برجام یا توافق موقت؟ مساله این است
6سال پس از خروج دونالد ترامپ، رئیس جمهوری سابق آمریکا از توافق هستهای ایران، تبعات فاجعه بار این تصمیم همچنان ادامه دارد.
در همان مقطع زمانی و تقریبا یک سال پس از خروج ترامپ، ایران با توقف تدریجی اجرای تعهدات خود به موجب برجام شروع به تلافی خروج آمریکا کرد. تهران محدودیت ذخایر اورانیوم خود را برداشت، سطح غنی سازی را از سطح ۳.۶۷ درصد مجاز بالاتر برد و فعالیت در تاسیسات ممنوعه را از سر گرفت و گسترش داد.
در چنین شرایطی بسیاری از پیشرویهای ایران در واکنش به اقدامت تحریک آمیز اسرائیل و آمریکا انجام گرفت. در اوایل سال ۲۰۲۰ ترامپ، قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه قدس ایران را ترور کرد و مدت کوتاهی پس از آن تهران اعلام کرد که دیگر به تعهدات برجامی خود در زمینه غنی سازی پایبند نخواهد بود. اما با این وجود تهران اعلام نمود که اگر سایر طرفها به اجرای برجام برگردند و به تعهداتشان در زمینه رفع تحریمها عمل نمایند، اجرای تعهداتش را از سر خواهد گرفت.
در اواخر سال ۲۰۲۰ محسن فخزی زاده، معاون وزیر دفاع در نزدیکی تهران توسط اسرائیل ترور شد. مدت کوتاهی پس از آن شورای نگهبان قانونی را برای سرعت بخشیدن به برنامه هستهای این کشور از طریق غنی سازی اورانیوم تا غنای ۲۰ درصد، افزایش میزان تولید، نصب سانتریفیوژهای جدید، تعلیق اجرای توافقات پادمانی و کاهش همکاریهای نظارتی با آژانس بین المللی انرژی اتمی تایید کرد. آژانس از اوایل سال ۲۰۲۱ دیگر قادر به پایش کامل فعالیتهای هستهای ایران به موجب برجام نبوده است.
در این میان ایران به شکل مداوم در حال پیشبرد برنامه هستهای خویش است و در حال نزدیکتر شدن به وضعیت آستانه است که توانایی ساخت یک بمب را دارد اما هیچ حرکت آشکاری برای ساخت بمب نمیکند.
به گفته یک مقام وزارت امور خارجه، دولت آمریکا در ماه مارس ۲۰۲۲ برآورد کرد که ایران تا تولید اورانیوم مورد نیاز برای ساخت یک بمب اتم تنها یک هفته زمان نیاز دارد. در جریان یکی از جلسات استماع کنگره در مارس ۲۰۲۳، رئیس وقت ستاد مشترک ارتش امریکا اعلام کرد که ایران میتواند اورانیوم غنی شده مورد نیاز برای ساخت بمب را حدودا در طی ۱۰ تا ۱۵ روز تولید کند.
دفتر مدیر اطلاعات ملی دولت آمریکا در ارزیابی سال ۲۰۲۴ خود نتیجه گیری کرده که «تهران اگر تصمیم داشته باشد، زیرساخت و تجربه کافی برای تولید سریع اورانیوم مورد نیاز یک بمب را دارد.»
در مارس ۲۰۲۴، کشورهای فرانسه، آلمان و بریتانیا برآورد کردند که تهران اورانیوم غنی شده کافی را در اختیار دارد که اگر به میزان ۹۰ درصد غنی شود از نظر تئوریک برای تولید سه بمب اتم کافی خواهد بود. البته مشخص نیست که چه مدت طول میکشد که پس از دستیابی به اورانیوم مورد نیاز به مقدار کافی، ایران بتواند یک بمب اتمی قابل شلیک تولید نماید. چنین گامهایی که از آنها به عنوان تسلیحاتی سازی یاد میشود شامل تولید فلز اورانیوم و شکل دادن به قطعات یک بمب، تولید مواد منفجره و تجهیزات الکترونیکی و مونتاژ همه اینها در یک وسیله انفجاری که بتواند مورد آزمایش قرار گیرد، است.
احتمالا تولید بمبی که قابل استفاده توسط هواپیما یا یک سر جنگی قابل اتصال به یک موشک بالستیک باشد، زمان بیشتری خواهد برد. درسهای داستان این تصمیم تراژیک رئیس جمهور سابق آمریکا روشن است: دستیابی به یک توافق هستهای معنادار بسیار دشوارتر از نابود کردن آن است.
تحلیلگران بر این باورند که اگر ما به اندازه کافی خوش شانس باشیم که بتوانیم به چنین توافقی دست یابیم، چنین توافقی باید مورد صیانت قرار گیرد؛ و اگر آن را از دست بدهیم باید تلاش کنیم آن را با توافقی دیگر جایگزین کنیم.
توافق هستهای ایران یک دستاورد واقعا ارزشمند بود و اگر ایالات متحده فانتزی یک توافق بهتر را کنار میگذاشت، اکنون در جایگاه به مراتب بهتری قرار داشتیم و مشغول تبعیت از مفاد توافقی همچنان پابرجا بودیم.
تصمیم ترامپ در کنار وزیر امور خارجه وقت، مایک پمپئو و مشاور امنیت ملی وقت، جان بولتون برای خروج از برجام یک شکست تاریخی و محض بود. اکنون چشم انداز دستیابی به یک راه حل دیپلماتیک جدید برای بحران هستهای ایران ناامید کننده به نظر میرسد. در این رابطه یک مقام آمریکایی گفت: ما همچنان باید برای دستیابی به چنین راه حلی تلاش کنیم، زیرا جایگزینهای دیگر گزینههای هایی به مراتب بدترند.
در این میان آن چه مطرح است این مورد بوده که آیا طرفین ریسک احیای برجام را در این مقطع زمانی به جان می خرند یا به سمت یک توافق موقت با گزینه های بیشتر می روند تا جایگاه خود را در عرصه دیپلماسی و اقتصادی ارتقا بخشند.