
سخنرانی با چاشنی دشنام
درباره سعيد قاسمي، خطيب و سخنران نزديك به سعيد جليلي و ادبيات عجيبش كه ريشش را گروی بازداشت فائزه هاشمي گذاشته بود. به بهانه سخنراني اخيرش كه اعتراض حاضران جلسه را برانگيخت
سعيد قاسمي، چهره خبرساز اصولگرا كه همواره به اظهارات جنجالي با ادبياتي تند شهرت دارد در سخنراني اخير خود با انتقاد از مساله و وضعيت حجاب در جامعه با ادبياتي عجيب موجب اعتراض يكي از حاضران در جلسه شده است.
ويدیوي كوتاهي از اين موضوع روز گذشته در فضاي مجازي بازنشر وسيعي داشت. در اين ويدیوي كوتاه، قاسمي در سخنراني در يك هيات با اشاره به رخدادهاي پاييز 1401 ميگويد: «(براي) اون دختره .... بساز درآورند... سه ماه مملكت را به هم ريختند و موفق هم شدند، خاكريز حجاب را از ما گرفتند. اصلا هدفشان حجاب بود، هدف اين نبود كه با دو تا فندك انقلاب بخواهد عوض كند.
در دانشگاه صنعتي شريف يه دفعه صدتا دختر بريزند... رييس دانشگاهش از شماست، رييس امنيت پفيوزش از شماست. در تهران، در اميركبير، همه با هم هستيد. خودتان هم گفته بوديد؛ نترسيد، نترسيد، ما همه با هم هستيم.»
بعد از اين اظهارات قاسمي است كه يكي از خانمهاي حاضر در هيات با اعتراض به او ميگويد كه (اينجا) بچه نشسته، اما قاسمي ادامه ميدهد كه «آنهايي كه ميخواهند فحش و ناسزا ياد نگيرند بروند بيرون، ميخواهم دوباره فحش بدهم.»
او ادامه ميدهد: «لعنت به شما، لعنت به سيستم كثيف آموزش و پرورشتون دست انگليسيهاست.»
قاسمي همچنين در مراسم سخنراني ضمن تاكيد بر اينكه «ميخوام راحت فحش بدم»، گفت كه «دوربين اينها رو بگير، چون ميخوام برم اوين.»
قاسمي در پاييز 1401 نيز با ادبياتي مشابه درباره اين رخدادها سخن گفته بود. در همان زمان او با شدت هر چه تمام به معترضان تاخت. او اين فضاي اعتراضي را «فتنه مزخرف» توصيف كرد و گفت: «داستان فتنه مزخرف زن، زندگي، آزادي و اون دختركي كه بعدا معلوم شد، آموزش ديده است. من سرباز كوچولوي نظام وقتي عكسهاي آن خانم آمد بيرون و گفتن مال اون منطقه «كردستان» است، گفتم فتنه است. اين در حالي است كه رييس مجلس اشتباه كرد و گفت، اگر رييس نيروي انتظامي عذرخواهي كوچكي ميكرد، قصه حل ميشد. آنهم در حالي كه داستان با شعار مزخرف «زن، زندگي، آزادي» از همون اول برنامهريزي شده بود.»
اين نخستين بار نيست كه سعيد قاسمي با اظهارات حاشيهسازش در مركز اخبار قرار ميگيرد. او مثل بسياري ديگر از چهرههايي كه سعي دارند شمايل جدیدي از نيروهاي انقلابي ارائه بدهند، موتورسوار است. تصوير معروفي كه سعيد جليلي ترك موتور او نشسته در ايام انتخابات بازخورد زيادي داشت.
سعيد قاسمي در دهه 70 از اعضاي شوراي مركزي انصار حزبالله بود و همين شناسنامه سياسي هم بين كاراكتر او و موتور پيوندي عميق ايجاد كرده است.
او كه يكي از اعضاي لشكر ۲۷ محمد رسولالله نيز بوده در سالهاي اخير به عنوان شمايلي از ضديت با اصلاحطلبان شناخته ميشد. انتقادات تند و تيزش از هاشميرفسنجاني نيز زبانزد خاص و عام است. ماجراي معروفي هم دارد كه در انتقاد به سيستم قضايي مدعي شد اگر فائزه هاشمي به زندان برود من ريشم را ميتراشم. فائزه هاشمي البته به زندان رفت و دوران حبس خود را گذراند اما خبري از تراشيدن ريش قاسمي نشد!
سعيد قاسمي شيفته سخنراني است. ادبياتش تند و عموما آميخته به فحش است. او با حرارت و هيجان سخن ميگويد و ادبياتش عموما كوچه بازاري است.
بر اساس گزارشي از رجانيوز، قاسمي سال ۱۳۳۹ در محله ري به دنيا آمده و در نارمك بزرگ شده است. مادرش اهل آستانه اشرفيه و پدرش لنگرودي بود. سعيد قاسمي تحصيلات متوسطه خود را در دبيرستان دارالفنون گذراند و بعد از اينكه موفق به گرفتن مدرك ديپلم شد، توانست در آزمون اعزام به خارج و اخذ پذيرش در دانشگاه ليون در كشور فرانسه موفق شود اما با شروع جنگ ايران و عراق از ادامه تحصيل انصراف داد و در ايام جنگ از فرماندهان مياني بود. اين كارنامه در زمان جنگ هميشه در سخنرانيهايش بعد از بازنشستگي از سپاه مورد تاكيد و توجهاش است. قاسمي پس از پايان جنگ، مجددا در سال ۱۳۶۸ در رشته مهندسي معماري دانشگاه علم و صنعت پذيرفته شد و ادامه تحصيل داد. جايي كه با محمود احمدينژاد همكلاسي شد و اين آغاز رفاقتي بود كه سالها ادامه داشت. در سالهاي مياني دهه 90 وقتي بسياري از اصولگرايان از احمدينژاد رویگردان بودند، سعيد قاسمي كماكان رفيق قديمياش را مورد شفقت و محبت قرار ميداد. شايد يكي از مسائلي كه سالها بين قاسمي و احمدينژاد نزديكي و دوستي ايجاد كرده بود كينه هر دو به هاشميرفسنجاني و دشمني با او بود.
سال 1398 در توييترش تصويري از در آغوش كشيدن احمدينژاد گذاشت و نوشت: «ديدار اتفاقي با دكتر محمود احمدينژاد در فرودگاه كرمانشاه به دليل همزماني ساعت پرواز.» قاسمي در ادامه از اين ديدار نوشت: «ضمن تاكيد بر ولايتمداري و پيروي بيچون و چرا از منويات رهبري به دكتر احمدينژاد براي حضور در استان زلزلهزده كرمانشاه خير مقدم گفتم و بر لزوم حفظ وحدت و پرهيز از اختلافافكني تاكيد كردم. در انتهاي ديدار از آقاي دكتر درخواست كردم ضمن تلاش براي كمك به مردم زلزلهزده و شنيدن مشكلات و مسائل آنها هدفي جز خدمت به مردم و اعتلاي نظام مقدس جمهوري اسلامي پيگيري نگردد. ايشان نيز از خدمات انجام شده در اين استان پس از زلزله كرمانشاه تشكر كردند.»
خردادماه سال قبلش از آن هم در ويدیويي گفت: «احمدينژادي كه هنوز بهش شك داري در همين روستاهاي ده خانواري مناطق زلزلهزده براش سلام و صلوات ميفرستند.»
سال 1400 اما پايان اين دوستي بود. قاسمي خرداد 1400 محمود احمدينژاد، محمدجواد ظريف، عفت مرعشي، حسن روحاني را متهم به تحريم انتخابات كرد و با ادبياتي تند آنها را تهديد كرد كه اگر به خيابان بيايند، با برخورد او و گروهش مواجه خواهند شد.
در ويدیويي كه از قاسمي منتشر شده، وي احمدينژاد را متهم به خوردن «دلستر الكلي» كرد و گفت كه موسوي هم با آن پايگاه اجتماعي و روابطش نتوانست كاري بكند و احمدينژاد هم نميتواند كاري از پيش ببرد. او در اين ويدیو ميگويد: «بخواهيد بياييد كف خيابان، مرا ميشناسيد به هيچ كدامتان رحم نميكنم... اون ظريف بيشرف يا بالاتر از اون يا اون محمودخان كه دلستر با الكل زده بالا، بيان كف خيابون با من طرفيد. اين دفعه عفت و اصغر و اكبر و محمود ميخواهند بريزند كف خيابان، بسمالله. محمود! فردا اگر به خاطر ياوهگري و آشغالخوريهات تصميم بگيرند، نيايي چكار ميخواهي بكني؟ ميخواهي بيايي كف خيابان؟ نامرداش نيان. هيچ اتفافي نخواهد افتاد. چون حزبالله هم در داخل و هم در خارج در اوج قدرت است...» احمدينژاد البته سالهاست كه ديگر سخني از هاشمي و خانوادهاش نميگويد اما در سالهاي دهه 90 صداي قاسمي و احمدينژاد انعكاس هم بود. همان زمان كه سعيد قاسمي ماجراي زندان رفتن فائزه هاشمي و تراشيدن ريش را پيش كشيد.
همچنين مسوول شلوغي در سخنراني ناطقنوري در مشهد نيز بود. به طوري كه همان سال (۱۳۹۱) در گفتوگويي با سايت شبكه خبري ايران، اظهارات تندي عليه رييس وقت دفتر بازرسي رهبري انقلاب داشت و با طرح اين پرسش كه «ناطق نوري در گرماگرم جبهه و جنگ كجا بود؟» علياكبر ناطق نوري را مصداق اصلي «ساكتين فتنه» و «خواص بيبصيرت» ناميد.
سعيد قاسمي، مرتضي آويني
و احمد متوسليان
قاسمي همرزم و دوست احمد متوسليان بوده است. او كه هماكنون به عنوان مسوول قرارگاه مهندسي و جهادي احمد متوسليان فعاليت ميكند، در يكي از سخنرانيهايش تاكيد كرده بود كه اگر روزي متوسليان برگردد و اوضاع را ببيند اولين سيلي را به گوش من ميزند. نام ديگر پيوند خورده با سعيد قاسمي مرتضي آويني است. آويني در مستند خود درباره جنگ در فرازي مصاحبهاي با سعيد قاسمي در منطقه سرپل ذهاب انجام ميدهد كه گفته ميشود در عمليات مرصاد بوده است. او پس از مصاحبه تكگويي دارد كه به تمجيد از شخصيت سعيد قاسمي ميپردازد و ميگويد: «آقا سعيد، فرمانده اين محور عملياتي، همان كسي بود كه ما در جستوجوي او بوديم. او مظهر همان روحي است كه حزبالله را از انسانهاي ديگر جدا ميكند و البته در ميان رزمآوران ما دلاوراني چون سعيد كم نيستند.»
سعيد قاسمي دوستي نزديكي با آويني داشت و خاطرات زيادي از مرتضي آويني مطرح نقل ميكند. او خاطرهاي با اين مضمون از آويني نوشته است: «يك بار آقا مرتضي به خانه ما آمد و كلكسيون تمبر پسرم را ديد. يك سال بعد كه به پاكستان رفته بود برايم يك پاكت پر از تمبر فرستاد و نوشت سال جديد را تبريك ميگويم و ديده بودم پسرت به تمبر علاقه دارد اين تمبرها را به او بده. اصلا اين آدم كجاست؟ اوضاع ما آنقدر شلوغ پلوغ است كه وقت رسيدگي به ننه بابايمان را نداريم. تمبري كه بچه طرف كه يك بار او را ديده جمع كرده است! حواسش جمع است ديگر. دلبري و دلخري ميكند. اين هنر است.»
قاسمي ميگويد كه در لحظه شهادت آويني همراهش بوده است. قاسمي در زمان شهادت آويني در نزديكترين فاصله با قرار داشته و از مجروحان حادثه نيز بوده است. قاسمي با اشاره به شهادت آويني گفت: «عكس لحظه شهادت سيدمرتضي را ديدهايد؟ اين عكس در لبنان چندين سالي در خانهام بود. بعضي از لبنانيها كه ميآمدند ميپرسيدند: «اين آقا كيست؟» ميگفت اين و اين. ميپرسيدند: «لحظه شهادت است؟» ميگفتم: «بله». ميگفتند: «اينكه در لحظه شهادت هم دارد فكر ميكند و خيلي ريلكس است. استيل قصه اين جوري است...»
فيلم «فرزند صبح» در در سال ۱۳۸۳ محور درگيري قاسمي با بهروز افخمي شد و در نقدي بسيار جدي درباره فرزند صبح با اين مضمون نوشت: «وقتي بركت نباشد، چهار ميليارد هم هزينه كنيم ميشود «فرزند صبح!» اين روزها سوال اين است كه آقا چهار ميليارد هزينه كرديم راجع به پدر و مادر امام وفيلم «فرزند صبح» درست كرديم. چهار ميليارد را چه كسي هزينه كرده است؟ دفتر نشر آثار امام. فيلم فقط يك شب اكران شد، آنچنان بويش پيچيد كه ديگر جرأت نكردند نشانش بدهند. همين طوري كردند توي گوني و صدايش را درنياوردند. چهار ميليارد فقط يك قلمش است. كارگردان كيست؟ آقاي بهروز افخمي، رفيق فابريك سيدمرتضي آويني! ميگويند پول نيست! نه آقا بركت نيست!»
سعيد قاسمي و غائله جنگ بوسني
در فروردين ۱۳۹۸ قاسمي در مصاحبهاي تلويزيوني گفت در زمان جنگ بوسني او و نظاميان ديگري تحت پوشش هلالاحمر به اين كشور اعزام شده بودند.
قاسمي در برنامه ويدیويي «رو در رو» كه از طريق وبسايت «آپارات» پخش ميشد، ادعا كرد در زمان جنگ بوسني نظاميان ايراني تحت پوشش هلالاحمر به اين كشور اعزام ميشدند. به گفته قاسمي كه در آن زمان عضو سپاه بود، آنها در اين ماموريت با نيروهاي القاعده همكاري ميكردهاند و القاعدهايها استايل آنها را گرفتند و هسته جريانهاي جهادي در بوسني اين گونه شكل گرفته است. او در اين برنامه براي اينكه منظورش را از گروههاي جهادي دقيقتر برساند، به سوريه اشاره ميكند و ميگويد اين چيزي كه الان ۶-۵ سال است در سوريه اتفاق افتاد قبلش در بوسني اتفاق افتاده بود.»
او مشخصا تاكيد كرد: «ما هلالاحمريهايي بوديم كه براي آموزش نيروهاي جهادي به بوسني رفته بوديم.»
قاسمي همچنين ادامه ميدهد كه كريستين امانپور، خبرنگار سيانان متوجه شد كه ايرانيها در پوشش هلالاحمر به آموزش نظامي ديگران مشغولند: «اين خانم همولايتي ما - كه همه سياستمداران ما دوست دارند با ايشان صحبت كنند - از آقاي احمدينژاد گرفته تا روحاني و به نظر ميرسد يك خواهرخواندگي با مقامات دولتي ما دارد، اين بيشرف جاسوس سيانان، ما را افشا كرد.» هرچند حسيناللهكرم هم سخنان قاسمي را رد نكرده است درباره ارتباط با القاعده به «نامه نيوز» گفت: «القاعده لايههاي مختلفي دارد؛ لايهاي كه شامل نيروهاي بوسنيوهرزگوين بود، آنها به نحوي با ما ارتباط داشتند، هرچند گاهي از اينها وقتي در مقرهاي القاعده آموزش ميديدند وقتي اسلحه خود را تحويل ميگرفتند بنا به دلايلي آنجا را ترك ميكردند و به سمت ما ميآمدند. ارتباط با القاعده عمدتا در اين لايهها بود.»
پس از طرح اين سخنان جمعيت هلالاحمر در حساب تویيتر خود نوشت: «هلالاحمر هيچگاه اجازه استفاده از نشان و لباس خود را به نيروهاي نظامي نميدهد. طبق كنوانسيون ۴گانه ژنو در مخاصمات مسلحانه بيطرفيم؛ چون كار مهم حمايت از انسانيت و كمك به غيرنظاميها را داريم. اگر فرد يا نهادي از نشان و لباس جمعي هلالاحمر ايران استفاده كرده، قطعا بدون هماهنگي بوده است.» همچنين رمضان شريف، سخنگوي سپاه پاسداران با انتقاد از قاسمي، اظهارات او را شخصي و فاقد اعتبار دانست.»
واكنش به سخنان قاسمي از هلالاحمر فراتر رفت و سپاه پاسداران نيز اين سخنان را رد كرد. رمضان شريف، سخنگوي وقت سپاه با بيان اينكه «اظهارات آقاي سعيد قاسمي، اينكه مدتي داوطلبانه در بوسني حضور داشتهاند و سالهاي زيادي هم از بازنشستگي ايشان ميگذرد، ديدگاهي شخصي و فاقد اعتبار بوده و مورد تأييد سپاه پاسداران انقلاب اسلامي هم نيست»، تاكيد كرد: «مواضع و كاركردهاي سپاه در عرصههاي مختلف تابع منطق و منطبق با قوانين و مقررات بوده و اقدامات امدادي سپاه به مردم مسلمان بوسني نيز از اين قاعده تبعيت كرده است.»
محمود واعظي، رييس دفتر حسن روحاني - رييسجمهور وقت - نيز روز بعد در حياط هيات دولت به خبرنگاران گفت: «اينكه فردي كليپي پر كند و حرفي بزند، قابل استناد نيست. آنچه من ديدم هيچكدام صحت ندارد. هلالاحمر عليه اين فرد اعلام شكايت كرده و بقيه مطالبش هم درست نيست.»
او همچنين اين قبيل سخنان را بهخصوص در شرايط حساس كنوني پاس گل دادن به امريكا و دشمن دانست و تاكيد كرد كه لزومي ندارد آقاي قاسمي بخواهد با سخنان خلاف واقع دست دشمنان كشور را كه سپاه را نشانه گرفتهاند، قوي كند. اين در حالي است كه رمضان شريف، سخنگوي سپاه نيز اظهارات قاسمي را شخصي و فاقد اعتبار اعلام كرد كه به هيچ عنوان مورد تأييد سپاه هم نيست. شريف البته اين را هم گفت كه آقاي قاسمي مدتي داوطلبانه در بوسني حضور داشتهاند و سالهاي زيادي هم از بازنشستگي ايشان ميگذرد.
قاسمي اما باز ساكت ننشست و در تویيتر شخصياش نوشت: «به چشم ديديم در لباس سازمان ملل جاسوسي ميكنند؛ از ملتهايي كه نميجنگند و عنانشان را به دست غربيها ميدهند. حالا تعجب ميكنم كه بر ما خرده ميگيرند چرا با لباس هلالاحمر به نجات مستضعفين رفتيد! مگر نه اينكه معني پوشيدن اين لباس يعني نجات مسلمين و هر بنيبشري كه تحت آسيب ظالم است؟»
محكوميت سعيد قاسمي
۲۵ آبان ۱۴۰۱ خبري با اين مضمون روي خروجي خبرگزاريها قرار گرفت. «سردار سعيد قاسمي به 13 ماه و يك روز حبس تعزيري محكوم شد.» در همين رابطه محمدجعفر غفاري، رييس شعبه ۱۰۰۵ دادگاه كيفري دو مجتمع قضايي وليعصر تهران، درخصوص اتهام سردار بازنشسته سعيد محمد قاسمي لنگرودي دائر بر توهين و تهديد به قتل موضوع شكايت رضا گلپور چمركوهي، نويسنده و فعال رسانهاي منطبق به 13 ماه و يك روز حبس تعزيري محكوم كرد.
رضا گلپور نويسنده كتاب «شنود اشباح» پس از بيان مطالبي از سوي سردار سعيد قاسمي در سخنراني بعد از ظهر دهم ارديبهشت ۱۴۰۱ در مراسم تشييع نادر طالبزاده اردوبادي كه توسط رسانههاي مختلف به شكل زنده منتشر شد به اتهامهاي توهين به اشخاص عادي، تهديد به قتل و شكنجه، نشر اكاذيب و افترا به طرح شكايت از او پرداخته بود و در نهايت قاسمي محكوم شده بود.
سعيد قاسمي خطاب به رضا گلپور، نويسنده مقاله انتقادي در سايت ديدهبان ايران گفته بود: «...آدم گيج و نامردي كه براش[براي مرحوم طالب زاده! ] خزعبلات نوشتي و اينها... حق استغفارطلبي و اينها هم نداري... اينها تو رو دو مرتبه بايد بِچِپوننِت توي [زندان] اوين ترتيبت و همونجا بايد بِدن! و افشات ميكنيم اونجا! لِهِت ميكنيم! بخواي فكر كني تو جامعه بِچِرّي ارّه باد وِل بدي اينها... خاك تو سر جامعه... به بيحجاب ظريف و اينها هم كاري نداشته باشيم، دهن تو رو ... آسفالت ميكنيم...»
او همچنين در مراسم «خداحافظي با پيكر نادر طالبزاده» گفته بود: «ترور بيولوژيك جواب داد! لعنت خدا و رسول خدا بر هاشمي، خاتمي و روحاني و عوامل رسانهاي آنها! چهار ساله مردم را با ماسك سر كار گذاشتين آخرش معلوم شد [كرونا] كار غرب بوده براي پولدار كردن خودشون و جيب دكترا!»
قاسمي و به راه انداختن جنجال استخر فرح
جنجال عبارت استخر فرح را نخستينبار قاسمي به راه انداخت. او بعد از درگذشت هاشميرفسنجاني با كليد واژه «استخر فرح» به انتقاد از او پرداخت و در يكي از سخنرانيهايش تاكيد كرده بود: «خاك بر سر نظامي كه علماش برن استخر فرح!»
اين سخنان با انتقاد وكيل خانواده هاشمي و سياسيون اصولگرا و اصلاحطلب مواجه شد اما همان زمان پايگاه خبري رجانيوز در دفاع از او نوشت: «حرف دل مستضعفين و محرومين و لهشدگان سياستهاي تعديل اقتصادي استوانه اعتدال، زخم دلخوردگان فتنه 88 و دردكشيدگان نيشهاي عمود خيمه فتنه به نظام و رهبري، از حنجره حاج سعيد خارج شد. جرم حاج سعيد اين بود كه به تأسي از امام خود، بت آنان را شكست و آب به لانه مورچگان ريخت و مورچگان، آسيمه سر از لانه ايشان بيرون آمدند. يكي ادعاي او را با انتشار عكس جنازه هاشمي تكذيب ميكرد، ديگري او را ترسويي فراري در جنگ ميناميد، يكي ديگر مدعي ميشد كه او در جنگ تشنه دوربين و خودنمايي بوده و اين گونه بود كه توپخانه دروغ و تهمت هر آنچه در چنته داشت رو كرد. همانند تمام تهمتها و دروغهايي كه در فتنه 88 هم به او زده بودند. ترور شخصيت آقا سعيد دوباره در دستور كار قرار گرفت. اما چه سود كه حاج سعيد جو اختناق و سركوبشان را شكسته بود. او پازلهاي پروژه قديسسازي و بتسازيشان را به هم ريخته بود. قرار بود «آيتالله»!؟ چنان بتي شود كه در پناه آن، خط انحرافياش از مسير انقلاب تداوم يابد، اما نشد.»
حلقه سعيد جليلي
قاسمي در سالهاي اخير از مدافعان سرسخت سعيد جليلي بوده است. تصوير معروفي در كشاكش انتخابات ريلست جمهوري 1400 وجود دارد كه جليلي ترك موتور سعيد قاسمي نشسته است.
او در همان زمان درباره اين عكس در جمعي توضيح داده است: «سعيد قاسمي را بوسيدم و ترك موتورش سوار شدم، چون با همه توان به خدمت مردم زلزلهزده رفت و هنوز همانجاست.»
قاسمي همچنين از منتقدان سرسخت قاليباف در سالهاي اخير بوده است. جمله معروفي از او نقل ميشود كه گفته است: «آينده روحاني اما در لباس خودي، ظاهرا خيليا متوجه نشدن!»