
در دور جدید مذاکرات حقانیت غنی سازی دوباره موضوع بحث است
تغییرات اخیر در مواضع مقامات امریکایی در خصوص غنیسازی برای چیست؟ آیا این تغییرات تاکتیکی است یا راهبردی؟ در شرایطی که ایران از ابتدا اعلام کرده غنیسازی مطابق NPT را حق خود میداند، چرا مقامات امریکایی یک چنین مواضعی را اتخاد کردهاند؟
این پرسشها از روز یکشنبه و از زمان انتشار صحبتهای ویتکاف درباره اینکه امریکا هیچ سطحی از غنیسازی را در مورد برنامه هستهای ایران تحمل نمیکند در افکار عمومی کشورمان مطرح شده است. پاسخ عراقچی، تختروانچی و سایر مردان دیپلماسی ایران نسبت به این نوع اظهارات کاملا روشن است، اینکه مقامات امریکایی «هر چقدر تکرار کنند مواضع ما تغییر نمیکند. به غنیسازی ادامه میدهیم.» عراقچی تلویحا به این واقعیت نیز اشاره کرده که بدون به رسمیت شناخته شدن غنیسازی مذاکرات بیمعناست. وزیر خارجه ایران در عین حال اعلام کرده ایران آماده است به مجموعه نگرانیهای طرف مقابل درخصوص غنیسازی پاسخ بدهد. در این میان، اما گروهی از تحلیلگران معتقدند این نوع اظهارات را باید ذیل سیاستهای اعلامی دولت امریکا دستهبندی کرد و صحبتهایی از این دست که ایران نباید غنیسازی داشته باشد ارتباطی با سیاستهای اعمالی امریکا در مذاکرات دو جانبه ندارد. در واقع امریکاییها در مذاکرات چیزی میگویند و به گونهای عمل میکنند، اما در سطح رسانهها به گونهای متفاوت صحبت میکنند. بر اساس این رویکرد تحلیلی امریکا برای مقابله با فشارهای داخلی دموکراتها، نئوکانها و لابیهای اسراییلی، چارهای جز اتخاذ رویکردهای مخالف غنیسازی ندارند. اما در مذاکرات رسمی رویارویی مقامات ایرانی اظهارات متفاوتی دارند. طیف دیگری از کارشناسان نیز اعلام میکنند ترامپی که در سفر به امریکا ۴ تریلیون دلار قرارداد همکاری امضا کرده، به دنبال تنشزایی نخواهد رفت و به گونهای رفتار نمیکند که ایران میز مذاکرات را ترک کند. مطابق این دیدگاه، ترامپ به دنبال سنجش خطوط قرمز ایران برای کسب دستاوردهای بیشتر است. «اعتماد» سراغ ۳ تن از فعالان سیاسی کشورمان رفته تا درباره لایههای عمیقتر این نوع انتظارات مقامات امریکایی و واکنشی که ایران باید به آن نشان بدهد، گفتوگو کند. گرامی مقدم معتقد است ایران باید با ارایه مشوقهای سرمایهگذاری، آتش اشتیاق ترامپ را برای رسیدن به توافقی پایدار شعلهور کند. او معتقد است، مشارکت ترامپ در طرحهای اقتصادی ایران باعث میشود ضمانت اجرایی توافق افزایش یافته و پایههای درک متقابل مستحکمتر شود. نورانینژاد، اما به این واقعیت اشاره میکند که برای ردیابی پالسهای واقعی توافق باید اظهارات مقامات امریکایی در مذاکرات دو جانبه را مدنظر قرار داد نه آنچه در رسانههای عمومی بیان میشود. نهایتا فلاحتپیشه به نیاز بیشتر امریکا به توافق به نسبت ایران اشاره کرده و میگوید امریکا از دست زدن به اقداماتی که باعث ترک میز مذاکرات توسط ایران میشود، خودداری میکند
اسماعیل گرامیمقدم: غنیسازی مطابق NPT حق ایران است
اسماعیل گرامیمقدم، فعال سیاسی اصلاحطلب در گفتوگو با «اعتماد» درباره برخی رویکردهای پارادوکسیکال در مواضع طرف آمریکایی در خصوص غنیسازی میگوید: «تا به امروز ۴ دور مذاکرات سازنده و مثبت از هر دو طرف و خارج از آنچه در فضای تبلیغات، مخالفان توافق (اسراییل و سایر مخالفان) اعلام میکنند، برگزار شده است. بالاخره دو طرف در هر مرحله از مذاکرات به تفاهمهایی دست پیدا کردهاند که وارد دور بعدی شدهاند. در آستانه دور پنجم مذاکرات که ویتکاف هم خبر آن را تایید کرده، روشن است دو طرف به مراحل حساس و نهایی رسیدهاند. نباید فراموش کرد، ترامپ به شدت از طرف دموکراتها، اسراییلیها، نئوکانها و حتی برخی همحزبیهای خود تحت فشار است که به جای مذاکره رویکردهای تنشزا را انتخاب کند. این دسته از مخالفان معتقدند اگر جنگ مقدور نیست، ترامپ حداقل ممنوعیت غنیسازی توسط ایران را روی میز مذاکرات قرار بدهد! در سخنرانیهای ترامپ به صورت مکرر تکرار شده که ایران نباید به سلاح هستهای دست پیدا کند. او اعلام کرده، اجازه نمیدهد ایرانیها به سلاح هستهای دست پیدا کنند و ترامپ هرگز اصل مساله ممنوعیت غنیسازی را مطرح نکرده است. از سوی دیگر باید دید قوانین بینالمللی و پروتکلهای جهانی در این زمینه چه میگوید؟ ایران به صورت اختیاری NPT را پذیرفته است. ایران حق دارد مانند بسیاری از کشورها در حد مصرف فنی و مهندسی و کشاورزی داشته باشد و هیچ کس هم نمیتواند مخالفت کند. هیچ قانونی هم نمیتواند کشورها را از یک چنین حقی محروم سازد.» این فعال سیاسی اصلاحطلب یادآور میشود: «اساسا طرح موضوع غنیسازی صفر درصدی بیمعناست. البته ممکن است امریکا بگوید در میان بازرسان آژانس و نهادهای بینالمللی، بازرسان امریکایی حضور داشته باشند. برای راستیآزمایی ایرادی ندارد و ممکن است ایران این مساله را بپذیرد تا اعتماد طرف مقابل جلب شود. ایران بارها اعلام کرده به دنبال سلاح هستهای نیست و حاضر است مطابق قانون در این زمینه راستیآزمایی شود. امریکا بیش از ۳ تریلیون دلار قراردادهای اقتصادی در خلیجفارس بسته؛ طبیعی است که امریکا با یک چنین قراردادهایی دست به اقدامات تنشزا و جنگ نمیزند. معتقدم گزینه نظامی و تنش و جنگ فعلا رخت بربسته و تنها تهدید در دست امریکا، تحریمهای ایران و مکانیسم ماشه از سوی اروپاییان است. توانمندیهای نظامی که در ایران وجود دارد، توان بازدارندگی که در کشور وجود داشت، امریکاییها را به این نتیجه رسانده که کم هزینهترین و سریعترین راه، رسیدن به یک تفاهم است.» گرامیمقدم با اشاره به اینکه نهایتا ایران غنیسازی خود را در حد مصارف فنی و مهندسی، پزشکی و کشاورزی انجام میدهد، میگوید: «از سوی دیگر امریکاییها هم تحریمها را برداشته و در حوزههای اقتصادی ایران سرمایهگذاری میکنند. اگر زمینه سرمایهگذاری امریکا در ایران فراهم شود، تضامین مناسبی برای پایداری توافق شکل میگیرد. اینکه بخواهیم بگوییم ایران غنیسازی را کنار بگذارد، با قوانین بینالمللی و NPT هماهنگی ندارد و در صورت فشار امریکا اعتبار این نهاد از میان میرود. NPT و مانند یک کنفدراسیون ورزشی است که کشورهای مختلف عضو آن میشوند و حقوقی را کسب میکنند. ایران حق دارد که در چارچوب NPT غنیسازی صلحآمیز داشته باشد. در غیر این صورت معتقدم هیچ تفاهمی میان ایران و امریکا منعقد نمیشود. اساسا مردم ایران زیر بار ظلم و ستم نرفته و حاضر نخواهند شد از حق قانونی خود بگذرند. با اصرار امریکا درخصوص به صفر رساندن غنیسازی ایران متحد شده و مشارکت مردم در حمایت از دولت افزایش مییابد.»
گرامیمقدم در پایان تاکید میکند: «البته فکر نمیکنم کار به چنین مرحلهای برسد. ایران و امریکا به توافق میرسند و زمینههای لازم برای افتتاح کنسولگری و سفارتخانههای دو کشور فراهم میشود. یکی از الزامات سرمایهگذاری امریکا در ایران این است که روابط کنسولی و سیاسی میان دو کشور برگزار شود. طبیعی است که امریکا با توجه به فشارهای داخلی برخی موارد را مطرح کند، اما سیاستهای اعلامی تفاوت دارد. ترامپ قطعا میداند که خطوط قرمز ایران شامل چه مواردی است.»
حسین نورانینژاد: امریکاییها آنچه بنا دارند در مذاکره بگویند را علنی نمیکنند
حسین نورانینژاد، قائممقام حزب اتحاد ملت در گفتوگو با «اعتماد» درباره اتخاذ برخی رویکردهای متناقض از سوی مقامات امریکایی میگوید: «تجربه نشان داده که بین مصاحبهها و مواضع اعلامی با آنچه در مذاکرات مطرح میشود و مواضع اعمالی، فاصله وجود دارد. در مواضع اعلامی، هر دو طرف سعی میکنند تا هم با دیپلماسی عمومی، موضع خود را تقویت کنند و هم برخی موانع و مشکلات مربوط به مخالفان توافق و ملاحظهکاریهایی که در سیاست داخلی دارند را رتق و فتق کنند. این به معنای آن نیست که در مواضع اعلامی دروغ میگویند، بلکه به این معناست که همه حقیقت و همه خطوط قرمز و همه انعطافهای پیش بینی شده و همه آنچه بنا دارند در مذاکره بگویند را علنی نمیکنند.» نورانینژاد ادامه میدهد: «لذا در مصاحبه امروز (یکشنبه) ویتکاف با ABC News اگر چه حرف از خط قرمز غنیسازی حتی در حد یک درصد بیان شده، اما این قطعا همه حرف آنها نیست و در مذاکره هم قرار نیست که توافق حول همه نظرات یک طرف آن باشد؛ لذا میبینیم که افکار عمومی هم با پختگی که به دست آورده، مواجهه هیجانی و قطعی با این مواضع ندارد و منتظر آن چیزی میماند که عملااز مذاکرات بیرون میآید و نه آنچه در رسانهها گفته میشود. در واقع از مواضع اعلامی باید مواضع واقعی هر طرفی را حدس زد و تحلیل کرد، نه اینکه همان را نهایی دانست.» قائممقام حزب اتحاد ملت در پاسخ به پرسش «اعتماد» که مقامات امریکایی از دل اتخاذ یک چنین مواضعی به دنبال چه هستند، میگوید: «به بیان دیگر در مصاحبهها، علاوه بر دیپلماسی عمومی و اعمال فشار به طرف دیگر مذاکره یا آرام کردن فضای داخلی، با نوعی خلاقیت در جملهسازی مواجهیم که ظاهر قاطع و تبلیغاتی به نفع جبهه خودی داشته باشد و در عین حال با آنچه در مذاکره رقم خواهد خورد، تنافر قطعی نداشته باشد؛ لذا تا وقتی که گزاره «امیدواری» در مصاحبهها هست و اعلام پایان و شکست مذاکرات به صورت قطعی نشده و با توجه به آنچه تاکنون در مسیر مذاکرات رقم خورده، همچنان امید به توافق بالاتر از شکست مذاکرات است و به نظر میرسد که نهایتا جملات حقوقی و سیاسی در موافقتنامه جای جملات لفاظانه در مصاحبهها را بگیرد.»
حشمتالله فلاحتپیشه: اظهارات اخیر مقامات امریکایی برای مصارف داخلی است
حشمتالله فلاحتپیشه، فعال سیاسی و نماینده ادواری مجلس در گفتوگو با «اعتماد» درباره طرح موضوعات حاشیهای در مذاکرات میگوید: «معتقدم ۲ جریان متفاوت و بعضا متضاد در مورد مذاکرات ایران و امریکا در حال شکلگیری است. از یک طرف امریکاییها به سمت تحمیل نوعی اقتدار دیپلماتیک حرکت میکنند در سمت دیگر ایرانیها برای خروج از این بنبست دیپلماتیک مقتدرانه امریکا، تکاپوهایی را آغاز کردهاند. موضعگیریهایی که امریکاییها بهویژه پس از پایان سفر ترامپ در دستور کار قرار دادهاند و از غنیسازی صفر در صدی سخن میگویند، علامت سوالهایی را برای بسیاری از تحلیلگران ایجاد کرده است. برای ترامپ مهم بود که سفر مهم خود به منطقه را در نهایت آرامش انجام بدهد. اما با پایان گرفتن این سفر، شخص ترامپ، وزیر خارجه او و ویتکاف، مواردی خلاف توافقات کلی قبل را مطرح کردند. طرف ایرانی، اما تلاش کرد از دل گفتوگو و مراوده با کشورهای اروپایی، همکاری با روسیه و چین، همچنین آژانس انرژی اتمی مانع بروز گرفتاریهای تازه برای کشور شوند. معتقدم به همین دلیل نقش آژانس میتواند برجسته شود. ایران و آژانس در اسفند ۱۴۰۱ توافقی را امضا کردند مبنی بر پذیرش بازرسیهای لازم برای دفع دغدغهها. این بازرسیها میتواند بخشی از نگرانیهای کشورهای غربی را برطرف سازد. اساسا آژانس نمیتواند شاهد خاموش تحمیل شرایطی خلاف npt به ایران باشد. ایران به عنوان عضوی از npt حق دارد از چرخه کامل سوخت هستهای برخوردار شود. این یک گزاره بنیادین در مذاکرات است. این ستون اگر از بین رود، مذاکرات دچار چالش جدی میشود. معتقدم هرچند موضعگیریهای ترامپ پس از سفر به خلیجفارس تغییر کرده، اما ترامپ به خوبی میداند که ادامه سیاست تحمیل اقتدار در مذاکرات به ضرر امریکا تمام میشود. ترامپ پر سودترین سفر تاریخ یک سیاستمدار به منطقهای دیگر را انجام داده است. سابقه ندارد رییسجمهوری به منطقه دیگری سفر کند و بیش از ۴ تریلیون دلار قرار داد ببندد. ترامپ میداند اگر سیاست او در قبال تهران منجر به ناامنی شود، آسیب اصلی متوجه امریکا خواهد بود، چرا که این قراردادها بر بنیان امنیتی شکننده شکل گرفته است. وقتی امریکاییها فرصتهای دیپلماسی را از بین ببرند، ناامنی در منطقه بیشتر شده و این به ضرر امریکاست. ایران، کشورهای منطقه و امریکا میتوانند در قالب یک ساز و کار منطقهای مشکلات موجود را رفع کرده و موضوع هستهای ایران را در قالب ساز و کار امنیتی منطقهای ببینند. امنیت خلیجفارس یک امنیت به هم پیوسته است. امکان اینکه برخی کشورهای منطقه امنیت داشته و برخی دیگر دچار ناامنی شوند وجود ندارند. چالشی که در حال حاضر در این منطقه وجود دارد بین قدرت نظامی اول دنیا و قدرت نظامی عمده منطقه خلیجفارس است.»
فلاحتپیشه در پایان میگوید: «ورای ادعاهایی که افرادی، چون ویتکاف و روبیو مطرح کردهاند، در گیر و دار مذاکرات در رم و مسقط، امریکاییها ناچار خواهند بود که ساز و کاری پیشنهاد کنند که این مکانیسم باعث ترک کردن میز مذاکرات توسط ایران نشود. بر این اساس معتقدم پافشاری امریکا در مورد محدودسازی غنیسازی ایران بیشتر در راستای مسائل داخلی امریکاست.»
گرامی مقدم
روشن است دوطرف به مراحل حساس و نهایی مذاکرات رسیدهاند. نباید فراموش کرد، ترامپ بهشدت از طرف دموکراتها، اسراییلیها، نئوکانها و حتی برخی همحزبیهای خود تحت فشار است که به جای مذاکره رویکردهای تنشزا را انتخاب کند.
امریکا بیش از ۳ تریلیون دلار قراردادهای اقتصادی در خلیج فارس بسته است، طبیعی است که امریکا با یک چنین قراردادهایی دست به اقدامات تنشزا و جنگ نمیزند. تنها تهدید در دست امریکا، تحریمهای ایران و مکانیسم ماشه از سوی اروپاییان است.
حسین نورانی نژاد
در مصاحبه امروز (یکشنبه) ویتکاف با ABC News اگرچه حرف از خط قرمز غنیسازی حتا در حد یکدرصد بیان شده، اما این قطعا همه حرف آنها نیست و در مذاکره هم قرار نیست که توافق حول همه نظرات یک طرف آن باشد
تا وقتی که گزاره «امیدواری» در مصاحبهها هست و اعلام پایان و شکست مذاکرات به صورت قطعی نشده و با توجه به آنچه تاکنون در مسیر مذاکرات رقم خورده، همچنان امید به توافق، بالاتر از شکست مذاکرات است