای مدتی طولانی معوق بماند، زیرا حضور او در کاخ سفید موقتی است؛ لذا نقش کشور‌های حوزه خلیج‌فارس و منافع قرارداد‌های اقتصادی برای ترامپ و آمریکا بر حفظ وضعیت کنونی تأثیرگذار است.

* ترامپ، مایک‌والتز و اخیراً” خانم اورتگا که هر دو طرفدار جنگ با جمهوری اسلامی بودند را برکنار کرد.

ترامپ تحریم‌های جدید علیه ایران را قبل از پاسخ منفی رهبر جمهوری اسلامی متوقف نموده بود.

ایران بااعتبار قدرت نظامی سپاه به‌ویژه تجهیزات موشکی و پهبادی و با تکیه بر حمایت نسبی چین و روسیه به دنبال حفظ خطوط قرمز خود است و آن را با لحنی تهدیدآمیز در پاسخ منفی به پیشنهاد ترامپ اعلام کرد. این در حالی است که چین و روسیه همواره بیشترین منافع را از ایران گرفته و کمترین را به ایران داده‌اند.

*کاسبان تحریم که بخشی از نیرو‌های تأثیرگذار در نظام تصمیم‌گیری هستند مایل به توافق و برداشتن تحریم‌ها نیستند، زیرا فشار حداکثری به نفع آنهاست.

*جمهوری اسلامی روی نیاز ترامپ به یک توافق حساب بازکرده و تاکتیک‌های مذاکراتی خود را بر همین اساس پی ریخته است.

آیا تهدید نظامی جدی است؟

به اعتقاد نویسنده تهدید‌های آمریکا و اسراییل را باید جدی گرفت زیرا:

-گزینه نظامی هنوز روی میز است.

*دست ترامپ چندان هم باز نیست، ۲۰۰ نماینده جمهوری‌خواه بیانیه استفاده از گزینه نظامی در صورت ادامه غنی‌سازی در ایران را امضاء کرده‌اند.

*گرچه برداشت جمهوری اسلامی، نفی حمله نظامی آمریکا به علت امنیت انعقاد قرارداد‌های هزاران میلیاردی با کشور‌های حوزه خلیج‌فارس است، اما تحلیلگران مخالف ایران هسته‌ای اتفاقاً حمله نظامی و پایان تهدیدات جمهوری اسلامی را برای امنیت خاورمیانه ضروری می‌دانند

-آمریکا بار‌ها اعلام کرده که ایران نباید غنی‌سازی داشته باشد و در پیشنهاد اخیر خود که درواقع حکم بر تسلیم ایران می‌کند، اعلام نموده، در صورت عدم موافقت نتیجه بدی برای ایران خواهد داشت؛ لذا هر توافقی غیرازاین، موقعیت و اعتبار سیاسی وی را تضعیف می‌کند.

-ترامپ زمانی به اسراییل اجازه حمله به ایران را به پشتوانه آمریکا صادر خواهد کرد که پاسخ رسمی منفی جمهوری اسلامی که فی‌الواقع ادامه غنی‌سازی است را دریافت کند و سوت پایان مذاکرات را به صدا درآورد و اتحادیه اروپا و انگلستان و سایر متحدانش حمله نظامی را به نفع خود تلقی کرده و اقدام آمریکا را تأیید کنند. یعنی اجماع حداکثری نسبت به حمله نظامی به جمهوری اسلامی.

- آمادگی لحظه‌ای آمریکا برای شروع جنگ، به اعتبار گسیل ناوگان هواپیمابر به منطقه، تجهیز بی‌سابقه جزیره دیه‌گو گارسیا با بمب‌افکن‌های استراتژیک B۲ و B۵۲ باقابلیت حمل موشک‌های کروز و بمب‌های سنگین و سایر تجهیزات نظامی؛ که هزینه‌های لجستیکی آن نزدیک به ۲ میلیارد دلار تخمین زده‌شده است.

-فرمانده انتصابی سنتکام ضد جمهوری اسلامی است

- بنا به گزارش وال‌استریت ژورنال، ایران برای تولید ۱۰ بمب اتمی اورانیوم غنی‌شده دارد. این چیزی نیست که دنیا به آن واکنش نشان ندهد.

- اعمال تحریم‌های جدید علیه جمهوری اسلامی

برگزاری دور ششم مذاکرات

علیرغم پاسخ صریح ایران به ترامپ گفته می‌شود که احتمالاً دور بعدی مذاکرات برگزار می‌شود

کارشناسان می‌گویند اگر چنین باشد به معنای کوتاه آمدن ترامپ از بعضی از خواسته‌های خود است.

به اعتقاد نویسنده این دلیل موجهی نیست، زیرا توافق بهر قیمتی که اعتبار سیاسی او را زیر سؤال ببرد موردنظر ترامپ نیست.

با این وصف سکوت معنادار دو طرف در مورد نشست بعدی شاید به این مفهوم باشد که طرفین در حال بازبینی مواضع خود هستند، زیرا همواره ترامپ امیدوار به رسیدن به توافق بوده است و باوجود پاسخ منفی رهبری هنوز راه مذاکره همچنان بازمانده است. زیرا قرار است شمخانی با حفظ غنی‌سازی حداقلی پیشنهاد جدیدی ارائه کند.

اما چنانچه هر دو طرف در جستجوی دلایلی برای توافق باشند. آیا جمهوری اسلامی ۴۶ سال آمریکاستیزی و نابودی اسراییل را که جزء لاینفک استراتژی نظام است کنار می‌گذارد؟

جمهوری اسلامی میلیارد‌ها دلار طی بیش از دو دهه در پروژه هسته‌ای هزینه کرده و ده‌ها میلیارد دلار از ذخایر کشور درگرو توقف آن است و روزانه زیان ناشی از تحریم‌ها را ملت ایران متحمل می‌شود. با کنار گذاردن آن، پاسخ طرفداران نظام را جه خواهد داد؛ لذا ایران نیازمند توافقی است که یک‌میزان حداقلی از غنی‌سازی را حفظ کند و آمریکا خواهان توقف کامل آن است

لذا مذاکرات ممکن است به دلایل تاکتیکی ادامه یابد، اما به نظر نمی‌رسد اختلافات اساسی حل شوند.

زیرا احتمال رسیدن به توافق واقعی با توجه به این خطوط قرمز ضعیف است.

ازاین‌رو به نظر نمی‌رسد که این فاصله پر شود. آیا مذاکره به نقطه پایانی خود رسیده؟ آمریکا گفته است که ایران با رد پیشنهاد ترامپ هیچ امتیازی نمی‌گیرد. با این وصف پیشنهاد شمخانی، آمریکا را احتمالاً”مدت دیگری مشغول تهیه پاسخ خواهد کرد، به اعتقاد نویسنده ایران به دنبال خرید زمان است تا خطر فعال‌سازی مکانیسم ماشه را مرتفع کند. آیا این دور پیشنهاد روی پیشنهاد تا چه زمانی ادامه دارد. قطعاً با توجه به نزدیک شدن مکانیسم ماشه باید این مذاکرات به پایان برسد.

چنانچه توافقی صورت نگیرد جمهوری اسلامی با دو خطر بزرگ رو‌به‌رو خواهد شد، فعال شدن مکانیسم ماشه و اقدام نظامی.

توافق موقت:

هیچ‌یک از دو طرف خواهان چنین نتیجه تلخی نخواهند بود لذا برای اجتناب از عواقب آن لازم است طرفین با کاهش انتظارات برای حفظ منافع کلی‌تر بیک توافق “کمیته مشترک “برسند.

احتمالاً” چنانچه طرفین به این نقطه برسند، این توافق به‌صورت موقتی و برای جلوگیری از تشدید بحران یا جنگ خواهد بود، بدون اینکه مشکل اصلی حل شود. اما فرصتی برای هر دو طرف فراهم می‌کند که در آینده موضع خود بر اساس عقلانیت و خردورزی تقویت کنند.

از طرفی ممکن است در خلال این مدت با افزایش فشار سیاسی و اقتصادی و تغییر شرایط منطقه‌ای، یک یا هر دو طرف مجبور به تعدیل مواضع سخت‌گیرانه‌شان شوند.

جمع‌بندی:

توافق ممکن است، اما فقط اگر هر دو طرف یا به خاطر فشارها، یا محاسبات سیاسی، یا ضرورت‌های منطقه‌ای و داخلی، خط قرمزهایشان را کمی پایین بیاورند یا در سطح تاکتیکی توافق کنند.

بهر تقدیر نتیجه این مذاکرات چه اقتصادی چه سیاسی چه نظامی باشد واکنش مردم ایران مهم خواهد بود.

تصویر روز
خبر های روز