به روز شده در: ۰۹ دی ۱۴۰۳ - ۲۳:۴۰
کد خبر: ۶۲۰۷۷۹
تاریخ انتشار: ۱۰:۰۰ - ۲۵ ارديبهشت ۱۴۰۳

«رزیدنت‌ها» مرگ خودخواسته یا سندروم کاروشی؟!

بی‌توجهی به سلامت روحی دانشجویان پزشکی و کادر درمان در کنار سوء استفاده از آنان به عنوان نیروی کار ارزان‌، فشار بسیار شدیدی بر آنها وارد می‌آورد. در این بین حتی گفته می‌شود به دلیل فشار بالای روحی بر این دستیاران، بسیاری از آنان در نیمه راه از دریافت شماره نظام پزشکی انصراف می‌دهند.
روزنو :

«رزیدنت‌ها» مرگ خودخواسته یا سندروم کاروشی؟!

آرمان امروز- رها معیری: طی چند وقت گذشته مرگ خودخواسته تعدادی از پرستاران و دستیاران پزشکی باعث بروز حواشی بسیاری شده است. در این شرایط سخنگوی سازمان نظام پزشکی گفته است: «ناامیدی که رزیدنت‌ها نسبت به آینده‌ی شغلی که برای خودشان در حال حاضر می‌بییند، برخلاف تصوراتشان پیش از ورود به حوزه پزشکی بوده است که از جمله دلایل ایجاد نگرانی در آن‌ها است و این خود عاملی است برای شروع استرس و اضطراب که به افسردگی منجر می‌شود و پس از گذر از این مراحل و عدم انگیزه و ناتوان حس کردن خودشان، ممکن است دست به مرگ خود خواسته بزنند.» اما به اعتقاد بسیاری، اما دلیل این اتفاق هرچه که هست (خودکشی یا مرگ براثر کار زیاد) یک دلیل دارد و آن فشار روحی و جسمی بر روی کادر درمانی است که با درآمد کم و ناچیز، عدم پرداخت مطالبات، کارکردن در شیف‌های پیاپی، دوری از خانواده و فرزند، کمبود شدید نیرو، مرگ بیماران و… مشکلات روحی و جسمی آنها تشدید شده است. محمد رئیس زاده، رئیس سازمان نظام پزشکی درباره میانگین کاری رزیدنت‌ها گفته است: «۳۰۰ تا ۴۰۰ ساعت در ماه آنها کار می کنند و حقوق رزیدنت‌ها الان حدود ۱۲ میلیون تومان است در حالی که حداقل حقوق دستیاران باید ۲۰ تا ۲۵ میلیون تومان باشد.» این صحبت ها نشان می دهد که چقدر آنها از لحاظ مالی و سختی کار تحت فشار شدید هستند.

توزیع ناعادلانه منابع در نظام سلامت


در این میان رسانه ها گزارش داده اند که طی یک ماه گذشته، ۳ نفر از پرستاران ما در خواب فوت کردند و دلیل فوت‌شان، «سندروم کاروشی» و مرگ بر اثر کار زیاد بود. ایرج خسرو نیا، رئیس انجمن متخصصان داخلی در این رابطه به خبرنگار «آرمان امروز» می گوید: مرگ پرستاران و درستیاران پزشکی، نشانه ای از بی عدالتی در نظام سلامت است. این موضوع مختص امروز و وزارت بهداشت دولت فعلی نیست و ما در سال های ۹۵ و ۱۴۰۰ با این حجم از مرگ و میر سریالی هم روبه رو بودیم. با وجود تلاش های وزارت بهداشت در طی سال های گذشته اما متاسفانه اتفاقی رخ نداده است. این موضوع یک ریشه عمیق در نظام سلامت ما دارد و تا این ریشه خشک نشود، توزیع منابع در نظام سلامت ناعادلانه خواهد بود. به عنوان مثال طبقاتی غیر از پزشکان بالاشهر نشین، سهامداران کارخانه های دارو سازی، سهامداران بیمارستان ها و… مثل پرستاران و سایر کارکنان نظام سلامت و پزشکان جوان، این وضعیت خیلی بغرنج و ناعدالت است. نظام سلامتی می تواند برپایه عدالت باشد که تمام اعضای آن از جراح عالیقدر تا پرستار و بهیار و… در ازای یک کار معقول، درآمد مناسبی داشته باشند. بار سنگین نظام سلامت بردوش افرادی است که کمترین درآمد و قشرهای ضعیف نظام سلامت از جمله پرستاران یا رزیدنت هایی که برای نمره یا مدرک به هر کاری رو می آورند، یا پزشکانی که مدرکشان را بگیرند باید با حداقل حقوق در مناطق محروم کار است. اینها یک نوع تحمیل کار بر دوش افرادی است که قشر ضعیف نظام سلامت هستند.

سندروم کاروشی را جدی بگیرید


بی‌توجهی به سلامت روحی دانشجویان پزشکی و کادر درمان در کنار سوء استفاده از آنان به عنوان نیروی کار ارزان‌، فشار بسیار شدیدی بر آنها وارد می‌آورد. در این بین حتی گفته می‌شود به دلیل فشار بالای روحی بر این دستیاران، بسیاری از آنان در نیمه راه از دریافت شماره نظام پزشکی انصراف می‌دهند.
برای بررسی بیشتر این موضوع و دلایل آن، محمد شریفی مقدم، دبیر کل خانه پرستار به «آرمان امروز» می‌گوید:‌ «از یک سو برخی از پزشکان در حوزه کار خود درآمدهای بسیار زیادی دارند، اما برخی دیگر از پزشکان، حتی درآمدشان به اندازه اجاره مطب هایشان و پرسنل نیست. در این میان وضعیت کارآموزان پزشکی و پرستاران وخیم تر است و وزارت بهداشت باید سریع فکری به حال آنها بکند. خودکشی یا مرگ خودخواسته و مرگ در خواب از این موضوع حکایت دارد. اگر اشتباه نکنم در سال ۹۵ ما بالای ۱۰ مورد مرگ پرستاران را تجربه کردیم که که یکباره دچار مرگ ناگهانی می‌شدند. این سندرم «کاروشی» یا پدیده مرگ در اثر کار زیاد است. در آن زمان رئیس سازمان آقای دارابی بودند و من قائم مقام ایشان بودم، پس از اعلام هشدار ما به وزارت بهداشت، آنها گفتند که سند بیاورید که این افراد سندرم کاروشی داشتند!. اما پس از ۸ سال آنچه که حالا شاهد آن هستیم این است که تعداد مرگ ناگهانی کم نبوده و این روال هر روز افزایش پیدا می‌کند. مرگ جوان بیست ساله که هیچگونه زمینه قبلی ندارد، چه دلیلی دارد؟ آن جوان رزیدنت یا پرستار رفته بخوابد و دیگر بیدار نشده و از این موارد چندین بار رخ داده است.


وی در ادامه می‌افزاید: مواجهه مکرر با مریض‌های بدحال و افرادی که به هر شکلی با مشکلات درد و بیماری دست و پنجه نرم می‌کنند و اگر یک دکمه در دستگاه آی سی یو یا یک دارو را دیر یا زود به او بدهید، تعهد شدید و تنش کار بالا ایجاد می کند. بحث دیگر کمبود کادر پرستاری است، ما در دنیا جزو کشور های عقب افتاده در این زمینه هستیم و این سختی کار را بیشتر می‌کند. آقای نمکی می‌گویند ما در دنیا از نظر بعضی چیزها متفاوت هستیم که یکی از تفاوت‌ها همین است!. کار زیاد، خستگی مفرط جسمانی با خود می آورد و خستگی زیاد باعث مرگ و افسردگی می‌شود.


شریفی مقدم معتقد است، وقتی دستمزد پرستاران و رزیدنت‌ها پایین است، آنها مجبورند در کنار خستگی از کار زیاد شغل دیگر هم داشته باشند و در ادامه خاطر نشان می‌کند: مشکلات رزیدنت‌ها از پرستاران بیشتر است، آنها باید بیشتر مهارت بیاموزند است و یک رزیدنت جراحی باید در کنار جراح (متخصص) بایستد و تجربه کسب کند. متاسفانه حرف‌های این گروه، منعکس نمی شود چون آنها ابزار کار برای درآمد و گذران امورات اساتید پزشکی هستند.

ویژه روز
عکس روز
خبر های روز