چرا تندروها کنترل نمی شوند؟
عرفان بیوک نژاد: در گزارشات قبلی علت افراط گرایی و تندروی برخی سیاستمداران و جناح های سیاسی را ریشه یابی کردیم اما همچنان یک سوال مطرح می شود که چرا تندروها کنترل نمیشوند و اصلا مقابل این طیف چه باید کرد؟
ابراهیم فیاض، استاد دانشگاه تهران در گفتگویی، با اشاره به موج امیدواری که بعد از انتخابات ریاست جمهوری به وجود آمده است، اظهار داشت: مردم ایران در چند سال گذشته آسیبهای جدی از تصمیم گیریهای غلط و عدم تسلط مسئولان به اداره کشور دیدند. حتی کار به جایی رسید که قشر متوسط تبدیل به قشر ضعیف و قشر ضعیف حاشیه نشین شد. همچنین ناکارآمدی طوری بود که مهاجرت از نخبگان و سرمایه داران به پزشکان و پرستاران، حتی به کارگران ساختمانی رسید که برای مزد بیشتر به کشورهای همجوار عربی رفتند، بلکه از پس مخارج زندگی برآیند. اگر آن شرایط تداوم داشت، به طور حتم جامعه به سمت هرج و مرج میرفت، به طوریکه مدیریت بسیار سخت میشد.
وی تصریح کرد: توان و اراده دولت، هماهنگی بین دستگاههای مختلف، اعتماد عمومی نسبت به سیستم فعلی مدیریتی و … به حدی است که باید اذعان داشت، تلاشهای بی شائبه و پررنگ تندروها جهت تخریب دولت به جایی نخواهند برد. به قولی میتوان گفت، تندروها چارهای جز حاشینه نشینی نخواهند داشت. البته هیچ کس نافی اختلاف سلیقه و یا قضاوت دولت نیست. اما اینکه گروهی که هنوز نتوانسته اند، نتیجه انتخابات را هضم کنند، هر اقدامی را که به نظرشان میآید، انجام بدهند با هیچ متر و معیاری توجیه نمیشود. پس ساختار نظام باید راهی برای کنترل این گروه داشته باشد.
هادی اعلمیفریمان، پژوهشگر سیاسی در گفت و گو با روزنامه آرمان امروز گفت: مسائل مربوط به افراط و تندروی، ریشههای مختلفی دارد. در هر جنبشی و هر انقلابی یک طیفی که متعصب و تندرو هستند تغییرات بنیادی را دنبال میکنند و یک شالوده شکنی از اساس را پیگیری میکنند. وی افزود: هر جنبش انقلابی طیف های مختلفی دارد که میتوانیم آنها را به طیف های رادیکال، طیفهای محافظ، طیفهای ملایم و معتدل تقسیم کرد که برخی از آنها سعی بر این دارند که با مناسبات اجتماعی سازگاری داشته باشند. این پژوهشگر سیاسی با اشاره به وجود اینگونه جریانات در گذشته مطرح کرد: اینگونه مناسبات در همه انقلاب ها مثل انقلاب فرانسه و روسیه در مسائلی مربوط به تروتسکی و لنین دیده شده است. در ادیان نیز اگر فراتر از جنبشهای اجتماعی این موضوعات را بررسی کنیم به این نتیجه میرسیم که که در ادیان توحیدی، یهود، مسیحیت و حتی در دین اسلام هم اینگونه مناسبات وجود داشته است. همه این موضوعات به ادراک افراد از دین و تفسیر از آنها از کتابهای مقدس و دیدگاه و تفسیر رهبران جنبشهای مختلف به مسائل اجتماعی و سیاسی بستگی دارد.
اعلمی فریمان در مورد عدم تعامل تندروها با دولت چهاردهم اظهار کرد: این افراد ادراک خاصی از مسائل دارند به عنوان مثال این افراد نوع تفسیری را که نسبت به مسائل سیاسی، اجتماعی و فرهنگی دارند نوعی تفسیر است که ممکن است با تفاسیر دیگر متضاد باشد. ریشه این مسائل به نوع نگرش و ادراک نسبت به موضوعات مختلف برمیگردد.
وی ادامه داد: در مورد بحث تهاجم فرهنگی دو جریان فکری وجود دارد؛ یک جریانی معتقد است که اگر قرار بر این باشد که تعاملی با غرب صورت بگیرد باعث سطیره کشورهای غربی بر کشور ما میشود و باعث تقویت آنها نیز خواهد شد اما در مقابل جریان فکری وجود دارد که معتقد است با تعامل با آنها با مزایا و آسیبهای آنها آشنا میشویم و با دوری از آسیبها، با مزایا و فواید آنها باعث پیشرفت کشور میشویم.
این پژوهشگر سیاسی راهحل اتمام این تندروی ها را ریشهیابی در آنها دانست و گفت: تمام این جریانات تندرویی که در حال حاضر در کشور حاکم است باید ریشهیابی شود. یکی از این مشکلاتی که وجود دارد قانون اساسی کشور است که دارای پارادوکسی است که باعث میشود تندروها به هدف و خواست خودشان برسند. وی ادامه داد: تضادی که ما در قانون اساسی نسبت به یک نوع ایده آل گرایی در برابر منابع و مقدورات وجود دارد باعث میشود که این تضادها در داخل کشور شکل بگیرد.
اعلمی فریمان راه حل دولت برای مقابله با تندروها را اینگونه توضیح داد و گفت: راه حل پیشنهادی راه حل اداری است. اگر قرار باشد که مسائل گذار رو بررسی کنیم، باید گذاری رو نسبت به شرایط عادی پیش بگیریم که حاصل آن کمترین میزان خشونت و خونریزی است. بهترین راه تغییر و اصلاح قانون اساسی و حذف بودجههایی است که این افراد دریافت میکنند. یکسری بودجههایی رو وجود دارد که به صورت رسمی و غیر رسمی به سازمانهایی داده میشود که این سازمان ها توسط این افراد ایجاد شدند. وی در پایان گفت: حال اگر آن انقلاب اداری اتفاق بیفتد خیلی از بودجههای غیر ضروری کاسته و قطع میشود و بسیاری از این جریانات نیز جمع خواهند شد.