
چرا پول برای نسل Z پوچ شد؟
بسیاری از جوانها گمان میکنند که شاید هرگز صاحب خانه نشوند، پساندازی برای بازنشستگی نداشته باشند یا نتوانند به دیگر نقاط عطف مالی سنتی دست یابند. نسل زد در شبکههای اجتماعی با صدای بلند از پوچی الزامات سنتی حرف میزنند و از آنچه اهداف مالی غیرقابلدسترس مینامند، ابراز ناامیدی میکنند.
به گزارش روز نو، به نظر میرسد بیاعتمادی به دولت، نهادهای ناظر و حتی نهادهای مالی ویژگی مشترک نسل زد در سراسر جهان باشد؛ نسلی که بیاطمینان به میراث گذشتگان نسبت به آینده بیاعتماد است. یکی از جنبههایی که میتوان در آن معنای متفاوت ملزومات زندگی برای نسل زد و نسلهای پیشین را دید پول است. از میمکوینها تا آویزهای کیف هزار دلاری، به نظر میرسد در نگاه نسل زد «پول» از معنی تهی شده است.
در سراسر جهان، بزرگسالان نسل زدی در اواخر دهه ۲۰ زندگی خود با جریانهای نامساعد اقتصادی غیرقابلانکاری مواجهاند. بر اساس آخرین گزارش فصلی سازمان همکاری و توسعه اقتصادی (OECD) اقتصادهای ایالات متحده و جهان در سال جاری با سرعت کمتری از آنچه پیشبینی میشد، فعالیت خواهند کرد؛ همچنین در سال ۲۰۲۶ با تشدید تاثیر تعرفههای بالاتر، شتاب خود را از دست خواهند داد.
البته در این شرایط منفینگری مالی تنها مشکل نسل زد نیست. نظرسنجی بارومتر سلامت مالی ۲۰۲۴ شرکت برایتپلن از ۱۴۰۰ حوزه فناوری در شرکتهای جهانی نشان داد که اکثریت شرکتکنندگان صرفنظر از سن، گزارش دادهاند که به دلیل تورم بالا، افزایش نرخ بهره و نوسانات بازار در مورد وضعیت مالی خود نگرانند.
راث، بنیانگذار dcdx، موسسه تحقیقاتی نسل زد میگوید: «در این نسل اعتماد به نهادها در پایینترین سطح تاریخی قرار دارد.» او در مورد ایالات متحده میگوید «جوانان احساس میکنند دولتشان اعتماد آنها را جلب نکرده است. چه در مورد تغییرات اقلیمی، اصلاح قوانین اسلحه، یا هر اصلاح دیگری، جوانان احساس میکنند که به آنها گوش داده نمیشود.»
نظرسنجی سال ۲۰۲۳ گالوپ این موضوع را تایید میکند و نشان میدهد بیش از ۸۰ درصد افراد در سنین ۱۸ تا ۲۶ سال «اعتماد زیادی» به نهادهای اصلی ایالات متحده، از جمله سیستم عدالت کیفری، دیوان عالی، ریاستجمهوری، شرکتهای بزرگ فناوری و رسانههای خبری ندارند. نه تنها دولتها و نهادهای نظارتی، بلکه به نظر میرسد جوانترها ایمان خود به نهادهای آموزشی و آکادمیک را نیز از دست دادهاند.
در بریتانیا، جایی که هزینه یک سال تحصیل در دانشگاه ۱۱،۸۸۱ دلار است، دادههای اخیر نشان میدهند که شکاف پتانسیل درآمدی بین فارغالتحصیلان و غیرفارغالتحصیلان در حال کاهش است و نسل زدیها به حق با این سؤال به چالش کشیده میشوند که آیا مدرک دانشگاهی «ارزشش را دارد»؟
در ایالات متحده، هزینه تحصیل بهطور متوسط سالانه ۱۹،۰۶۸ دلار است؛ یا به بیانی دیگر هزینه تحصیلات آکادمیک در قرن بیستویکم بیش از دو برابر شده است. دادههای اخیر PEW نشان داد که تنها ۲۲ درصد از بزرگسالان آمریکایی معتقدند هزینه دانشگاه حتی در صورت نیاز به گرفتن وام ارزش دارد و تنها یک چهارم شرکتکنندگان گفتند که داشتن مدرک دانشگاهی برای بهدست آوردن شغلی با درآمد خوب در اقتصاد امروز بسیار یا کاملا مهم است.
پول واقعی نیست
راث میگوید بازیانگاری امور مالی شخصی که توسط رسانههای اجتماعی هدایت میشود؛ برای مثال، ظهور میمکوینها (رمزارزهایی مانند دوج و شیبا) به رویکرد پوچانگاری پول دامن میزند. ترند «girl math» که در آن این شوخی جریان دارد که اولویتهای دخترانه باعث میشود اقلام گران به نظر ارزان بیاید یا هشتگی که نسل زد را بهعنوان نسل «buy everything, own nothing» معرفی میکند، در نظر بگیرید؛ تمامی این ترندها در یک پیام با هم مشترک هستند: پول واقعی نیست.
راث در گفتوگو با بیبیسی میگوید: «با بازی انگاری پول، اهمیت واقعی امور مالی شخصی گم میشود» و ادامه میدهد: «آنچه برخی بهعنوان تنبلی یا پوچانگاری نسل زد معرفی میکنند، ممکن است نوعی فلج شدگی باشد، زیرا گزینههای بسیار زیادی وجود دارد. من از نسلهای پیشین هستم. ما برای کار کردن زندگی میکردیم. نسل زد برای زندگی کردن کار میکند. آنها برای لذت بردن از زندگی، تجربه زندگی، و سفر کردن کار میکنند.»