
امریکا باید یک تصمیم ساده بگیرد
روزنو :حمیدرضا آصفی*
مذاکرات اخیر ایران و 6 کشور 1+5 در وین در حالی به پایان رسید که پیش از آن خوشبینی مضاعفی مبنی بر رسیدن به نتیجه زودهنگام از این مذاکرات شکل گرفته بود.
حال آن که چشم انداز رسیدن به توافق، در مدت 6 ماه درباره پرونده ای به اهمیت مسأله هسته ای که بیش از 10 سال در محافل سیاسی غرب باز بوده و با سوءتفاهم، بدبینی و اختلاف های ریشه دار آمیخته شده، به آسانی و در کوتاه مدت خوشبینانه است.
نباید فراموش کرد که مذاکرات هسته ای با قدرت های بزرگ پس از آن به جریان افتاد و احیا شد که آژانس بین المللی انرژی اتمی تحت هدایت کشورهای غربی متشکل از آلمان، انگلیس و امریکا پرونده ایران را در اقدامی تبعیض آمیز و خلاف مقررات بین المللی به شورای امنیت فرستادند و گره های این پرونده را پیچیده تر و ابزارهای فشار و تحریم علیه ایران را دو برابر کردند.
در چنین فضایی از تقابل، مذاکرات هسته ای پیگیری شد و به توافق اولیه ای در ژنو دست پیدا کرد و گفت وگوها برای رسیدن به توافقنامه نهایی کلید زده شد.
درخصوص این توافق نهایی نکاتی چند حائز اهمیت است:
- مذاکراتی که به منظور حل و فصل نهایی پرونده هسته ای آغاز شده، مقدمه ای است برای ورود طرفین به کلیات مباحثی که درباره آنها اختلاف های جدی وجود دارد و قرار است یکبار برای همیشه به آنها پایان داده شود.
از این رو حل و فصل این موضوع ها با مسیر پرپیچ و خم پیش رو، وقت و زمان زیادی را طلب می کند و در مدت زمان کوتاه 6 ماه بسیار دشوار است.
- مؤلفه اصلی در تداوم مذاکرات و حصول نتیجه، به اراده سیاسی کشورهای غربی و در رأس آنها امریکا برمی گردد.
امریکا در حالی موضوع مذاکرات با ایران را پیگیری می کند که بیش از ایران خواهان حل این مسأله است چرا که این کشور در مسائل مهم منطقه ای از جمله بحران سوریه، افغانستان و سایر موضوع های حل نشده ای که گرفتار آن است نیازمند مذاکرات با ایران است.
بر همین مبنا کار ظریفی که امریکا انجام داد، آن بود که از گفتمان دولت جدید ایران حسن استفاده را کرد و وارد مذاکره با ایران شد.
- نکته ای که نباید از آن غافل شد، آن است که طرف غربی و در رأس آنها امریکا همواره در جریان مذاکرات با ایران با موضعی طلبکارانه وارد می شوند و اگر چیزی را می خواهند به گونه ای القا می کنند که گویی طرف مقابل خواسته است.
شانتاژ سیاسی و فضاسازی رسانه های وابسته به این کشورها در راستای این تاکتیک سیاسی بوده و نباید مورد قضاوت محافل سیاسی داخل از روند مذاکرات و به نفع غرب قرار گیرد.
- با در نظرگرفتن نکات فوق باید افزود که امریکا در حالی درصدد استفاده بهینه از اوضاع به نفع خود می باشد که اتفاقاً باید یک تصمیم ساده بگیرد و آن اینکه حقوق هسته ای ایران را به رسمیت بشناسد و با ایران به عنوان یک عضو توافقنامه ان پی تی بدون تبعیض و همانند سایر اعضای این معاهده برخورد کند.
دولت امریکا این نکته را دریافته که روند فشار و تحریم کارساز نبوده و در صورتی که فرصت پیش آمده برای گفت وگو با دولت جدید ایران را از دست بدهد وارد مهلکه ای می شود که دیگر بازگشتی ندارد.
تفاهم ژنو شروعی بود که روند فزاینده تحریم های اقتصادی علیه ایران را متوقف کرد و فضای بین المللی را به نفع ایران تغییر داد.
در حقیقت این توافق، گام اولیه کوچک برای برداشتن گام های بلندتر و رسیدن به نقطه نهایی بود که توافق کنندگان با همه بضاعت موجود توانستند از حقوق ایران دفاع کنند لذا برای قدم برداشتن در مسیر توافق جامع باید صبور و دوراندیش بود.
*یادداشت اول دفتر روزنامه ایران
حال آن که چشم انداز رسیدن به توافق، در مدت 6 ماه درباره پرونده ای به اهمیت مسأله هسته ای که بیش از 10 سال در محافل سیاسی غرب باز بوده و با سوءتفاهم، بدبینی و اختلاف های ریشه دار آمیخته شده، به آسانی و در کوتاه مدت خوشبینانه است.
نباید فراموش کرد که مذاکرات هسته ای با قدرت های بزرگ پس از آن به جریان افتاد و احیا شد که آژانس بین المللی انرژی اتمی تحت هدایت کشورهای غربی متشکل از آلمان، انگلیس و امریکا پرونده ایران را در اقدامی تبعیض آمیز و خلاف مقررات بین المللی به شورای امنیت فرستادند و گره های این پرونده را پیچیده تر و ابزارهای فشار و تحریم علیه ایران را دو برابر کردند.
در چنین فضایی از تقابل، مذاکرات هسته ای پیگیری شد و به توافق اولیه ای در ژنو دست پیدا کرد و گفت وگوها برای رسیدن به توافقنامه نهایی کلید زده شد.
درخصوص این توافق نهایی نکاتی چند حائز اهمیت است:
- مذاکراتی که به منظور حل و فصل نهایی پرونده هسته ای آغاز شده، مقدمه ای است برای ورود طرفین به کلیات مباحثی که درباره آنها اختلاف های جدی وجود دارد و قرار است یکبار برای همیشه به آنها پایان داده شود.
از این رو حل و فصل این موضوع ها با مسیر پرپیچ و خم پیش رو، وقت و زمان زیادی را طلب می کند و در مدت زمان کوتاه 6 ماه بسیار دشوار است.
- مؤلفه اصلی در تداوم مذاکرات و حصول نتیجه، به اراده سیاسی کشورهای غربی و در رأس آنها امریکا برمی گردد.
امریکا در حالی موضوع مذاکرات با ایران را پیگیری می کند که بیش از ایران خواهان حل این مسأله است چرا که این کشور در مسائل مهم منطقه ای از جمله بحران سوریه، افغانستان و سایر موضوع های حل نشده ای که گرفتار آن است نیازمند مذاکرات با ایران است.
بر همین مبنا کار ظریفی که امریکا انجام داد، آن بود که از گفتمان دولت جدید ایران حسن استفاده را کرد و وارد مذاکره با ایران شد.
- نکته ای که نباید از آن غافل شد، آن است که طرف غربی و در رأس آنها امریکا همواره در جریان مذاکرات با ایران با موضعی طلبکارانه وارد می شوند و اگر چیزی را می خواهند به گونه ای القا می کنند که گویی طرف مقابل خواسته است.
شانتاژ سیاسی و فضاسازی رسانه های وابسته به این کشورها در راستای این تاکتیک سیاسی بوده و نباید مورد قضاوت محافل سیاسی داخل از روند مذاکرات و به نفع غرب قرار گیرد.
- با در نظرگرفتن نکات فوق باید افزود که امریکا در حالی درصدد استفاده بهینه از اوضاع به نفع خود می باشد که اتفاقاً باید یک تصمیم ساده بگیرد و آن اینکه حقوق هسته ای ایران را به رسمیت بشناسد و با ایران به عنوان یک عضو توافقنامه ان پی تی بدون تبعیض و همانند سایر اعضای این معاهده برخورد کند.
دولت امریکا این نکته را دریافته که روند فشار و تحریم کارساز نبوده و در صورتی که فرصت پیش آمده برای گفت وگو با دولت جدید ایران را از دست بدهد وارد مهلکه ای می شود که دیگر بازگشتی ندارد.
تفاهم ژنو شروعی بود که روند فزاینده تحریم های اقتصادی علیه ایران را متوقف کرد و فضای بین المللی را به نفع ایران تغییر داد.
در حقیقت این توافق، گام اولیه کوچک برای برداشتن گام های بلندتر و رسیدن به نقطه نهایی بود که توافق کنندگان با همه بضاعت موجود توانستند از حقوق ایران دفاع کنند لذا برای قدم برداشتن در مسیر توافق جامع باید صبور و دوراندیش بود.
*یادداشت اول دفتر روزنامه ایران
منبع: ایرنا