خشونت عليه زنان
مصطفي معين
روزنو :
از ۲۵ نوامبر سال۱۹۶۰ (چهارم آذر ۱۳۴۱) كه سه خواهر ميرابل در جمهوري دومينيكن در مبارزه با ديكتاتوري آن كشور بعد از شكنجه و تجاوز به قتل رسيدند تا 39 سال بعد از آن يعني سال ۱۹۹۹ كه سازمان ملل متحد اين روز را روز رفع خشونت عليه زنان اعلام كرد، زنان و مردان عدالتخواه بسياري بر ضرورت جهاني شدن مبارزه براي پايان دادن به خشونت عليه زنان تاكيد كرده و در اين جهت تلاش كردند. واقعياتي كه بر اساس آنها سازمان ملل بر جهاني شناختن اين روز راي داد عبارتند از: خشونت عليه زنان، نقض قوانين حقوق بشر است كه مقابله با آن وظيفه همه است. خشونت عليه زنان ناشي از تبعيضات و نابرابريهايي است كه در قوانين حكومتها و در فرهنگهاي مختلف بر زنان تحميل ميشود. خشونت عليه زنان رسيدن به صلح و امنيت را ناممكن میکند و مانع پيشرفت در بسياري از زمينهها از جمله مبارزه با فقر، مقابله با بيماريهاي خطرناكي چون ايدز و بيماريهاي اپيدميك ديگر ميشود. اعلاميه رفع خشونت عليه زنان، هر عمل مبتني بر جنسيت را كه احتمال آسيب فيزيكي، جنسي و روانشناختي يا رنج زنان را در پي دارد خشونت ناميده و دولتها را ملزم ميكند تا از فعاليتهاي خشونتآميز عليه زنان طبق قانون كشور جلوگيري كنند. خشونت عليه زنان يكي از جديترين مشكلات جوامع بشري در سطح جهاني است كه بررسي ابعاد، ريشهها و چارهجويي براي روياروي با آن همچنان يكي از دغدغههاي دستاندركاران اين مشكل اجتماعي است. بنابر آمار سازمان بهداشت جهاني در سال 2013، دستكم بيش از يك سوم از زنان در سرتاسر جهان، خشونت جنسي يا فيزيكي را تجربه كردهاند. در كشورهاي موسوم به جهان سوم اين رقم گاه به سه چهارم افزايش يافته است. اينكه آمار بالاي خشونت عليه زنان آيا ناشي از افزايش آگاهي جنسيتي و شكايت عليه خشونت نسبت به گذشته است يا آنكه تعداد خشونتها عليه زنان به طور مطلق افزايش يافته است، دقيقا روشن نيست و دلايل آن در كشورهاي مختلف ميتواند متفاوت باشد. علاوه بر آن در بسياري از اين آمارها خشونت رواني عليه زنان بازتاب واقعي نيافته است و بسياري نيز از ترس يا شرم، تجربه خود از خشونت را بيان نميكنند.