
کیک کنسرسیوم هستهای روی میز مذاکرات
دور چهارم مذاکرات البته با طرح جزئیات دقیقتر، اما بدون توافق نهایی به کارش پایان داد، اما در این میان و به گفته وزیر امور خارجه ایران، دور اخیر گویا «صریحتر و جدیتر» از دورهای قبلی بوده است. عباس عراقچی، تصریح کرد که «مقصود ما از مذاکره رفع تحریمهاست و این مورد توافق دو طرف قرار دارد».
در چنین شرایطی البته خبرها حکایت از مذاکراتی در روز جمعه در استانبول میان هیاتی از ایران و دیپلماتهایی از سه کشور اروپایی موسوم به تروئیکا اروپایی میدهد؛ مذاکراتی که بدون تردید بدون تاثیر از گفت و گوهای ایران و آمریکا نخواهد بود.
عراقچی، طی یک یادداشت که روز شنبه در مجله فرانسوی «لوپوئن» منتشر شد، تروئیکای اروپایی را به «انفعال» در قبال مذاکرات هستهای ایران و آمریکا متهم و تهدید کرده بود که استفاده از سازوکار ماشه در برجام و بازگرداندن تحریمها نه تنها به نقشآفرینی اروپا در توافق هستهای با تهران پایان میدهد، بلکه منجر به تشدید تنشهای بیبازگشت خواهد شد. عراقچی هم چنین نوشته بود: «چنین راهبرد تقابلی ممکن است به بحران جهانی در زمینه اشاعه تسلیحات هستهای منجر شود که در درجه اول گریبانگیر خود اروپاییها خواهد بود.»
رئیس دستگاه دیپلماسی ایران، همچنین در یادداشت خود با اشاره به لغو قراردادهای شرکتهای اروپایی با نهادهای اقتصادی ایرانی پس از خروج آمریکا از برجام و وضع تحریمهای ایالات متحده علیه تهران، نوشته بود که اروپا باید در قبال خروج آمریکا از برجام قاطعیت نشان میداد، اما تروئیکای اروپایی در آن زمان واکنش درخور نشان نداد و «مزایای اقتصادی وعدهدادهشده در چارچوب برجام هرگز تحقق نیافت و شرکتهای اروپایی ترجیح دادند به جای رعایت تعهدات دولتهایشان به تحریمهای آمریکا پایبند بمانند.» در واقع عراقچی در یک حرکت رو به جلو و در آستانه دیدار با اروپاییها انگشت اتهام درباره دلایل فروپاشی برجام و وضعیت فعلی را به سمت آنان گرفت و تلاش کرد که به نوعی انفعال و بی عملی آنان نه تنها در شرایط فعلی بلکه در زمان خروج آمریکا از برجام را به تروئیکای اروپایی یادآور شود.
انتظار برای دور پنجم مذاکرات و پیشنهاد تازه ایران روی میز
عراقچی دیروز اما ضمن تایید تلویحی خبر گفت و گو با طرفهای اروپایی در استانبول ترکیه تاکید کرد که منتظریم تا عمان زمان دور پنجم مذاکرات با آمریکاییها را تعیین و مشخص کند. با این وجود اکنون چالش اصلی پیش روی مذاکرات ایران و آمریکا به موضوع غنیسازی باز میگردد که عراقچی همواره بر اینکه «ایران در موضوعات اختلافی بهویژه غنیسازی به طرف مقابل نزدیکتر شده، اما اصل غنیسازی اصلاً قابل مذاکره نیست»؛ تأکید دارد.
البته که سکاندار دیپلماسی ایران پیشنهاد کرد که برای اعتمادسازی، ایران ممکن است در دورهای محدود، سطح و میزان غنیسازی را کاهش دهد، مشروط به لغو تحریمها؛ اما این پایان ماجرا نبود چرا که نیویورک تایمز در روزهای اخیر گزارش داده که ایران در آخرین دور مذاکرات هستهای با آمریکا پیشنهاد ایجاد پروژه مشترک غنیسازی اورانیوم با حضور کشورهای حاشیه خلیج فارس و سرمایهگذاری و نظارت آمریکا را به عنوان جایگزینی برای خواست واشنگتن مبنی بر برچیدن برنامه غنیسازی اورانیوم مطرح کرده است.
نیویورک تایمز در این گزارش با استناد به 4 منبع ایرانی نوشت که عباس عراقچی، وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران این ایده را در آخرین دور مذاکرات با استیو ویتکاف، فرستاده ویژه دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا به خاورمیانه که روز یکشنبه در مسقط پایتخت عمان برگزار شد، مطرح کرده است. بنابر این گزارش و به نقل از این چهار مقام ایرانی، پیشنهاد تهران شامل تشکیل کنسرسیوم سهجانبه هستهای است که طی آن ایران غنیسازی اورانیوم را با غلظت پایین انجام میدهد و سپس اورانیوم غنیشده را برای مصارف غیر نظامی به کشورهای عربی دیگر میفرستد. چنین توافقی مانند برجام به ایران اجازه غنیسازی اورانیوم با غلظت ۳.۶۷ درصد میدهد، اما با این تفاوت که نمایندگانی از سایر کشورها و شاید حتی آمریکا برای اعمال نظارت بیشتر به طور دائم و فیزیکی در تاسیسات حضور دارند.
به گفته این چهار مقام ایرانی، برخلاف برجام که تنها ۱۵ سال اعتبار داشت، طرح جدید برنامه هستهای دائمی است و همین امر به ترامپ اجازه میدهد که ادعا کند دستاورد بزرگی به دست آورده؛ گزارشی که تاکنون مقامات ایرانی به آن واکنشی نشان نداده اند اما آن را تکذیب نیز نکرده اند!
پیشنهادی که پای امارات و عربستان را به میان میکشد
تا پیش از مذاکرات روز یکشنبه، ایران و آمریکا بار دیگر گویا در بن بست گرفتار شده بودند و همین موضوع نیز خطر درگیری نظامی را افزایش داده بود. اما ناگهان پس از هفتهها اظهارات متناقض از سوی مقامات آمریکایی، لحن هر دو طرف پس از دیدار سهساعته عراقچی و ویتکاف با میانجیگری بدر البوسعیدی، وزیر خارجه عمان در مسقط، تغییر کرد و دو طرف با لحنی مصالحهجویانه مذاکرات را «سازنده» و «امیدبخش» توصیف کردند.
آنها همچنین گفتند که گفتگوها به تیمهای فنی و کارشناسی منتقل خواهد شد تا درباره جزئیات فنی تاسیسات هستهای و مسائل مالی مرتبط با لغو تحریمها مذاکره کنند.
این شرایط در حالی بود که عراقچی پیش از این مذاکرات به عربستان سعودی سفر کرد و ویتکاف نیز به امارات عربی متحده رفته بود.
پیشنهاد وزیر خارجه درخصوص تشکیل کنسرسیوم غنیسازی مشترک هستهای، اگر بهدرستی مهندسی شود، میتواند بهعنوان بیمهای دیپلماتیک برای برنامه هستهای ایران عمل کند. اما آیا این پیشنهاد میتواند توامان برای امارات و عربستان و آمریکاییها نیز جذاب باشد؛ به خصوص که ایران دسته کم در سالهای اخیر تجربیات فنی به دست آورده که میتواند دو کشور عربی یادشده را برای حضور در این کنسرسیوم وسوسه کند
پیشنهاد ایران
برای یک کنسرسیوم منطقهای
بنا بر گزارش نیویورک تایمز، اما پیشنهاد فعلی ایران در حالی مطرح میشود که اساسا مشخص نیست که آیا عربستان سعودی و امارات به مشارکت در کنسرسیوم هستهای مشترک با ایران تمایل نشان دهند یا خیر؛ این درحالی است که دو کشور پیش از این، بارها تاکید کردهاند که به دنبال راهاندازی برنامه هستهای غیرنظامی و دستیابی تهران و واشنگتن به توافق هستهای درراستای جلوگیری از جنگ منطقهای هستند. حتی امارات عربی متحده در سال ۲۰۲۰ به نخستین کشور دارای نیروگاه هستهای غیرنظامی تبدیل شد. دلیل امارات برای راهاندازی این نیروگاه کاهش وابستگی به نفت اعلام شد. بعدتر این کشور در توافق با آمریکا به صورت داوطلبانه حق غنیسازی خود را کنار گذاشت و این موضوع نگرانیها از شکلگیری رقابت هستهای میان کشورهای عرب را افزایش داد.
اما از سوی دیگر بر اساس اخبار غیررسمی از طرح پیشنهادی ایران به نظر میرسد حتی جزییاتی از این طرح نیز ارائه شده، چنان که گفته میشود تأسیسات کنسرسیوم میتواند در نزدیکی نطنز یا یزد ساخته شود و با ظرفیت اولیه ۵۰ هزار سو، توانایی تأمین سوخت برای چهار رآکتور هزار مگاواتی را داشته باشد.
سقف غنیسازی، مطابق استانداردهای سوخت نیروگاهی، زیر ۵ درصد تعیین شده و ساختار سهام پیشنهادی بهگونهای است که ایران با ۴۵ درصد، سهامدار اصلی باقی میماند، عربستان سعودی ۲۵ درصد، امارات ۲۰ درصد و آمریکا با ۱ درصد سهمی نمادین خواهد داشت و این «سهم طلایی» آمریکا صرفاً برای حق وتوی اضطراری در شرایط خاص طراحی شده و نه برای دخالت در مدیریت روزانه یا دسترسی فنی. مکانیزمی برای تضمین تداوم عرضه سوخت در صورت خروج یک شریک یا اعمال تحریم پیشبینی شده و آژانس بینالمللی انرژی اتمی بهعنوان مرجع داوری تعیین شده است.
مشخص نیست که آیا عربستان سعودی و امارات به مشارکت در کنسرسیوم هستهای مشترک با ایران تمایل نشان دهند یا خیر؛ این درحالی است که دو کشور پیش از این، بارها تاکید کردهاند که به دنبال راهاندازی برنامه هستهای غیرنظامی و دستیابی تهران و واشنگتن به توافق هستهای درراستای جلوگیری از جنگ منطقهای هستند
مدلهای جهانی یک کنسرسیوم جمعی
در این بین کنسرسیومهای چندملیتی سوخت هستهای، مانند یورنکو در اروپا یا مرکز آنگارسک در روسیه، در ادبیات فنی شناختهشدهاند و تجربههای مشابه نیز درباره آنان وجود دارد اما در خاورمیانه، مدلی با سهام توزیعشده میان قدرتهای رقیب تقریبا بیسابقه است، چنان که اشاره شد حتی رقابت هسته ای میان کشورهای عرب حوزه خلیج فارس نیز محل نگرانی بود.
ایران اما پیشتر تجربههایی در این زمینه داشته و از جمله مشارکت ۴۰ درصدی در کنسرسیوم یورودیف فرانسه در دهه ۱۳۵۰ و پیشنهاد مدیریت بینالمللی تأسیسات نطنز در سال ۱۳۸۴.
این طرحها بعدتر بیشتر به دلیل بیاعتمادی ساختاری و بدعهدی طرفهای غربی شکست خوردند و یا تغییر و تحولات سیاسی بعد از سال 1357 آنان را با چالش رو به رو کرد و برای نمونه، در ماجرای یورودیف، ایران پس از انقلاب با وجود حفظ سهام، از دریافت سوخت محروم شد. این تجربه نشان میدهد هرگونه مشارکت جدید باید با طراحی حقوقی دقیق، ضمانتهای اجرایی قوی و رعایت خطوط قرمز حاکمیتی همراه باشد؛ چنان چه حتی مارک فیتزپاتریک، پژوهشگر موسسه بینالمللی مطالعات استراتژیک (IISS) و دیپلمات بازنشسته آمریکایی، ایده کنسرسیوم چندجانبه برای مدیریت سوخت هستهای را جذاب اما از نظر دیپلماتیک بسیار پیچیده و دشوار میداند.
اهمیت طرح تازه ایران
اما طرح ایران این بار از این جهت میتواند مهم ارزیابی شود که دستکم دو کشور عربستان سعودی و امارات متحده عربی که اکنون مدتهاست در پی تاسیسات هستهای و غنیسازی هستند. هم چنین حسین موسویان، محقق دانشگاه پرینستون و دیپلمات پیشین ایران که در مذاکرات منتهی به برجام نیز حضور داشت، نخستین بار در سال ۲۰۲۳ با انتشار یادداشتی در نشریه «بولتن دانشمندان هستهای»از ایده تشکیل کنسرسیوم هستهای منطقهای
سخن گفت.
موسویان گفته بود که اجرای چنین پیشنهادی میتواند پاسخگوی چند نگرانی آمریکا باشد؛ این طرح، تهدید فوری ناشی از برنامه هستهای ایران را با کاهش ظرفیت و ذخایر غنیسازی از میان میبرد و همچنین نگرانیهای بلندمدت درباره احتمال بازگشت ایران از مسیر دیپلماتیک را کاهش میدهد.
اما از سوی دیگر باید توجه داشت که کنسرسیوم هستهای خلیجفارس نه یک پیروزی دیپلماتیک مطلق و نه ابزار نفوذ رقبا است. در حقیقت این طرح، اگر با دقت حقوقی و فنی طراحی شود، میتواند حق غنیسازی ایران را تثبیت کند و سرمایه خارجی جذب کند و روابط منطقهای را بازتعریف کند. اما در مقابل هر نوع بی اعتنا به جزئیات ظریف حقوقی یا بدعهدی شرکا میتواند آن را به تهدیدی برای استقلال هستهای ایران تبدیل کند. در همین راستا نیز برای موفقیت، ایران باید در اساسنامه کنسرسیوم خطوط قرمزی مانند حفظ ظرفیت تحقیق و توسعه، استقلال فنی و مصونیت در برابر تحریمها را تثبیت کند و اکنون نیز با توجه به نیاز ارزی، فشارهای خارجی و ضرورت بهبود روابط منطقهای، پذیرش مشروط این طرح شاید عقلانیترین مسیر است. این کنسرسیوم، اگر بهدرستی مهندسی شود، میتواند بهعنوان بیمهای دیپلماتیک برای برنامه هستهای ایران عمل کند.اما هم چنان باید صبر کرد و دید آیا این پیشنهاد میتواند توامان برای دو کشور دیگر منطقه و آمریکاییها نیز جذاب باشد؛ به خصوص که ایران دسته کم در سالهای اخیر تجربیات فنی به دست آورده که میتواند امارات و عربستان را برای حضور در این کنسرسیوم وسوسه کند.