
واقعيت سخن رئيسجمهور
سخن رئيسجمهور مبني بر پايبندي ايشان به قانون اساسي و تلاش براي اجراي
آن سخني مفيد و البته از وظايف رئيسجمهور است. پايبندي به قانون اساسي به
يك معنا پايبندي به دموكراسي و پيروي از آراي عمومي است. اين نكته را همگان
به درستي ميدانند كه پايبندي به قانون اساسي بدون پذيرفتن راي مردم كه
اساس دموكراسي است امكان پذير نيست. اما تحليلگران عرصه سياست بر اين
باورند كه لازمه رسيدن به قله مردمسالاري واقعي نه پايبندي رايدهندگان يا
عامه مردم بلكه پايبندي مسئولان و مقامات كشور به قوانين است؛ بدين ترتيب
است که دموكراسي پايدار ميماند و ميتواند بر مسير اصلي و رسالت خويش گام
بردارد. اما نكته مهمتر ازقانونگرايي و پايبندي اقشار مختلف جامعه به
قانونگرايي مسئله زمان است؛ بيترديد براي رسيدن به دموكراسي پايدار در
كشور زمان امری تعيين كننده به شمار میرود چراكه بنيانهاي دموكراسي در
كشور کاملا قوت نگرفته و بسياري از فعالان سياسي تصور روشنی از جايگاه
سياسي خود ندارند. بيترديد گذر زمان موجب ميشود رسوبات هزاران سال
بيتوجهي به خواست مردم از ميان برود و جامعه ايراني گام در راه توسعه و
مردمسالاري پايدار بگذارد. بنابراين اظهارات رئيسجمهور مبني بر تلاش براي
اجراي قانون اساسي را بايد به فال نيك گرفت و انتظار داشت ديگر فعالان
سياسي هم پرقدرتتر از گذشته در اين راه گام بردارند. البته نبايد از نظر
دور داشت كه 16سال پيش يعني تقريبا سالهاي آغازين دولت اصلاحات، شعار
اجراي قانون اساسي و پايبندي به آن از سوي برخي فعالان سياسي و رئيسجمهور
وقت داده ميشد و همگان ديدند كه آن حركت در طوفان حوادث چگونه ناكام ماند.
از يك سو تندروي اصلاح طلبان و طلب به نتيجه رسيدن زودهنگام مانع از به
نتيجه رسيدن پروژههای آنان شد و از سوي ديگر رسوبات قرنها فردمحوري، تحقق
کامل دموكراسي و قانونگرايي را با مشكل روبرو كرد. اكنون رئيس دولت
يازدهم در مقابل دو انتخاب قرار گرفته است، انتخاب اول برگزيدن رويكردي
شتابزده و بدون توجه به مسائل فرهنگي جامعه ايران و گام نهادن در راهي است
که سالها پيش مشكلزا شد و انتخاب دوم برگزيدن صبر و تغييرات آرام بر اساس
فرهنگ و سبك زندگي ايراني است، تحليلگران بر اين باورند كه دولت يازدهم
تنها با گذر زمان و صبر ميتواند فعاليتهاي مدني و قانونگرايي را در
جامعه نهادينه كند. جامعه ايران با توجه به تجربه هزاران ساله خود
نميتواند شاهد تغييرات يكباره در الگوهاي رفتار مدني خود باشد بنابراين
وجود ظواهر دموكراسي مانند: انتخابات، پارلمان و... ميتواند به مرور زمان
جامعه را به سمت تحقق بیکم و کاست دموكراسي و قانونگرايي، آنگونه كه
رئيسجمهور ادعا ميكند هدايت كند.
* تحليلگر سياسي