
سرمربی مهدی طارمی نسخه پیچید
گاتزتا دلواسپرت در آستانه دربی میلان به وضعیت اینزاگی و اینتر پرداخته است.
این روزنامه نوشت؛ با خشمی در دل که نیمی از آن برای درهم شکستن دنیا کافی است، سیمونه اینزاگی سه روز گذشته را با ترکیبی از عصبانیت—در بالاترین سطح—و هوشیاری لازم برای آمادهسازی تیمش پشت سر گذاشته؛ تیمی که باید در دربیای حاضر شود که معنای واقعیاش چیزی فراتر از یک شعار توخالی است: یک فینال واقعی. او این را هم به بازیکنانش یادآور شده: انرژی ذهنی را هدر ندهید. در این مقطع فصل، این انرژی بیش از همیشه ارزش دارد.
روز پرتنش
اما واقعیت، چیز دیگری است. پرتاب اوت بولونیا هنوز مثل زخمی تازه در ذهنها مانده—نه سرمربی آن را فراموش کرده، نه بازیکنانش. دیروز روزی پرتنش و تا حدی تعیینکننده بود، بهویژه در مورد تعویق بازی لیگ مقابل رم. اینزاگی و باشگاه فشار آوردند تا این دیدار به ماه مه منتقل شود تا برای بازی لیگ قهرمانان آمادهتر باشند. بعد از جلسهای میان تیم و باشگاه، بالاخره تصمیم گرفته شد بازی به یکشنبه موکول شود، نه شنبه؛ تصمیمی که با موجی از حاشیهها همراه شد. نارضایتی شدیدی بر فضا حاکم بود، چون اینزاگی احساس میکرد از حمایت کافی برخوردار نیست. این تردید و بیثباتی حتی بر آمادهسازی بازی امروز هم تأثیر گذاشت. وقتی او دیروز عصر وارد زمین تمرین شد، هنوز احتمال تعویق بازی با رم مطرح بود. همین موضوع—در کنار مقداری سیاست پنهانکاری برای فرار از نگاه کنجکاوان—باعث شد در آپیانو ترکیبی مشابه بازی بولونیا تمرین شود، با دو تفاوت: دیمارکو در سمت چپ و مارتینز درون دروازه.
انتخابها
با این حال، بعد از تمرین همهچیز تغییر کرد. بازی با رم در تقویم حتی نزدیکتر به دیدار با بارسلونا ثبت شد. تحلیلها هم تغییر کردند. در خط دفاع، آچربی آزمایش شد، اما بهاحتمال زیاد، دیفری بین باستونی و پاوارد قرار خواهد گرفت—پاواردی که انتخابی مطمئنتر نسبت به بیسکِ بیتمرکز در بازی بولونیا بهنظر میرسد. تردیدهایی هم باقی مانده که قرار است در تمرین امروز صبح و بعد از اردوی شب گذشته برطرف شود. از جمله در خط میانی. اگر جایگاه مخیتاریان قطعی باشد، یکی از بین بارلا یا چالهاناوغلو احتمالاً، حداقل در شروع، استراحت خواهد کرد. تا دیشب، احتمال نیمکتنشینی بارلا بیشتر بود و پیشبینی میشد فراتزی از ابتدا بازی کند. در خط حمله هم هنوز قطعیتی وجود ندارد. تورام همچنان غایب است، لائوتارو تیم را رهبری خواهد کرد، اما کنار او رقابتی نزدیک بین کورئا—که دیروز کنار هموطنش تمرین کرد—و آرناتوویچ—که بهنظر میرسد کمردردش را پشت سر گذاشته—در جریان است.
سمت چپ میدان
در هر صورت، این اینتر با تیمی که مقابل بولونیا بازی کرد تفاوتهایی خواهد داشت. اما بعضی قطعات ثابت باقی میمانند. مثل جناح چپ: باستونی، دیمارکو و مخیتاریان. این سهگانه طی سه فصل اخیر به رمزی آشکار اما مهارناشدنی برای رقبای اینتر تبدیل شدهاند. برنامه بازی اینزاگی هم دقیقاً روی همین جناح بنا شده، حتی در جلسات ویدئویی اخیر با تیم. اینجا همان نقطهای است که قرار است ضربه به میلان وارد شود، حتی اگر تیم مقابل از نظر تاکتیکی نسبت به دیدار رفت تغییراتی کرده باشد.
همه این نکات در ذهن سرمربی جریان دارند، در آستانه دیداری که تا فصل پیش برایش تجربهای آرام و لذتبخش بود، اما حالا به یک تابو بدل شده: چهار بازی بدون پیروزی، دو شکست، و یکی از آنها بهایی سنگین داشت—از دست رفتن یک جام. همینها کافی است تا حس انتقام را شعلهور کند. کافی است برای تعقیب بردی که میتواند سکوی پرتاب اینتر در مهمترین ماه فصل باشد.
در نهایت، همانطور که بارلا گفته: «برای رسیدن به اینجا خون دل خوردهایم. حالا باید همه توانمان را بگذاریم؛ هم آنچه داریم و هم آنچه نداریم.»
چطور؟ فقط یک راه هست: خشم را به نیروی مضاعف تبدیل کنیم.