به روز شده در: ۱۶ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۱:۵۰
کد خبر: ۷۰۶۳۵۲
تاریخ انتشار: ۰۹:۴۲ - ۱۶ مرداد ۱۴۰۴

صحبت‌های مرعشی از بازگشت لاریجانی!

روزنو :بازگشت علی لاریجانی به دبیری شورای‌عالی امنیت ملی را باید فراتر از یک انتصاب اداری و حتی صرفا سیاسی فهم کرد. این تصمیم، در بطن خود حامل پیام‌هایی لایه‌مند در نسبت با تحولات داخلی، منطقه‌ای و ساختار تصمیم‌گیری و تصمیم‌سازی در جمهوری اسلامی است.

صحبت‌های مرعشی از بازگشت لاریجانی!

بازگشت علی لاریجانی به دبیری شورای‌عالی امنیت ملی را باید فراتر از یک انتصاب اداری و حتی صرفا سیاسی فهم کرد. این تصمیم، در بطن خود حامل پیام‌هایی لایه‌مند در نسبت با تحولات داخلی، منطقه‌ای و ساختار تصمیم‌گیری و تصمیم‌سازی در جمهوری اسلامی است.

 لاریجانی شخصیتی متفاوت در معادلات قدرت کشور محسوب می‌شود؛ نه صرفا به خاطر سابقه بلند و متنوعش در نهاد‌های راهبردی مانند سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، صداوسیما، وزارت ارشاد، مجلس و خود شعام، بلکه به این دلیل که او توانسته در برهه‌های مختلف، در میان شکاف‌های سیاسی درون و برون‌جناحی ایران، موقعیت واسطی ایجاد کند. پس از جنگ ۱۲روزه که در آن از چهره‌های کمتر شناخته‌شده و تأثیرگذار در عرصه سیاسی بهره گرفته شد، علی لاریجانی، با سابقه فعالیت دیپلماتیک برجسته و مواضع میانه‌رو در فضای سیاسی و رسانه‌ای، اکنون به‌عنوان دبیر شورای‌عالی امنیت ملی منصوب شده تا مسئولیت هدایت مسیر‌های پیچیده و حساس پیش‌رو را برعهده گیرد.

 این بازگشت یک نشانه روشن است که تهران درک کرده در شرایط پیچیده کنونی، دیگر نمی‌توان تنها با رویکرد‌های سابق، سیاست‌ورزی کرد و دست به اقدام زد.

اما سؤال اینجاست که آیا این رجعت به علی لاریجانی ناظر به تقویت مسیر مذاکره است یا برعکس، ناشی از احساس نگرانی درباره چشم‌انداز‌های امنیتی آینده و نیاز به مدیری باتجربه برای مهار بحران‌های محتمل؟ درواقع، بازگشت لاریجانی می‌تواند دو معنا داشته باشد که الزاما همدیگر را نقض نمی‌کنند؛ نخست، آماده‌سازی برای احیای مسیر تعامل با غرب، با تکیه بر یک چهره شناخته‌شده، مورد اعتماد ساختار، اما مذاکره‌پذیر و دوم، درک این نکته که کشور با انباشت بحران‌ها روبه‌روست و تنها فردی با سابقه سنگین نهادسازی و دیپلماسی و امنیت ملی می‌تواند مسیر گذار از این شرایط را مدیریت کند. چه‌بسا انتخاب او به معنای آن باشد که، نه مذاکره قریب‌الوقوع است و نه بحران حتمی، اما هر دو محتمل‌اند و نظام به دنبال چهره‌ای است که برای هر دو سناریو آماده باشد. در چنین زمینه‌ای، علی لاریجانی نه‌فقط یک انتخاب، بلکه ضرورت و نشانه‌ای از تغییر پارادایم در راهبرد امنیت ملی جمهوری اسلامی است.

 پیرو آنچه گفته شد و برای واکاوی هرچه بهتر ابعاد و زوایای انتصاب علی لاریجانی به‌عنوان دبیر شورای‌عالی امنیت ملی پای گفت‌و‌گو با حسین مرعشی نشسته‌ایم. دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی اعتقاد دارد که در شرایط فعلی، مأموریت اصلی لاریجانی در مسند جدیدش، حل اختلافات با اروپا و آمریکا و با هدف انزوای نتانیاهو است. البته این فعال سیاسی اصلاح‌طلب، اذعان دارد که این وظیفه محوله بسیار سخت خواهد بود، اما با سرپنجه تدبیر دبیر جدید شعام شدنی است. متن پیش‌رو مشروح گپ‌وگفت با این نماینده ادوار مجلس شورای اسلامی است که از نظر می‌گذرانید.

پس از گمانه‌زنی‌های سیاسی و رسانه‌ای این روزها، نهایتا علی لاریجانی به دبیری شورای‌عالی امنیت ملی انتخاب شد. در فضای پساجنگ ۱۲روزه که ضرورت تغییر پارادایم از زبان طیفی از ناظران مطرح شده بود و با توجه به سپهر سیاسی و دیپلماتیک فردی مانند او، بسیاری این انتخاب را از ابعاد و زوایای مختلف بهینه و شایسته تصور می‌کنند. اما مهم‌تر از کارنامه او در سمت‌های مختلف یا ارزیابی آنچه گذشته است، باید نگاهی به پیش‌رو داشت و از این زاویه، بازگشت لاریجانی به شورای‌عالی امنیت ملی را واکاوی کرد. به باور حسین مرعشی این انتخاب چه معنی می‌دهد؛ آیا قرار است شاهد مذاکراتی متفاوت و توافقات احتمالی باشیم و از این منظر است که علی لاریجانی به دبیری شعام رسیده یا برعکس، حضور او در این مسند به معنای آماده‌شدن برای مدیریت بحران‌های پیش‌رو است و خلأ و فقدان فردی با این توانایی باعث شده که علی لاریجانی به شعام بازگردد؟

پاسخ به این پرسش شما در نگاه به گذشته و کارنامه خود لاریجانی است. اما ابتدا به ساکن معتقدم حکم آقای پزشکیان برای انتصاب آقای لاریجانی به دبیری شورای‌عالی امنیت ملی که قطعا با نظر مثبت مقام معظم رهبری همراه بوده، تصمیمی درست و بجاست و برای کشور در شرایط جاری این انتخاب را یک امر مبارک می‌دانم و از همین تریبون روزنامه «شرق»، ضمن تشکر از زحمات و تلاش‌های سردار احمدیان در مقام دبیر سابق شورای‌عالی امنیت ملی، اعتقاد دارم که انتخاب و حضور لاریجانی پیام‌ها و تبعات و اتفاقات مثبتی را، هم در سطح داخلی و هم در سطح سیاست خارجی و برای دیپلماسی، به همراه دارد.

در پاسخ به پرسش، لاریجانی قبل‌تر سابقه دبیری شورای‌عالی امنیت ملی در دولت اول محمود احمدی‌نژاد را دارد و همان زمان با خاویر سولانا، مسئول وقت سیاست خارجی اتحادیه اروپا راجع به پرونده هسته‌ای ایران گفت‌و‌گو‌های مکرری داشت و در آن زمان تعامل بسیار خوبی بین دو طرف شکل گرفته بود. خاطرم هست که دکتر لاریجانی آماده شده بود مسئله را بعد از صدور اولین قطع‌نامه در شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به سرانجام برساند. در آن برهه لاریجانی بعد از صدور این قطع‌نامه (در شورای حکام) و قبل از آنکه پرونده هسته‌ای ما به شورای امنیت سازمان ملل برود و قطع‌نامه‌ای علیه کشور صادر شود، تلاش داشت که گفت‌و‌گو‌ها با تروئیکای اروپا انجام شود، اما در همان برهه محمود احمدی‌نژاد اختلال جدی و کارشکنی و مانع‌تراشی بسیاری در سیاست‌ها و تصمیمات لاریجانی داشت و گفت‌و‌گو‌ها و تلاش‌های لاریجانی را برای مذاکره با تروئیکای اروپا متوقف کرد و همین اختلافات و کارشکنی‌های احمدی‌نژاد نهایتا منجر به استعفای آقای دکتر لاریجانی از سمت دبیری شعام شد.

‌با این نکته‌ای که عنوان کردید، برداشت و ارزیابی شما از شرایط پیش‌رو چیست؟

به نظر من انتصاب دوباره لاریجانی به دبیری شورای‌عالی امنیت ملی حاوی دو نکته است؛ اول آنکه دبیری شورای‌عالی امنیت ملی از بخش نظامی به بخش سیاسی منتقل می‌شود و نکته دوم به خود آقای دکتر لاریجانی بازمی‌گردد که به نظر من غربی‌ها و به‌ویژه اروپا نظر بسیار مثبتی درباره ایشان دارند و این موضوع به نظر من کمک خواهد کرد که در امر مذاکره موفق‌تر ظاهر شود.

‌پس به باورتان، لاریجانی به دنبال مذاکره خواهد بود؟ اساسا مهم‌ترین مأموریت ایشان به‌عنوان دبیر جدید شورای‌عالی امنیت ملی چیست؟

از نگاه من مهم‌ترین کار و مأموریت دکتر لاریجانی به‌عنوان دبیر جدید شورای‌عالی امنیت ملی این است که به هر طریقی بتواند این اتحاد بین تروئیکای اروپا (آلمان، فرانسه و انگلستان) و ایالات متحده آمریکا را با اسرائیلی‌ها و با سرپنجه تدبیر، هوشمندی و عقلانیت بشکند؛ یعنی در فصل تازه کاری شورای‌عالی امنیت ملی با حضور لاریجانی، باید بتوان از یک سو مسائل و اختلافات‌مان را با تروئیکای اروپا حل کرد و از سوی دیگر اوضاع کنونی با آمریکایی‌ها را ترمیم کرد، چون همان‌طور که می‌دانید، اکنون اختلافات جدی بین بنیامین نتانیاهو و دونالد ترامپ وجود دارد، بنابراین ما باید از این فرصت استفاده کنیم و مسائل و اختلافات خودمان را، هم با اروپایی‌ها و هم با آمریکایی‌ها، به نحوی حل کنیم که در نهایت شاهد تنهایی و انزوای بنیامین نتانیاهو باشیم.

‌شاید از نگاه فردی مانند شما که فعال سیاسی و حزبی هستید، این کار شدنی باشد، اما از منظر ناظران حوزه سیاست خارجی، تحلیلگران حوزه بین‌الملل و دیپلمات‌ها، تقریبا محال و نشدنی است. آیا نگاه شما یک قرائت و تحلیل ایدئالیستی نیست که پایه‌های خود را در واقعیت‌های جاری منطقه‌ای و بین‌المللی بنا نکرده است؟ گسل بین آمریکا و تروئیکای اروپایی با اسرائیل، آن‌هم بعد از ۷ اکتبر، بعد از عملیات وعده صادق ۱ و ۲، بعد از جنگ ۱۲روزه، بعد از جنگ اوکراین و... واقعا شدنی است؟

حتما می‌توانیم. بله، این کار سختی است و مأموریت بسیار بزرگی هم خواهد بود و نیاز به دقت، تدبیر و توان بالا دارد که به نظر من از آقای دکتر لاریجانی انجام این مأموریت بزرگ برمی‌آید. البته باید این نکته را هم یادآور شد که این مأموریت زمانی به‌خوبی اجراشدنی است که لاریجانی به‌عنوان دبیر جدید شورای‌عالی امنیت ملی بتواند راهکار‌های مختلف و متنوع و سناریو‌های متعددی برای ایجاد این اختلاف و شکاف بین آلمان و فرانسه و انگلستان و همچنین آمریکا با اسرائیل و نتانیاهو داشته باشد که این کار مستلزم یک کار کارشناسی‌شده عمیق و دقیق است که در نهایت سناریو‌های مدنظر برای تأیید شخص رئیس‌جمهور فرستاده شود و سرانجام برای مقام معظم رهبری هم ارسال شود تا ایشان بتوانند تصمیمات لازم و تدابیر مورد نیاز را در این زمینه اتخاذ کنند. در همین زمینه من معتقدم که اکنون نقش علی لاریجانی به‌عنوان دبیر شورای‌عالی امنیت ملی در قامت یک نهاد تصمیم‌ساز بسیار کلیدی و حیاتی است.

‌به نکته دیگری در تحلیل شما بازگردیم که موضوع مذاکرات احتمالی از کانال شورای‌عالی امنیت ملی و نقش‌آفرینی دکتر علی لاریجانی را مطرح کردید. این نکته شما، شائبه موازی‌کاری بین دبیر شورای‌عالی امنیت ملی با وزارت امور خارجه را هم به ذهن متبادر می‌کند. اگر شاهد این موازی‌کاری باشیم، تکلیف آقای دکتر عراقچی به‌عنوان وزیر و مذاکره‌کننده ارشد و نیز تیم وزارت خارجه برای وظایف محوله و مشخصا آینده مذاکرات چه خواهد بود؟ اساسا قرار است که پرونده‌های سیاست خارجی از وزارت خارجه به شورای‌عالی امنیت ملی کوچانده شود؟ اصلا دکتر عراقچی موافق و راضی به این موازی‌کاری خواهد بود و قبول خواهد کرد که پرونده مذاکرات به فرد دیگری غیر از خودش سپرده شود؟

مسئله موازی‌کاری نیست. به هر حال باید آقای لاریجانی به‌عنوان دبیر جدید شورای‌عالی امنیت ملی بتواند، هم نیرو‌های دیپلماتیک و اعضای وزارت امور خارجه و هم حوزه نظامی و دفاعی و امنیتی را با همدیگر همراه، همسو و هماهنگ کند. تکرار می‌کنم که نقش آقای دکتر علی لاریجانی به‌عنوان دبیر شورای‌عالی امنیت ملی در قامت یک نهاد تصمیم‌ساز بسیار کلیدی و حیاتی است....

‌موضوع آزادی عمل هم مطرح است. به هر حال برای این پروژه بزرگی که شما تعریف کرده‌اید که لاریجانی به‌عنوان دبیر شورای‌عالی امنیت ملی به دنبال ایجاد شکاف گسترده بین آلمان، فرانسه و انگلستان و ایالات متحده آمریکا با اسرائیل باشد، به اختیارات بالا نیاز دارد. چون در این مسئله صرفا کار کارشناسی یا به قول حضرت‌عالی سرپنجه تدبیر علی لاریجانی مؤثر نیست. اینجا حوزه آزادی عمل هم مطرح است، اینکه تا چه حد دبیر جدید شورای‌عالی امنیت ملی می‌تواند اختیار عمل از خود داشته باشد؟ آیا مانند دولت اول احمدی‌نژاد از سوی برخی نهاد‌ها و افراد با کارشکنی، مانع‌تراشی و اختلال در پیگیری امور و انجام وظایف محوله روبه‌رو نخواهد شد؟

خیر، من چنین تصوری ندارم، چون اکنون فضا کاملا متفاوت از دولت اول احمدی‌نژاد است. به هر حال لاریجانی هم از یک سو مورد وثوق و اعتماد مقام معظم رهبری هستند و همچنین اعتماد پزشکیان را به‌عنوان رئیس‌جمهور دارند، بنابراین قدرت عمل و اختیارات به ایشان داده خواهد شد. اساس فضای کنونی ایجاب می‌کند برای این موضوعات مختلف با کار کارشناسی و دقیق به دنبال یافتن راه‌حل بود.

‌دراین‌میان مقوله دیگری که در فضای رسانه‌ای به موازات انتخاب آقای لاریجانی به‌عنوان دبیر جدید شورای‌عالی امنیت ملی مطرح بود، تشکیل شورای دفاع است. ارزیابی شما در این زمینه چیست؟ این نهاد چه حدود و ثغور و چه دستورکار‌هایی دارد؟ آیا قرار است دوباره رجعتی به شورای‌عالی دفاع در سال‌های جنگ تحمیلی باشد؟

اجازه دهید به این پرسش شما پاسخ ندهم، چون واقعا همه چیز در حد کلیات است و هنوز جزئیات و مباحث دقیقی در این زمینه مطرح نشده است، بنابراین تا زمانی که اطلاعات مربوط به این نهاد، حوزه کاری، اعضا و وظایف محوله و دیگر مباحث مربوطه منتشر نشود، نمی‌توان درباره آن تحلیل دقیقی داشت.

‌ولی این را هم در نظر بگیریم که به قول خودتان و برخلاف دو دوره قبلی، یک چهره سیاسی به‌عنوان دبیر جدید شورای‌عالی امنیت ملی انتخاب شده است، نه یک چهره نظامی. این نشان می‌دهد که شاید شعام به دنبال تفکیک حوزه‌های سیاسی، دیپلماتیک و امنیتی از حوزه نظامی و دفاعی باشد. شما چنین برداشتی دارید یا تجمیع یا موازی‌کاری؟

همین‌قدر بگویم که واقعا پاسخ این پرسش نزد من نیست. من همان‌قدر که می‌دانستم، به پرسش‌ها پاسخ دادم.

تصویر روز
خبر های روز