به روز شده در: ۰۳ مرداد ۱۴۰۴ - ۲۱:۰۵
کد خبر: ۷۰۳۹۳۷
تاریخ انتشار: ۱۰:۲۶ - ۰۲ مرداد ۱۴۰۴

آب در ایران آینه‌ای تیره از شکاف‌های اجتماعی و ناکارآمدی مدیریتی است

روزنو :ایران با بحران تامین آب، مواجه است، بحرانی که حالا دولت چهاردهم را میراثدار ناترازی گذشتگان در حوزه آب و شرایطی سخت پیش رو قرار داده است.

آب در ایران آینه‌ای تیره از شکاف‌های اجتماعی و ناکارآمدی مدیریتی و فرسایش اعتماد عمومی است

انتشار تصاویری در ارتباط با جمع شدن مردم پایتخت و دیگر کلانشهر‌های پیشرفته ایران در کنار تانکر‌های آب، تصاویر دردناکی از وضعیت ایران نشان می‌دهد. زمانی که سایت آبفا، ترند فضای مجازی می‌شود سایت یک شرکت خدمات شهری مانند آبفا معمولا نباید محل مراجعه زیاد شهروندان باشد، اما زمانی که بحران بروز می‌یابد، ساکنان شهر به دنبال کمک به هرجایی می‌روند.

 به گزارش روز نو یک‌بار مشاهده سایت آبفا نشان داد که در یک روز آخر تیر نزدیک ۲۶ هزار نفر از این سایت بازدید کرده‌اند و در پربیننده‌ترین روز که آن هم اواخر تیرماه بود، میزان بازدیدکنندگان به ۸۰ هزار نفر هم رسید. همزمان بیش از ۱۰۰ نفر در سایت حضور دارند، نشان از بروز نگرانی مردم دارد. کمبود آب دیگر فقط یک بحران طبیعی یا زیست‌محیطی نیست، بلکه چهره‌ای اجتماعی یافته که در لایه‌های مختلف زندگی مردم رسوخ کرده و ساختار‌های جامعه را دستخوش دگرگونی کرده است. جامعه‌شناسی آب، به عنوان شاخه‌ای نوپدید، دقیقاً در همین نقطه وارد می‌شود؛ جایی که آب از یک منبع زیستی به یک مسأله اجتماعی تبدیل می‌شود.

ریزش سرمایه اجتماعی در کنار تانکر آب

تصاویر مردم در صف‌های طولانی برای پر کردن بطری یا حمل کیسه‌های آب با تانکر، صرفاً نشانه‌هایی از کمبود نیستند، بلکه بازتابی از تغییرات در سرمایه اجتماعی‌اند. جایی که منابع به‌شدت محدود می‌شوند، رقابت بر سر بقا جای همکاری را می‌گیرد و بی‌اعتمادی به نهادها، افزایش می‌یابد. در چنین فضایی، مناسبات همسایگی و مشارکت محلی که زمانی ستون‌های همبستگی اجتماعی بودند، به تدریج تضعیف می‌شوند. کمبود آب در ایران، نوعی نابرابری فضایی نیز به همراه آورده است. مناطق مرکزی و جنوب شرقی کشور بیشتر در معرض تنش آبی‌اند و این نابرابری در دسترسی به منابع حیاتی، حس تبعیض و بی‌عدالتی را در میان اقشار و مناطق مختلف تقویت می‌کند. در برخی مناطق، مهاجرت ناشی از بی‌آبی به حاشیه‌نشینی در شهر‌های بزرگ دامن زده و با خود بار سنگینی از مسائل اجتماعی مانند بیکاری، خشونت و فقر به همراه آورده است.

از منظر جامعه‌شناسی، آب نه تنها نیاز زیستی، بلکه بخشی از هویت فرهنگی و حافظه جمعی ماست. خشک شدن تالاب‌ها، رودخانه‌ها و قنات‌ها، تنها از دست رفتن منابع طبیعی نیست، بلکه نوعی گسست تاریخی و فرهنگی است که بر روان جمعی مردم نیز تأثیر می‌گذارد. حس از دست دادن، ناامیدی، و ترس از آینده در جوامعی که قرن‌ها با آب پیوند خورده‌اند، نشانه‌هایی از یک مشکل جتماعی است که کمتر به آن پرداخته می‌شود. این وضعیت در عین حال بازتابی از نوع حکمرانی منابع طبیعی در کشور نیز هست. مدیریت ناکارآمد، نبود مشارکت مردمی در تصمیم‌گیری‌ها، و نگاه فنی صرف به آب بدون توجه به بُعد اجتماعی آن، بحران را عمیق‌تر کرده است. جامعه‌شناسی می‌تواند در این زمینه نقش کلیدی ایفا کند؛ با بررسی الگو‌های مصرف، تغییرات در رفتار‌های اجتماعی، و تحلیل نابرابری‌ها، راه را برای سیاست‌گذاری‌هایی همدلانه‌تر و انسانی‌تر هموار کند.

نهاد خانواده، اولین قربانی کمبود آب

در بحران کمبود آب، نهاد خانواده و ساختار اجتماعی جامعه از نخستین و اصلی‌ترین بخش‌هایی هستند که تحت تأثیر قرار می‌گیرند. خانواده، به‌عنوان کوچک‌ترین واحد اجتماعی و بستر شکل‌گیری ارزش‌ها، هنجار‌ها و روابط انسانی، در مواجهه با تنش آبی، نه‌تنها از نظر اقتصادی و رفاهی بلکه در سطوح عاطفی، روانی و تعاملی نیز دچار تغییر می‌شود. در سطح درونی خانواده، کمبود آب سبب بروز فشار‌های مضاعف بر روابط میان اعضا می‌شود. افزایش هزینه‌های زندگی به‌ویژه در مناطق دچار بحران، نیاز به صرف زمان و انرژی برای تأمین آب، و کاهش کیفیت بهداشت و آسایش در خانه، باعث خستگی روانی، تنش‌های رفتاری و کاهش تاب‌آوری در روابط میان همسران و فرزندان می‌شود. در برخی خانواده‌ها، نقش‌ها دچار تغییر می‌شوند؛ برای مثال، کودکان ممکن است وظیفه آوردن آب از منابع دورتر را بر عهده بگیرند، که خود عاملی است برای اختلال در آموزش، بازی و رشد طبیعی آنان.

از سوی دیگر، فشار روانی ناشی از زندگی در شرایط بی‌آبی، زمینه‌ساز گسترش احساس ناامنی، اضطراب و بی‌اعتمادی در میان خانواده‌هاست. این فرسایش اعتماد، از درون خانواده به بیرون و به کل جامعه سرایت می‌کند و سرمایه اجتماعی را، که ستون ارتباطی افراد و گروه‌ها در جامعه است، تضعیف می‌سازد.

در نهایت، آب دیگر تنها یک مسأله زیرساختی یا اقتصادی نیست. این مایع شفاف، آینه‌ای تیره از شکاف‌های اجتماعی، ناکارآمدی مدیریتی و فرسایش اعتماد عمومی در جامعه امروز ایران شده است؛ و درست در همین‌جا، جامعه‌شناسی باید صدای مردم باشد؛ صدایی برای درک عمیق‌تر بحران و یافتن راه‌هایی برای بازسازی پیوند‌های اجتماعی، پیش از آنکه آخرین قطره‌ها نیز به خاطره‌ای جمعی تبدیل شوند.

تصویر روز
خبر های روز