به روز شده در: ۲۶ خرداد ۱۴۰۴ - ۰۰:۴۴
کد خبر: ۲۷۰۴۱۴
تاریخ انتشار: ۱۰:۰۰ - ۲۳ خرداد ۱۳۹۶

هشدار به روحانی

روزنو :حالا داریم وارد چهارمین سالی می‌شویم که از اصلاح‌طلبان می‌خوانیم دولت باید به فکر استانداری‌ها و بخشداری‌ها باشد. اما روحانی و وزارت کشورش خیلی به این موضوع گوش نکردند که اگر توجهی نشان می‌دادند در آخر راه کابینه روحانی دوباره نمی‌شنیدیم که بسیاری از مدیران شهرستانی او، از مردان دولت گذشته‌اند؛ یعنی همان‌هایی که به قول روحانی در انتخابات 96 پشت سر رئیسی قرار گرفتند. دولت آینده روحانی هم به همان سرعتی خواهد گذشت که چهار سال گذشته سپری شد. چه بسا رقیب روحانی در اردیبهشت96، به تصور آنکه توانسته در 40 روز 16میلیون پشتوانه مردمی به دست آورد در 1400 هم رویای ریاست جمهوری ببیند. آنگاه ورود رئیسی به انتخابات چهارسال آینده به یمن فرمانداران و بخشداران ناهمسو به معنای وداع و چشم‌پوشی بر دستاوردهای هشت ساله روحانی خواهد بود. در همین رابطه «عبدالله ناصری» فعال سیاسی اصلاح‌طلب با همدلی به گفت‌و‌گو نشسته است. شروع این گفت و گو با این جمله است که چهار سال اول روحانی مانند برق گذشت. ناصری هم در همان اولین جملاتش بر لزوم تغییر مدیران ملی و منطقه‌ای دولت تاکید می‌کند. از یک نگاه می‌توان تاکید این فعال سیاسی را هشداری به رئیس جمهور دانست.
حالا داریم وارد چهارمین سالی می‌شویم که از اصلاح‌طلبان می‌خوانیم دولت باید به فکر استانداری‌ها و بخشداری‌ها باشد. اما روحانی و وزارت کشورش خیلی به این موضوع گوش نکردند که اگر توجهی نشان می‌دادند در آخر راه کابینه روحانی دوباره نمی‌شنیدیم که بسیاری از مدیران شهرستانی او، از مردان دولت گذشته‌اند؛ یعنی همان‌هایی که به قول روحانی در انتخابات 96 پشت سر رئیسی قرار گرفتند. دولت آینده روحانی هم به همان سرعتی خواهد گذشت که چهار سال گذشته سپری شد. چه بسا رقیب روحانی در اردیبهشت96، به تصور آنکه توانسته در 40 روز 16میلیون پشتوانه مردمی به دست آورد در 1400 هم رویای ریاست جمهوری ببیند. آنگاه ورود رئیسی به انتخابات چهارسال آینده به یمن فرمانداران و بخشداران ناهمسو به معنای وداع و چشم‌پوشی بر دستاوردهای هشت ساله روحانی خواهد بود. در همین رابطه «عبدالله ناصری» فعال سیاسی اصلاح‌طلب با همدلی به گفت‌و‌گو نشسته است. شروع این گفت و گو با این جمله است که چهار سال اول روحانی مانند برق گذشت. ناصری هم در همان اولین جملاتش بر لزوم تغییر مدیران ملی و منطقه‌ای دولت تاکید می‌کند. از یک نگاه می‌توان تاکید این فعال سیاسی را هشداری به رئیس جمهور دانست. 
به گزارش روز نو چهار سال اول دولت روحانی مانند چشم بر هم زدن گذشت و ریاست جمهوری او به نیمه راه رسیده است. انتخابات 96 مانند زنگ خطری برای جریان اصلاح‌طلب بود که می‌گفت در انتخابات 1400 خطر رقیب جدی‌تر از 96 خواهد بود. برای آنکه 1400 هم اصلاح‌طلبان پیروز میدان باشند از چه مسیرهایی باید حرکت کرد؟
برای نگاه به چهار سال آینده یا حتی مجلس 98 مهم‌ترین گام تغییر کابینه است. دولت باید کابینه مقتدر و کارآمدی در سطح ملی تشکیل دهد با تاکید بر اینکه الگوی رفاه و معیشت نقطه کانونی دولت باید باشد. بنابراین به صورت طبیعی چه در عرصه بین‌المللی و چه در عرصه داخلی تامین آزادی برای سرمایه‌گذاری و توسعه منطقه باید در دستور کار دولت قرار بگیرد. همانطور که شما گفتید این چهار سال بسیار زود می‌گذرد و دولت باید پاسخگوی آنچه که شعار داده یا بر اساس یک بینش اجتماعی مثل رفع حصر یا سایر مسائل اجتماعی و سیاسی تشکیل شده، باشد. طبیعتا این قبیل مسائل را دولت باید با تعامل با سایر قوا حل کند. نکته دیگری که در این میان اهمیت دارد مردم مناطق کوچک، شهرها و بخش‌ها هستند. اساس مدیریت محلی برای مردم این مناطق اهمیت بیشتری دارد. لذا در حوزه مدیران استانی از استاندار تا بخشدار تعدادی از مدیران به‌ویژه در سطوح فرماندار و بخشدار نیروهای دولت گذشته هستند. شاید یکی از مشکلات اساسی هم که در انتخابات گذشته وجود داشت وجود همین افراد بود که چندان دل در گرو آقای روحانی نداشتند؛ به خصوص در ماه‌های آخر که انتخابات را دوقطبی می‌دیدند که با آمدن آقای رئیسی منتظر نتیجه انتخابات بودند. بنابراین آقای روحانی در مورد مدیران نه تنها در سطح کابینه بلکه در باره مدیران استان‌ها هم باید دقت‌های لازم را داشته باشد که بتواند کارهایش را پیش ببرد و بتواند در برابر افکار عمومی پاسخگو باشد. با این روند او که در سال 1400 نمی‌تواند کاندیدا شود لااقل می‌تواند در روند انتخابات ریاست جمهوری آینده تاثیرگذار باشد. 
یعنی چون اصلاح‌طلبان حامی روحانی هستند از وزیر تا بخشدار باید اصلاح‌طلب شوند؟ راه دیگر هم این است که دست او در انتخاب مدیرانش باز گذاشته شود.
اصلاح‌طلبان برای آقای روحانی نه تعیین و تکلیف می‌کنند و نه سهم‌خواهی. اما نکته‌ای که آقای روحانی باید به آن توجه کند این است که مردم، نخبگان و احزاب نشان داده‌اند در عین حال که هوشمندانه تصمیم‌گیری می‌کنند جدی هم هستند. ما کارآمدی می‌خواهیم. فقط باید آقای روحانی دنبال مدیران محلی و منطقه کارآمد باشد. مهم‌ترین ایرادی هم از این مدیران گرفته می‌شود گرایش سیاسی آنها نیست بلکه ناکارآمدی آنهاست. سمت و سوی این افراد در اهمیت ثانوی قرار دارد. در دولت قبلی که حتی رئیس آن نشان داد توان ریاست جمهوری را ندارد، کابینه‌ای که هم تشکیل داد ناکارآمد بود. نتیجتا در سطح استانی هم با چنین مشکلی روبه‌رو بودیم. همین‌ها باعث شد که کشور دچار بحران طولانی یا بهتر بگوییم عقب‌ماندگی شود. بنابراین وقتی صحبت از تغییر مدیران در سطح ملی و منطقه‌ای می‌شود، بحث کارآمدی، کفایت و شجاعت آنها مطرح می‌شود، نه وابستگی سیاسی آنها. با این حال این یک واقعیت است که اصلاح‌طلبان هم در هشت سال دولت اصلاحات و هم در دولت اول آقای روحانی توانمندی خود را نشان داده‌اند. حتی اگر امروز قرار باشد کابینه آقای روحانی ارزیابی شود کارآمدترین وزرا، نیروهای اصلاح‌طلب هستند که توانسته‌اند موفقیت‌هایی را برای دولت آقای روحانی به ارمغان بیاورند. 
یکی از تحلیل‌ها درباره روحانی این است که او در سال 96 به سوی اصلاح‌طلبان گرایش بیشتری پیدا کرد. آیا این تحلیل درست است و روحانی باید این مشی را پیش بگیرد. ظاهرا روحانی و اصلاح‌طلبان در انتخابات 1400 نفع واحدی خواهند داشت. 
در سه انتخابات 92، 94 و 96 این گفتمان اصلاح‌طلبی بود که رای آورد. آقای روحانی حتی سابقه عضویت در جامعه روحانیت مبارز را داشته است. بنابراین آنچه روحانی را به پیروزی رسانده گفتمان اصلاح‌طلبی بود. البته باید این را هم در نظر داشته باشیم که جامعه به گفتمانی اقبال نشان داده است. نخبگان، احزاب سیاسی و رهبران جبهه اصلاحات هم در پیروزی آقای روحانی نقش داشتند. با این حال همان‌طور که گفتم اینها به این معنا نیست که اصلاح‌طلبان امروز از آقای روحانی سهم بخواهند. امروز اصلاح‌طلبان از آقای روحانی کارآمدی می‌خواهند و محور این کارآمدی برای چهار ساله آینده مسائل اقتصادی و معیشتی است. آقای روحانی باید برای این مسائل به صورت جدی فکر کند. قدم اول هم تشکیل کابینه و انتخاب مدیران استانی منسجم و کارآمد است. 
به مسائل پیش روی دولت اشاره کردید. بگذارید کمی هم به مسائل جدا از دولت بپردازیم. جامعه مدنی در این چهار سال چه نقشی باید بر عهده داشته باشد؟
جامعه مدنی راه خودش را پیدا کرده است. در جامعه ایران که حاکمیت نوع خاصی است و تمرکز قدرت هم به گونه‌ای است که جامعه مدنی، بسته به اینکه کانون‌های قدرت با مطالبات او همسویی داشته باشند، می‌تواند نقش‌آفرین باشد. به هرحال جامعه مدنی شکل نهایی خودش را پیدا کرده است. با توجه به شبکه‌های مجازی که قدرت امروز جامعه مدنی شده است، خیلی بعید می‌دانم که مسیر را به عقب بازگردد. برای همین است که آقای روحانی مسئولیت سنگینی دارد. در انتخابات 96 جامعه مدنی نشان داد با وجود اینکه نسل جدیدی ظهور کرده است اما بعید به نظر می‌رسد به مسیر گفتمان انقلابی و مقاومت امثال آقای رئیسی و جلیلی برگردد. 
آنها امروز هم نشان داده‌اند که در شکل‌ها و بسیاری از قالب‌ها تغییر کرده‌اند و بسیاری از سخنانشان حرف‌هایی است که در سال 84 جرات بیان آنها را در سخنان انتخاباتی‌شان نداشتند. فکر می‌کنم جامعه مدنی هم مترصد این است که از عملکرد دولت‌ها ارزیابی داشته باشد. طبیعتا چون گرانی و گاه مطالبات اجتماعی در چهار سال آینده مسئله معیشت و اقتصادی خواهد بود، علاوه بر مسائل سیاسی آقای روحانی باید بتواند بقایای کارآمدی را از خود به جا بگذارد که این جامعه مدنی در سال 1400 باید بتواند عملکرد خوبی را در انتخابات از خود نشان دهد. 
همانطور که می‌دانید رقیب طرح دولت در سایه را مطرح کرده است که شما هم در برابر آن موضع‌گیری کرده‌اید. به نظرتان اصلاح‌طلبان هم برای پیگیری مطالبات‌شان نباید به سمت و سوی تشکیل دولت در سایه حرکت کنند؟
نه. تشکیل دولت در سایه از سوی رقیب شعار عوام‌فریبانه‌ای بود که نفس طرح آن مشکوک و تبلیغاتی است. می‌خواهند با این حرف اعلام کنند جامعه 16میلیونی می‌تواند دولتی در سایه تشکیل دهد. امروزه چه کسانی که همراه آقای رئیسی بودند و چه افرادی که به آقای روحانی رای دادند، انواع ابزارهای نظارت بر دولت را دارند که مهم‌ترین آنها شبکه‌های اجتماعی است. رسانه‌های مجازی و فناوری‌های نوین امروز قدرتمندترین ابزار هستند که به راحتی می‌توانند دولت را تحت تاثیر قرار دهند. اگر این فرهنگ نظارت و نقدپذیری و جرات پاسخگویی در کشور تقویت شود و سایر نهادهای غیرقوه مجریه هم این موقعیت را بپذیرد، هیچ نیازی به دولت در سایه نیست؛ خود افکار عمومی بهترین دولت در سایه است.

همدلی
ویژه روز
تصویر روز
خبر های روز